رسته‌ها
گوژپشت نتردام
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 117 رای
نویسنده:
مترجم:
لقا اردلان
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 117 رای
✔️ گوژپشت نتردام در سال ۱۸۳۱ انتشار یافت.
هوگو در مقدمه کتاب مینویسد:
چند سال پیش نویسنده این کتاب به هنگام تماشا یابهتر بگوییم ضمن کاوش در کلیسای نتردام در یکی از زوایای تاریک برجهای آن کلمه ANATKH را که دستی عمیقا بر یکی از دیوارها کنده بود مشاهده کرد.))... کسی که این کلمه را بر دیوار برج کلیسای نتردام نقش زده بود چندین قرن پیش از جهان رخت بربسته و نوشته او هم بدنبال وی ناپدید گردیده، پایان عمر کلیسا نیز بسیار نزدیک است.کتاب حاضر درباره سنگ نوشته مزبور به رشته تحریر در آمده‌است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
114
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/03/01

کتاب‌های مرتبط

مینی بوس
مینی بوس
4 امتیاز
از 2 رای
هورمان
هورمان
3 امتیاز
از 1 رای
بنفشه سفید
بنفشه سفید
4.5 امتیاز
از 12 رای
Justine
Justine
4.3 امتیاز
از 24 رای
زندانی قلعه فراموشی
زندانی قلعه فراموشی
4.4 امتیاز
از 47 رای
گناه مقدس
گناه مقدس
4.2 امتیاز
از 34 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گوژپشت نتردام

تعداد دیدگاه‌ها:
20
در نوجوانی کتابهای ویکتور هوگو را خوانده بودم از نیکبختی نسل ما ،آنروزگار هنوز اینترنت نبود و تلویزیون هم برنامه و فیلم جالبی نداشت ، بله کتابهای ویکتور هوگو وراجی بسیاری دارد و برای خواننده امروزی گیرایی چندانی ندارد ، اما حقیقت اینست که ویکتور هوگو بقول امروزی ها "مارکتینگ " کار آمدی داشته و بسیار حسابگر بوده، اولا در آنروزگارش سالُن های ادبی پاریس اهمیت بسیاری در انتشار کتابها داشتند و آن سالُنها را خانمهای ثروتمند و بانفوذ ترتیب میدادند و کتابهای دوران رومانتیسیزم میبایستی به مذاق آن خانمها خوش میامده تا آنرا به ناشر توصیه کنند پس او کتاب را برای سلیقه زنانه مینویسد ، دوما او کتابهایش را پس از نوشتن به مزایده میگزارد و ناشری با بیشترین پیشنهاد کتاب را میبرد ،سوم اینکه از بخت خوب ویکتور خان، کلیسای کاتولیک که دیگر هیچ قدرتی نداشته بطور سمبولیک کتابهای ویکتور هوگو را در لیست کتابهای ممنوعه میگذارد که همین به شهرت او می افزاید و مردم را بخواندن کتابهایش کنجکاو و حریص میگرداند چهارم اینکه، ناشر کتاب"بینوایان "، با ترفند مارکتینگ زیرکانه ایی شش ماه پیش از چاپ ، در همه روزنامه ها از بزودی انتشار بزرگترین و بهترین رمان خبر میدهند و پس از شش ماه ،همچون "تیزر " فیلمهای امروزی ، تنها فصل نخست کتاب را (فانتین) چاپ میکنند ، و پس از چند هفته کل کتاب را چاپ میکنند که همه اش یکباره فروش میرود، و البته موسیو ویکتور در میان انقلابی ها خود را انقلابی و در میان سلطنت طلبان خود را میانه رو و محافظه کار فرامینماید و هر دو طرف را میدوشد.
متن کامل گوژپشت نتردام بیشتر از 500 صفحه است ولی میشه بدون مشکل خاصی این کتاب رو در 100 صفحه خلاصه کرد طوری که چیز زیادی از دست نره! در این موضوع نکته هایی است برای اهل خرد!

متاسفانه همه کتابهای ویکتور هوگو همینطوریه پر از بیهوده گویی و پر از صفخات خسته کننده هست شاید باور نکنید من همیشه میگم چطور قدیمی ها ( 80 سال پیش ) کتاب بینوایان ویکتور هوگو رو مطالعه میکردن!
بنده به همه دوستان پیشنهاد میکنم بجای خواندن کتابهای ویکتور هوگو که فقط صفحه سیاه کن بوده برن فیلمها و سریالهای اونو تماشا کنند وگرنه خوندن کتابهای ویکتور هوگو فقط وقت تلف کردن هست
البته خلافش هم هست مثلن بسیاری از رمانها هست که کتابش زیباتر از فیلمها و سریالهایی هست که از روی آن ساخته اند اما کتابهای ویکتور هوگو فقط روده درازی هست ولاغیر
بعد از آتش سوزی اخیر کلیسای تاریخی نتردام، این کتاب به بالای لیست پرفروش ها صعود کرده. و ظاهرا به همین مناسبت در کتابناک هم جزو "پیشنهاد" ها قرار گرفته. البته این ترجمه لقا اردلان ار روی نسخه ای خلاصه شده از گوژپشت صورت گرفته. برای متن کامل گوژپشت نتردام ترجمه جواد محیی موجوده: گوژپشت نتردام - جواد محیی
متن کامل گوژپشت نتردام بیشتر از 500 صفحه است ولی میشه بدون مشکل خاصی این کتاب رو در 100 صفحه خلاصه کرد طوری که چیز زیادی از دست نره! در این موضوع نکته هایی است برای اهل خرد!
شخصیت ها و حوداث با کلیسای نتردام گره خورده اند و توضیحات زیادی هم در مورد شهر پاریس در قسمت های مختلف آورده شده که همین امر میتونه این کتاب رو برای کسانی که به لوکیشن پاریسی علاقه دارند جذاب و خواندنی بکنه. ولی به نظر من گوژپشت نتردام رمانی است احساساتی به سبک هوگو در لباس قرون وسطایی، با کاراکترهایی بدون عمق و گاهی به شکل آزار دهنده ای سطحی. شاید به مذاق رمانتیک خواننده اوایل قرن نوزده خوشایند بوده، ولی برای ما که کتاب های داستایفسکی، تولستوی، ناباکوف، جویس، فاکنر، کامو، سالینجر، همینگوی و ... رو خوندیم لذت بردن از "گوژپشت نتردام" کار سختیه!
کتاب را مطاعه نمودم.داستان از جشن دیوانگان در قرن 15 حکایت دارد که در پاریس مرسوم بوده و مضحک ترین قیافه را به صورت دلقک به عنوان سمبل نمادین برای یک سال به عنوان پادشاه طبقه گدایان.دزدها و اراذل انتخاب می نمودند.در اغاز یک نویسنده جوان نمایشنامه ای با 4 شخصیت پادشاه.تاجر.کاردینال و گدا نوشته بود که در محل تجمع مردم در حال نمایش بود.گدایی روی سن امده و تقاضای کمک کرده و نمایش گریگور را بهم ریخت.
در بیرون دختر کولی جوان اسمرالدا با بزش مشغول رقص بوده و کازیموندو گوژپشت که پاهای ستبر با پشت قوز کرده و چهره ای با دندن های برامده و کریه داشت برنده شده و لباس پادشاه دیوانگان می پوشد. اسقف کلیسا نتردام کلود فلرو ظاهر و عصا و لباس گوژپشت را شکسته و ویرا خارج می کند.ان شب کشیش با کمک گوژپشت قصد دزدیدن اسمرالدا را دارد که با کمک گریگور و رسیدن گشت پلیس و کاپیتان فردو ناکام می ماند و گوژپشت که دستگیر شده روز بعد در میدان گرو شلاق خورده و اسیر عشق دختر می شود.
در همان شب گریگور به مجمع دزدان وارد شده و برای فرار از مجازات اعدام به همسری اسمیراندا در می اید.
کشیش عاشق اسمیراندا ست و نقشه تهدید او را قتل و اعدام می کشد.گوژپشت دخترک را دزدیده و به کلیسا می برد و مقاومت جانانه در مقابل حمله دزدان و اراذل به کلیسا می نماید...
با اعدام اسمیراندا او را در محل به صلیب کشیدن در اغوش اسخوان های مردی خمیده با یک پای کوتاه تر از دیگری می یابند...
با سلام.وتشکر از قرار دادن این ترجمه کتاب...از دوستان کسی رمان ۹۳ یا ۱۷۹۳ ویکتور هوگو را داره..اگه لطف کنه قرار بده متشکر میشم..
رمان بسیار زیبایی است. البته این ترجمه همانطور که در صفحات اول آن اشاره شده بصورت خلاصه شده می باشد و بیشتر به درد نوجوانان می خورد.
اولین کتاب کلاسیکی که خوندم و عاشقش شدم بود
خیلی قشنگ بود 8-)8-):x
اوایلش کند پیش می رفت اما بعدش عالی بود:x
در یک کلام : شاهکار :x:x:x:x:x
من هنوز این کتاب رو نخوندم اما مطمئنم عاشقش می شم.
خیلی خیلی قشنگه...مثل همه ی کتابای دیگه ی ویکتور هوگو:-)
گوژپشت نتردام
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک