عبور از خاتمی

یاد حرف مهندس بازرگان افتادم که گفت (ایشون رو امام شخصا اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی معرفی نمود): تاریخ یک حکومت به روحانیون بدهکار بود. با توجه به گفته مهندس بازرگان میشود اینگونه استنباط کرد که گرفتن کرسی قدرت به هر طریقی امکان پذیر نمیباشد و اگر هم باشد از ظرفیت پذیرش فضای تاریخی و سیاسی آن جامعه نشئت میگیرد نمیشود گفت که هاشمی یا کاندیدای دیگر میتواند وضعیت نابسامان کشور را بهبود بخشد همانطور که میدانیم بالاترین مقام کشور مقام معظم رهبریست و نظر ایشان بر تمامیی نظرها اولویت دارد و جز شخص رهبر کسی نمیتواند سکان این کشتی را بدست بگیرد انتخاباتی که همه چیزش از قبل(توسط شورای نگهبان) تعیین شده باشد انتخابات نیست بلکه مشارکت در تایید کاندیدای مورد نظر(عده ای خاص) است از دوستان کتابناکی خواهش میکنم که از هرگونه تعصبات سیاسی و احساسات سیاسی پرهیز کنند چرا که یکی از بزرگترین دلایل رادیکال شدن ایران وجود همین احساسات سیاسی و نداشتنه مطالعه از وضعیت سیاسی کشور است.

34 سال از انقلاب میگذرد سال 1370 وقتی میپرسیدیم اوضاع اقتصادی چرا اینگونه است ؟ چرا تورم داریم ؟ میگفتند کشور ما 8 سال جنگ کرده است ما هم لاجرم سکوت میکردیم .
امروز 25 سال از جنگ گذشته است نگاهی به آمارها بیندازید :
آمار بیکاری ؟
آمار معتادان ؟
آمار ازدواج و طلاق ؟
اختلاف طبقاتی فاحش - سطح ناامیدی در مردم و هزاران هزار مشکل دیگر .
---------
چرا راه دور برویم چند وقت پیش کارشناسی در همین تلویزیون ج.ا.ا میگفت که ما باید بابت اعتیاد از مردم عذرخواهی کنیم زیرا در حالیکه میتوانستیم کنترل کنیم این کار نکردیم .
حکومتی که جوان را جای آنکه فرصت بداند تهدید به حساب میاورد معلوم است که خودش جوانش را معتاد میکند .
باز هم بگویم تا با چشم باز رای بدهید ؟

دوستان عزیز من یک سئوال ساده دارم :
آیا اوضاع کلی کشور در زمان آقای خاتمی با زمان ریاست جمهوری بعد از ایشان یکی بود ؟
اگر یکی بود شما درست می گویید رای دادن شما بی فایده است . . .
ولی اگر فکر می کنید یکی نبود تو را به خدا کنار نکشید . . . .

آی آدم ها
بال هایمان را زخمی کرده اند
اسیر قفس مان کرده اند
فقط به جرم پرواز ...
اما در چشمانمان
شور آزادی موج می زند؛
پرنده
پرواز را فراموش نخواهد کرد
پرنده
همیشه عاشق پروازست...
ما عاشق آزادی هستیم
مثل گونال...
مثل خدا....
مثل خدا...

دوستان همه ما به خوبی میدونیم که سیاست کلی نظام از طرف رهبری تعین میشود.
پس انتخاب شدن هرکدوم از کاندیداها فرق چندانی در سیاست خارجی ایران نداره و تا زمانی که سیاست خارجی ایران بهبود پیدا نکنه اقتصاد ایرانهم بهبودی درش نیست.
و خیالتون راحت که شورای ن گه بان از ان تخا بات قبلی تجربه کافی کسب کرده که کی رو تائید کند و کی را نه پس هرکسی که تاید شود فرق چندانی در سیاستش نیست.
پس چرا داریم سر مسئله که از همین اول معلومه بحث میکنیم.

[quote='persianking'].بدون تردید همین طور است. اما برخی از دوستان تلاش می کنند با چنین مقایسه هایی راه را برای برگزاری یک انتخابات پرشور دیگر هموار سازند! حال آنکه نه هاشمی رفسنجانی مرد این میدان است و در آستانه 80 سالگی حاضر است حتی به اندازه موسوی یا کروبی در انتخابات پیشین هزینه بپردازد؛ نه شرایط امروز با 4 سال پیش یا دوم خرداد 76 قابل مقایسه است.[/quote]
خیلی ها البته هستن که دل به هاشمی خوش کردن. منطقشونم اینه که تنها کسیه که میتونه وضع رو به حالت اول برگردونه. نمونه اش تو همین سایت خیلی زیاده.
ولی مشکل اینجاست که اگر مطمئن باشیم که یکی مثل قالیباف هم میتونه شرایط رو به حالت اول برگردونه آیا باز هم انقدر بی مورد براش سر و دست می شکونن یا آیا این تنها هاشمیه که از خودش یه سیمای پوپولیستی در اذهان نسل جوان سرکوفت خورده درست کرده ??

جناب پرشین کینگ شخص میر حسین با شخص هاشمی هیچ تفاوت باطنی با هم ندارند.
فقط فرقش اینه که موسوی تا قبل از 88 بخت و اقبال یارش نبود در عرصه ی سیاست عرض اندام کند و خودش را بد نام تر کند ولی هاشمی چون بخت و اقبال یارش بود خودش به خوبی هویت خودش را برملا ساخت.
موسوی و هاشمی هر دو مردان و بانیان یک دسته و گروه اند.
اگر انتخاب هاشمی تحریم میشود انتخاب دگر باره ی موسوی هم باید مشمول چنین قانونی شود.

بدون تردید همین طور است. اما برخی از دوستان تلاش می کنند با چنین مقایسه هایی راه را برای برگزاری یک انتخابات پرشور دیگر هموار سازند! حال آنکه نه هاشمی رفسنجانی مرد این میدان است و در آستانه 80 سالگی حاضر است حتی به اندازه موسوی یا کروبی در انتخابات پیشین هزینه بپردازد؛ نه شرایط امروز با 4 سال پیش یا دوم خرداد 76 قابل مقایسه است.

[quote='persianking']کاری که میرحسین موسوی 4 سال پیش انجام داد با حرکت امروز هاشمی رفسنجانی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. موسوی ابتدا تصمیم بر شرکت در انتخابات گرفت و این موضع را بصورت علنی با ذکر دلایلی که خودتان بهتر از من می دانید اعلام کرد و بعد به دیدار رهبر رفت، نه اینکه برود بیت و برای شرکت در انتخابات از رهبر اجازه بگیرد. اما رفسنجانی تا دقیقه 90 نشست و حضور در انتخابات را فقط و فقط منوط به اذن رهبری کرد و زمانی احساس تکلیف کرد و به یاد دفاع ازمنافع مردم افتاد که همان تلفن تاریخ ساز به صدا در آمد و اذن حضور به ایشان داده شد! در این نظام مقدس فقط احساس تکلیف تلفنی ندیده و نشنیده بودیم که این هم به برکت حرکت انقلابی سردار سازندگی بر تجربیات گرانبهای ما افزوده شد![/quote]
جناب پرشین کینگ شخص میر حسین با شخص هاشمی هیچ تفاوت باطنی با هم ندارند.
فقط فرقش اینه که موسوی تا قبل از 88 بخت و اقبال یارش نبود در عرصه ی سیاست عرض اندام کند و خودش را بد نام تر کند ولی هاشمی چون بخت و اقبال یارش بود خودش به خوبی هویت خودش را برملا ساخت.
موسوی و هاشمی هر دو مردان و بانیان یک دسته و گروه اند.
اگر انتخاب هاشمی تحریم میشود انتخاب دگر باره ی موسوی هم باید مشمول چنین قانونی شود.

دوره ی پیش میر حسین به دیدار رهبر نظام رفت که به او بگوید از تصمیم خود برای کاندیداتوری ، برخی از دوستان در قامت تحلیل و به سیاق آنانی که اعراب محلل شان می خوانند گفتند که این که او بعد از سال 68 به میدان آمده است با چراغ سبز شخص رهبر است و می خواهد با برگه او چنین بازی کند و چنان سازی زند و مردم را دوباره خام.گذشت تا آن روزهای خون و خرداد شد.دیدیم و دیدند اذن را و موذن را و ماذنه و اذان را.حالا هم برخی تلفن را می گویند و تکنوکرات را نمی شنوند. بگذریم 4 سال گذشت و تو گویی برخی را همچنان تحلیل ها بر همان سیاق است.

مقایسه شما قیاس مع الفارق است:
کاری که میرحسین موسوی 4 سال پیش انجام داد با حرکت امروز هاشمی رفسنجانی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. موسوی ابتدا تصمیم بر شرکت در انتخابات گرفت و این موضع را بصورت علنی با ذکر دلایلی که خودتان بهتر از من می دانید اعلام کرد و بعد به دیدار رهبر رفت، نه اینکه برود بیت و برای شرکت در انتخابات از رهبر اجازه بگیرد. اما رفسنجانی تا دقیقه 90 نشست و حضور در انتخابات را فقط و فقط منوط به اذن رهبری کرد و زمانی احساس تکلیف کرد و به یاد دفاع ازمنافع مردم افتاد که همان تلفن تاریخ ساز به صدا در آمد و اذن حضور به ایشان داده شد! در این نظام مقدس فقط احساس تکلیف تلفنی ندیده و نشنیده بودیم که این هم به برکت حرکت انقلابی سردار سازندگی بر تجربیات گرانبهای ما افزوده شد!

دوره ی پیش میر حسین به دیدار رهبر نظام رفت که به او بگوید از تصمیم خود برای کاندیداتوری ، برخی از دوستان در قامت تحلیل و به سیاق آنانی که اعراب محلل شان می خوانند گفتند که این که او بعد از سال 68 به میدان آمده است با چراغ سبز شخص رهبر است و می خواهد با برگه او چنین بازی کند و چنان سازی زند و مردم را دوباره خام.گذشت تا آن روزهای خون و خرداد شد.دیدیم و دیدند اذن را و موذن را و ماذنه و اذان را.حالا هم برخی تلفن را می گویند و تکنوکرات را نمی شنوند. بگذریم 4 سال گذشت و تو گویی برخی را همچنان تحلیل ها بر همان سیاق است.