طلای سیاه یا بلای ایران
نویسنده:
ابوالفضل لسانی
امتیاز دهید
نویسنده که در سال 1325 بمناسبت قبول وکالت اعتصابیون شرکت نفت و مداخله در دادرسی طولانی تشکیل شده در دادگاه موقت نظام و دادگاه تجدید نظر ناچار شد مطالعاتی در این باب بنماید بحقیقت امر پی برد که این طلای سیاه برای ملت ایران بلاست.
از مهرماه 1326 تا مهرماه 1328 یعنی دوسال تمام مطالعات خود را درباره پیدایش نفت در ایران باستان و ظهور این مایع در دنیای صنعتی قرن نوزدهم و حوادث و اتفاقات تاریخی از 1858 تا امروز در امریکا و اروپا و آسیا و بالاخص در ایران تحت عنوان «طلای سیاه» یا «بلای ایران» در روزنامه داد انتشار داده و با اینکه مقالات مسلسل مخصوصا موضوعات فنی و تاریخی و علمی کمتر مورد استقبال قرار میگیرد از نظر اهمیت فوق العاده موضوع و بستگی کامل بسرنوشت این مردم مقالات نامبرده مورد توجه کلیه خوانندگان قرار گرفته و عده ای از علاقمندان بکشور کتبا یا شفاها نویسنده را تشویق به طبع جداگانه این مقالات و یادداشتها نمودند.
بیشتر
از مهرماه 1326 تا مهرماه 1328 یعنی دوسال تمام مطالعات خود را درباره پیدایش نفت در ایران باستان و ظهور این مایع در دنیای صنعتی قرن نوزدهم و حوادث و اتفاقات تاریخی از 1858 تا امروز در امریکا و اروپا و آسیا و بالاخص در ایران تحت عنوان «طلای سیاه» یا «بلای ایران» در روزنامه داد انتشار داده و با اینکه مقالات مسلسل مخصوصا موضوعات فنی و تاریخی و علمی کمتر مورد استقبال قرار میگیرد از نظر اهمیت فوق العاده موضوع و بستگی کامل بسرنوشت این مردم مقالات نامبرده مورد توجه کلیه خوانندگان قرار گرفته و عده ای از علاقمندان بکشور کتبا یا شفاها نویسنده را تشویق به طبع جداگانه این مقالات و یادداشتها نمودند.
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/03/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی طلای سیاه یا بلای ایران
اما وجود این بلای سیاه در ایران باعث به هم خوردن توازن قدرت بین حکومت و مردم شده. حکومت کاملا" نفت و درآمدهای نفتی رو در سیطره خودش داره و به این ترتیب هم از این درآمد هنگفت در جهت منافع خودش(با منافع ملی اشتباه نشود) استفاده می کنه و هم مردم رو از لحاظ اقتصادی به خودش وابسته کرده(اقتصاد صدقه ای)، وابستگی اقتصادی به نوبه خود باعث وابستگی در سایر حوزه ها هم شده و نتیجه اش هم به تسلط کامل حکومت در سیاست، اقتصاد و فرهنگ مملکت گشته است و لزومی هم به پاسخگویی در برابر مردم و شنیدن صدای اعتراضات نمی بیند.
و همینطور نظر من اینه که تحریمهای حال حاضر کمرشکنه و من اصلن از اون استقبال نمیکنم!
درباره ی عنوان و محتوای کتاب هم باید بگم، این عقیده ی منه و دنبال یه بهانه ای میگشتم تا دیدگاهم رو بیان کنم و محتوای این کتاب برای ابراز این نظر( دستکم برای من) مهم نیست.
ایران سالهای بسیاری فقط برای وجود همین نفت و به بهانه های واهی، تحت استثمار کشورهای مختلف بوده (و البته هنوز هم تا حدی هست) که همین باعث رکود خودکفایی ما تو هر زمینه ای میشه. حتا با ملی شدن صنعت نفت ( با اینکه کار بسیار مثبت و بزرگی بود) وابستگی ما به این معدن بیشتر هم شد. کشورهایی مثل نیجریه، لیبی، عربستان، عراق، آفریقا و... همه ذخیره نفت دارن آیا همشون پیشرفتن؟!
فقط یه آمریکا و کمی تا قسمتی روسیه هست که میشه روش حساب کرد.
رویهمرفته اگه بخوام تو یه جمله دیدگاهمو بگم "به نظرم اگه ما صاحب نعمت نفت( و همینطور معادن دیگه) نبودیم و به ناچار مدیریت این کشور بر مبنای فعالیت جمعی مردم برای تولید صنعت پایه ریزی میشد وضعیت ما به مراتب از حالا بهتر بود".
این دیدگاه منه و حس میکنم نیازی نیست ادامه بدم... خوش باشید.
چیزی هم که ایران رو به اینجا رسونده سوء مدیریت های فراوانه، یکی از مهمترینش هم تو کارای حسابداری مملکتی به چشم میخوره، نحوه توزیع درآمد، ساعات کار، تعطیلی ها، قوانین الحاقی کار(مثل آبستن شدن خانم ها) و... کلا کار حضرت فیله مرمت و ترمیم این سیستم در حد کلان.
با اما و اگر که نمیشه شرایط رو تحلیل کرد دوست من!
موضوع بیشتر بر میگرده به دولتمردان بی کفایت ما
کسی چه میدونه ؛ شاید اگه ما نفت نداشتیم الان مثل کره شمالی بودیم!
یعنی همه جوره این طرد شدگی و انزوا رو پذیرفتن ولی ما چی...؟[/quote]
ما اول کتاب درسیمون نوشته "بابا نان داد"، "مامان آب داد"، "بابا با اسب آمد" و... همین شاید یکی از دلایلی باشه که من با 23 سال سن هنوز آویزون پدر و مادرمم با اینکه بشدت علاقه دارم مستقل بشم و سعیمم میکنم اما خوب نمیشه.