تاریخنامه طبری (تاریخ بلعمی) - جلد ۱
نویسنده:
ابوعلی بلعمی
مصحح:
محمد روشن
امتیاز دهید
تایپ شده
تاریخ بلعمی یا تاریخنامه طبری (ترجمه کتاب «تاریخ الرسل و الملوک» یا «تاریخ طبری») -جلد نخست
۱. ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری:
ابوعلی، محمد بن محمد معروف به «بلعمی»، در سال ۳۵۲ ق بنا به فرمان امیر ابوصالحمنصور بن نوح سامانی کتاب «تاریخ طبری» را از عربی به فارسی ترجمه کرد.
در قرون نخستین پس از اسلام، امیران سامانی در نگاه داشت زبان فارسی بسیاراهتمام ورزیدند. از این رهگذر در نیمه قرن چهارم هجری، «تفسیر» و نیز «تاریخِ»طبری به فارسی ترجمه شد که این دو ترجمه از ذخایر گرانبهای نثر فارسیاند کهخوشبختانه دست حادثه آنها را از میان نبرده است.
زمان ترجمه: در هیچ جایی از کتاب تاریخ بلعمی، زمان نگارش آن مشخص نشدهاست. با وجود این، در کتاب «مجمل التواریخ و القصص» که نویسنده آن نامعلوم است ودر حدود سال ۵۲۰ ق نگارش یافته، در جایی با اشاره به ترجمه بلعمی از تاریخ طبری،چنین مذکور است: «اندر نقل کتاب تواریخ محمد بنجریر الطبری رحمهاللَّه علیه که ازتازی به پارسی کردست ابوعلی محمد بن محمد الوزیر الحشمی [کذا ]بفرمان امیرمنصور بن نوح السامانی که بر زبان ابیالحسن الفایق الخاصه، پیغام فرستاد در سنه اثنی وخمسین و ثلاثمائه». بر این اساس، سال ۳۵۲ ق را سال «آغاز» ترجمه تاریخ طبریدانستهاند.
البته محمدجواد مشکور در تصحیح «ترجمه تاریخ طبری» گویا نسخهای از کتاب دراختیار داشته که مشتمل بر حوادث تاریخی تا سال ۳۵۵ ق بوده است. بدین لحاظ، اومحدوده زمانی «۳۵۲۳۵۵ ق» را محدوده آغاز و انجامِ کار ترجمه دانسته است. اماچنان نسخهای در دسترس ما نیست و ما چاپ کامل کتاب تاریخ بلعمی را به تصحیحمحمد روشن در اختیار داریم که براساس آن، کتاب، پایان دیگر گونهای دارد که در همینباب، در ادامه این نوشتار سخن به میان خواهد آمد.
به هر رو، سال ۳۵۲ ق چه زمان نگارش و چه زمان آغاز نگارشِ «تاریخ بلعمی»باشد، این کتاب پس از «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» که در سال ۳۴۶ ق نگاشته شده قدیمیترین سند نثر فارسی است که از تعیین زمانی برخوردار است.
تاریخ طبری: کتابی که ابوعلی بلعمی آن را از عربی به فارسی برگردانید، «تاریخالامم و الملوک» یا «کتاب اخبار الرسل و الملوک» نام دارد. نگارنده آن «محمد بن جریرطبری» دانشمند بزرگ ایرانی (متوفای ۳۱۰ ق) است. این کتاب نیز بیشتر با نامنگارنده، به عنوان «تاریخ طبری» شناخته میشود. این کتاب، تاریخ عالم از آغازآفرینش تا سال ۳۰۲ ق را در بر میگیرد که به لحاظ عمق و گستردگی اطلاعات، هموارهدر تحقیقات تاریخی مورد استناد و استفاده است. «فرانتس روزنتال» نفوذ و تاثیر تاریخطبری را بر مورخان پس از خود «حیرتآور» میخواند که تعبیر کاملاً درستی است.
از آن جا که این کتاب به شکلی جامع تاریخ اسلام و ایران را در برداشت، لذا برایهمه ایرانیان مسلمان جذاب و پرفایده بود، اما برای سهولت استفاده هم آنان میبایستبه فارسی ترجمه میشد. امیر منصور سامانی به خوبی بر این ضرورت آگاهی یافت ووزیر دانشمند خود ابوعلی بلعمی را بر انجام این مهم گماشت.
تاریخ بلعمی یا تاریخنامه طبری (ترجمه کتاب «تاریخ الرسل و الملوک» یا «تاریخ طبری») -جلد نخست
۱. ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری:
ابوعلی، محمد بن محمد معروف به «بلعمی»، در سال ۳۵۲ ق بنا به فرمان امیر ابوصالحمنصور بن نوح سامانی کتاب «تاریخ طبری» را از عربی به فارسی ترجمه کرد.
در قرون نخستین پس از اسلام، امیران سامانی در نگاه داشت زبان فارسی بسیاراهتمام ورزیدند. از این رهگذر در نیمه قرن چهارم هجری، «تفسیر» و نیز «تاریخِ»طبری به فارسی ترجمه شد که این دو ترجمه از ذخایر گرانبهای نثر فارسیاند کهخوشبختانه دست حادثه آنها را از میان نبرده است.
زمان ترجمه: در هیچ جایی از کتاب تاریخ بلعمی، زمان نگارش آن مشخص نشدهاست. با وجود این، در کتاب «مجمل التواریخ و القصص» که نویسنده آن نامعلوم است ودر حدود سال ۵۲۰ ق نگارش یافته، در جایی با اشاره به ترجمه بلعمی از تاریخ طبری،چنین مذکور است: «اندر نقل کتاب تواریخ محمد بنجریر الطبری رحمهاللَّه علیه که ازتازی به پارسی کردست ابوعلی محمد بن محمد الوزیر الحشمی [کذا ]بفرمان امیرمنصور بن نوح السامانی که بر زبان ابیالحسن الفایق الخاصه، پیغام فرستاد در سنه اثنی وخمسین و ثلاثمائه». بر این اساس، سال ۳۵۲ ق را سال «آغاز» ترجمه تاریخ طبریدانستهاند.
البته محمدجواد مشکور در تصحیح «ترجمه تاریخ طبری» گویا نسخهای از کتاب دراختیار داشته که مشتمل بر حوادث تاریخی تا سال ۳۵۵ ق بوده است. بدین لحاظ، اومحدوده زمانی «۳۵۲۳۵۵ ق» را محدوده آغاز و انجامِ کار ترجمه دانسته است. اماچنان نسخهای در دسترس ما نیست و ما چاپ کامل کتاب تاریخ بلعمی را به تصحیحمحمد روشن در اختیار داریم که براساس آن، کتاب، پایان دیگر گونهای دارد که در همینباب، در ادامه این نوشتار سخن به میان خواهد آمد.
به هر رو، سال ۳۵۲ ق چه زمان نگارش و چه زمان آغاز نگارشِ «تاریخ بلعمی»باشد، این کتاب پس از «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» که در سال ۳۴۶ ق نگاشته شده قدیمیترین سند نثر فارسی است که از تعیین زمانی برخوردار است.
تاریخ طبری: کتابی که ابوعلی بلعمی آن را از عربی به فارسی برگردانید، «تاریخالامم و الملوک» یا «کتاب اخبار الرسل و الملوک» نام دارد. نگارنده آن «محمد بن جریرطبری» دانشمند بزرگ ایرانی (متوفای ۳۱۰ ق) است. این کتاب نیز بیشتر با نامنگارنده، به عنوان «تاریخ طبری» شناخته میشود. این کتاب، تاریخ عالم از آغازآفرینش تا سال ۳۰۲ ق را در بر میگیرد که به لحاظ عمق و گستردگی اطلاعات، هموارهدر تحقیقات تاریخی مورد استناد و استفاده است. «فرانتس روزنتال» نفوذ و تاثیر تاریخطبری را بر مورخان پس از خود «حیرتآور» میخواند که تعبیر کاملاً درستی است.
از آن جا که این کتاب به شکلی جامع تاریخ اسلام و ایران را در برداشت، لذا برایهمه ایرانیان مسلمان جذاب و پرفایده بود، اما برای سهولت استفاده هم آنان میبایستبه فارسی ترجمه میشد. امیر منصور سامانی به خوبی بر این ضرورت آگاهی یافت ووزیر دانشمند خود ابوعلی بلعمی را بر انجام این مهم گماشت.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخنامه طبری (تاریخ بلعمی) - جلد ۱
[edit=گیلدخت]1392/11/29[/edit]
متأسفانه این کتاب؛ تاریخ بلعمی را نمی شود دانلود کرد، چون هنگامی که روی نشانِ (فلشِ) آبی کلیلک می کنید، صفحه ای باز می شود و می نویسد: لینک ناقص است
رضا بی شتاب
دستور اکید مصدق به تدریس تاریخ ایران به سربازان وظیفه در پادگانها .
نیمه شهریور 1331 (5 سپتامبر 1952) محمد مصدق نخست وزیر وقت و در عین حال وزیر دفاع ملی ترتیب تازه ای برای آموزش سربازان نظام وظیفه ای ایران (پسران 19 تا بیست و چند ساله) در پادگانها داد. طبق این دستور العمل، به یک سرباز وظیفه که طبق قانون ایران «یک تکلیف ملی و اجباری» است باید در ساعات روز در پادگانها و اردوگاهها آموزش رزم و در ساعات اوایل شب درس تاریخ، ایرانشناسی، شجاعت و فداکاری برای صیانت مرز و بوم داده می شد تا جوان ایرانی بداند که بر روی چه خاکی زندگی می کند و در طول تاریخ دو هزار و پانصد ساله چه مردانی و چگونه از آن دفاع کردند و جان دادند تا باقی و آزاد بماند. در زیر هر وجب خاک ایران مردی در خون خود خفته است ـ مردی که ایستادگی کرد و مُرد.
قبلا (دهه 1870) بیسمارک چنین دستوری را به سربازخانه های آلمان داده بود و پیش از جنگ جهانی دوم، ژاپن با همین هدف ساعات درس تاریخ در مدارس این کشور را سه برابر کرد و از نیمه دوم دهه یکم قرن 21 (سال 2007)، پوتین در مدارس متوسطه روسیه.
حال آنکه در ایران تاریخ کهن و سرشار از جانفشانی و افتخار، براحتی از کتب درسی حذف شد و صدای کسی هم در نیامد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!