ملاقات بانوی سالخورده
نویسنده:
فریدریش دورنمات
مترجم:
حمید سمندریان
امتیاز دهید
کلر زاخاناسیان بانوی میلیاردر معروفی در دنیاست که پس از سال ها به شهر زادگاهش بازگشته است . این شهر که زمانی پر رونق بوده اکنون از رونق افتاده و مردمش در فقر شدیدی به سر می برند و بی کارند آنها امیدوارند که کلرا به شهر کمک نماید . کلر زمانی که در این شهر زندگی می کرده عاشق پسری به نام ایل بوده ولی پس از بارداری ایل او را رها می کند و اکنون کلارا شرط کمک به شهر را اجرای عدالت در مورد ایل می داند .
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ملاقات بانوی سالخورده
سرها در گریبان است:D
نویسنده: رحیم عبدالرحیم زاده
دورنمات در مقاله یی کمدی را پاسخی به تراژدی تاریخ می خواند: تراژدی هول انگیزی که در تمام آثار دورنمات چه به شکلی صریح و حتی شعارگونه و چه به شکل نمادین حضور دارد. ملاقات بانوی سالخورده نیز نقدی گزنده و جدی بر یکی از سویه های این تراژدی یعنی نظام ثروت و سرمایه است و بررسی موقعیت انسان و مفهوم انسانیت در جوامع سوداگر امروزی.تا نیمه دوم قرن بیستم و به تاسی از مارکس سرمایه اقتصادی و نقش آن در به وجود آوردن طبقات اجتماعی تنها شکل سرمایه در نظام سرمایه داری محسوب می شد. اما «پی یر بوردیو» جامعه شناس بزرگ فرانسوی در تحلیل خود از مفهوم سرمایه برخلاف مارکس و اقتصادگرایی افراطی اش، سرمایه را به عنوان مفهومی چندوجهی تبیین می کند. از دیدگاه بوردیو تنها سرمایه اقتصادی نیست که بر پویایی اجتماعی و موقعیت افراد در جامعه تاثیر می گذارد بلکه او جدای از سرمایه اقتصادی از سه شکل دیگر سرمایه نام می برد که به موازات و در رابطه تنگاتنگ با سرمایه اقتصادی تعریف می شوند: 1- سرمایه فرهنگی 2- سرمایه اجتماعی 3- سرمایه نمادین.
این چهار شکل سرمایه بر فضای اثر دورنمات و به تبع آن اجرای سمندریان تاثیری مستقیم دارد و برخلاف نگاه ظاهری، نقد دورنمات از سرمایه تنها معطوف به سرمایه اقتصادی نیست و تمام اشکال سرمایه مدنظر بوردیو را در بر می گیرد.
1- سرمایه فرهنگی: سرمایه فرهنگی از منظر بوردیو از یک سو به معلومات کسب شده برمی گردد مانند بافرهنگ بودن، دست داشتن در حوزه خاصی از دانش و... و از سویی دیگر در حالتی عینیت یافته تبلور می یابد مانند اموال فرهنگی از قبیل تابلوها، کلکسیون های مختلف، اجناس عتیقه و... و همچنین در اشکال نهادینه شده مانند مدارک تحصیلی و موقعیت های شغلی همچون معلم، پزشک، کشیش، شهردار و...
این شکل از سرمایه که می تواند سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و نمادین با خود به همراه بیاورد در شکل سوداگرانه اش مورد انتقاد جدی دورنمات قرار می گیرد. در جامعه بسته و کوچک روستای گولن هنرمند، پزشک، معلم و کشیش که می توان آنان را به عنوان نمایندگان این شکل از سرمایه به شمار آورد در خدمت کلارا به عنوان نماینده سرمایه اقتصادی قرار می گیرند. آنها حتی در پی آن هستند کلارا را به عنوان سرمایه داری فرهنگی نیز معرفی کنند. برای او نمره جعل می کنند، او را فردی خیر و انساندوست در گذشته گولن معرفی می کنند، پدر او را معماری بزرگ می نامند و... کلارا نیز خود به شیوه یی دیگر در پی دستیابی به این سرمایه فرهنگی است. او از هنرمندان حمایت می کند، با سینماگران هالیوود رابطه دارد و حتی شوهر هشتم او یک هنرپیشه هالیوود است.
2- سرمایه اجتماعی: بوردیو در تعریف سرمایه اجتماعی آن را شبکه پایداری از روابط، تعلق به گروه ها، مجموعه یی از تماس ها، رابطه ها و دوستی ها می داند که فرد یا به تعبیر بوردیو عامل آن را به کار می گیرد تا پیوندهایی را به وجود آورد، آنها را تقویت کند، از آنها مواظبت کند، آنها را به کار بیندازد و فعال کند تا بتواند از مزایای آن در هر لحظه بهره مادی یا نمادین ببرد.کلارا در ملاقات با بانوی سالخورده دیگر هیچ تعلق و رابطه یی با جامعه کوچک زادگاهش گولن ندارد بلکه او شبکه گسترده یی از روابط دارد: از سیاستمداران متنفذ و صاحبان صنایع گرفته تا اشراف بلندپایه که او را قادر می سازد عدالت را آن طور که می خواهد به اجرا درآورد. او حتی به شکلی نمادین نماینده عدالت را به عنوان نوکر خود استخدام کرده است. او را قادر می سازد از قانون سرپیچی کند (کشیدن ترمز قطار)، افراد خاطی را در هر گوشه از دنیا بیابد و مجازات کند (دو شاهدی که به دروغ علیه او شهادت داده بودند)، آلفرد ایل معشوقه سابقش را به قتل برساند و سرانجام نزد افکار عمومی نیز خود را فردی خیر جلوه دهد که می خواهد به روستای زادگاهش یاری برساند (حضور خبرنگاران). این همه خود نشانگر طنز تلخ و هراسناک دورنمات در ارتباط با این شکل از سرمایه است که به شکلی دیگر در سویه های اجرایی سمندریان نیز ظاهر شده است. در سراسر اجرا به جز اطرافیان کلارا هیچ کس نزدیک او قرار نمی گیرد و همواره حریم و فاصله یی میان او و روستایش وجود دارد تا نشان دهد کلارا دیگر تعلقی به جامعه گولن ندارد. او همیشه فاصله اش را با مردم حفظ می کند و حتی در آن روستای دورافتاده مهمانانی سرشناس را می پذیرد یا نمی پذیرد.
3- سرمایه نمادین: سرمایه نمادین به تعبیر بوردیو اثر خشونت غیرمادی اشکال دیگر سرمایه را بر وجدان ها مشخص می سازد. در این شکل از سرمایه نوعی روابط سلطه یی ایجاد می شود و دیگر سرمایه ها (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) به شکلی نمادین پایگاه و اعتباری برتر برای فرد فراهم می آورند. اما این نوع سرمایه جز در احترام و بازشناسی و باور و اعتماد و اعتبار دیگران وجود خارجی پیدا نمی کند و تا زمانی که باور دیگران به وجود آن را به همراه نداشته باشد نخواهد توانست دوام یابد.ساختار معنایی نمایشنامه دورنمات نیز بر پایه این سرمایه نمادین استوار است. کلارا در گذشته دخترکی فاقد ثروت نمادین بوده است: پس متهم می شود، به او خیانت می کنند، او را تحقیر می کنند و به شکلی غیرمستقیم از گولن می رانند اما اشکال سه گانه سرمایه برای او سرمایه نمادین نیز به ارمغان می آورد و او را در گولن صاحب اسم و رسم، وجاهت، اصالت، پاکدامنی و تمام فضایل می سازد و شکل معکوس آن در قتل نمادین آلفرد ایل اتفاق می افتد. او که یکی از آبرومندترین و محبوب ترین افراد گولن است . هرچند از اشکال سه گانه سرمایه بهره چندانی ندارد اما از ثروت نمادین زیادی برخوردار است ولی به یکباره تبدیل به فردی رذل، گناهکار و بی اعتبار می شود.وجود این سرمایه ها از دیدگاه بوردیو باعث می شود فرادستان امکانات بیشتری در اختیار بگیرند اما وضعیت برای انسان های فرودست بی سرمایه یعنی زیر سلطه ها دشوار و در مورد انسان های بی آینده به دست آوردن این امکانات ناممکن است و این برای دورنمات همان تراژدی تاریخ است: وضعیتی هراس انگیز که در آن به قول خود دورنمات تنها کمدی می تواند به ما کمک کند.
* عنوان این یادداشت وام گرفته از مطلب دکتر تورج رهنما درباره آثار دورنمات است.
سایت روزنامه اعتماد
به عبارت دقیقتر، بانوی ثروتمند بهشرطی پول را در اختیار مردم میگذارد که یکی از آنان حاضر شود ایل را به قتل برساند.
ایل دگرگونیهای شهر را، بعد از پیشنهاد بانوی سالخورده تماشا میکند، امّا نمیتواند کاری انجام دهد. پیشنهاد کشیش هم نمیتواند در او مؤثر واقع شود که توصیه میکند: ایل، فرار کن. ما آدمهای ضعیفی هستیم...سعی نکن که با ماندنت ما را به گناه آلوده کنی.
...
کمدی ملاقات بانوی سالخورده که به اعتقاد بسیاری از منتقدان ادبی شاهکاری هنری و بهترین اثر دورنمات است، نشانگر نیروی شیطانی پول در اجتماعات امروز است.
سپاس از شاهزادهی تنهای کتابناک