آئین قبالا
نویسنده:
منصوره کاویانی
امتیاز دهید
آئین قبالا همان عرفان یهود است
دکتر شیوا کاویانی، محقق، نویسنده، پژوهشگر و مترجم در زمینه های: فلسفه و عرفان، هنر، علوم فنی و علوم انسانی است. وی در شعر و ادبیات هم سررشته دارد و به سه زبان شعر میگوید. از فعالیتهای سال جاری ایشان سخنرانی درباره تاریخ علم، در رابطه با آلبرت اینشتین و فرضیه نسبت و دیالوگ دو طرفه میان نماینده دو گرایش فکری نیوتون و موبیلیتی در آلمان میتوان یاد کرد. او در تمام سخنرانی هایش در تمام جهان، پیام عشق را با خود به همراه میبرد و معتقد است که قبالا، رمز اصلی، یعنی عشق را که در مرکز تمام عرفان هاست، به همگان میشناساند و قبالیست میخواهد، رازهای کشف نشده طبیعت را بکاود تا به دانش خدمت کند و رازهای نهفته در تورات را دربیاورد و در برابر دیدگان دیگران بگذارد. وی از راه کتاب زندگی میکند، بسیار ساده. رهروی است مثل «هِرْمِس» با کابالیستها، سرخپوستان دنیا و هندیها و ژاپنیها، چینیها و آئین دائو و به طور کلی آئینها و تمدنهای مختلف آشنایی دارد. همین حس پویایی ایشان، باعث نگارش کتاب: آیین قبالا (عرفان و فلسفه یهود) گشته است. قبالا، همان که یکی از آئینهای تفسیر تورات است و قبالیستها، که رمزورزی میکنند و از طریق رمزورزی، تورات را میشناسند.
از آخرین سخنرانی های دکتر شیوا کاویانی میتوان به سخنرانی ایشان در کتابخانه انجمن کلیمیان تهران در تاریخ 30/3/84 اشاره کرد که با استقبال علاقمندان روبه رو شد.
برای آشنایی بیشتر با کتاب آئین قبالا (عرفان و فلسفه یهود) گریزی به متن کتاب میزنیم.
واژه قبالا از ریشه عبری «قَبِلْ» به معنی قبول کردن، سرسپردن و دل سپردن است. و مجموعه تعالیم باطنی را دربر میگیرد. این واژه به گونههای مختلف هجی میشود. عموماً کابالا (Kabala) مورد نظر دانشمندان و دینشناسان بوده و قبالا (Qabala) مورد توجه معتقدین به علوم غریبه و نیز فراروان شناسان میباشد.
این کتاب، اولین کتاب با این عنوان است که در زمینه قبالا و حسیدیم در ایران منتشر میشود.
قبالا متعارف ترین اصطلاح سنتی به کار رفته برای آموزه های راز ورزانه یهودیت و عرفان یهود، به ویژه عرفان برآمده از سده های میانه تاکنون، میباشد. واژه قبالا، به مفهومی گسترده تر، به تمامی جریان های پیآیند رازورزانه یهودیت اشاره دارد که از پایان دوره معبد دوم پرورش یافته و سامان پویای تاریخ یهودیت شده است. قبالا پدیدهای یگانه است و نباید آن را همسان با مفهوم «عرفان» در تاریخ دین انگاشت. در واقع قبالا عرفان است، اما همزمان، دربرگیرنده دو مفهوم و معنای «رازورزی = نگرش اشراقی» و «یزدانشناسی» است. این بنپارههای عرفانی و رازورزانه، هر دو با مفهوم قبالا همسو هستند و گاه تا حد زیادی سبب آشفتگی ذهنی و برداشت مردمان میشود. از دید برخی قبالا، خِرَد، خودپدیدهای عرفانی انگاشته میشد. سنت اصلی عرفان یهود، آئین قبالاست. این آئین نشانگر سیر و سلوک راه مقدس زندگی است که با رهروی بر عارف گشوده میشود و دربرگیرنده دورنمایه یزدان شناسی و آفرینش شناسی است.
مهمترین سند مکتوب این آئین، کتاب: روشنایی (زُهَر) است که ابتدا به زبان آرامی، در اواخر قرن سیزدهم در اسپانیا نگاشته شد. این کتاب تفسیری روشنگرانه است بر تورات، بیانگر تعلیم عرفانی درباره گوهر ناشناخته یزدان، یزدانی که در غایت «نامتناهی» است و نمیتوان هیچ سخنی درباره او گفت.
بنیادیترین اندیشه های مکتبهای قبالایی در مهمترین و معروفترین کتاب آئین قبالا، یعنی کتاب زُهَر (Zohar) (روشنایی) به صورت مجموعه ای از رساله های عرفانی آمده که در میان قبالاهای کاستیلی نخستین سالهای 1280 دست به دست میشد. از پی آن، بین سالهای 1285 و 1335، قبالیستها کتابهای بسیاری را براساس متن زُهَر ترجمه، تفسیر و اقتباس کردند که به ویژه به پذیرش این متن به مثابه کتاب مقدس خدمت بزرگی کرد.
پس از میانه سده سیزدهم، قبالیستها، سلسله مقالاتی را پدید آوردند که راه و روشهای طریقه های دستیابی و تجربه های وجدآمیز را مورد بحث قرار میداد و تجربه هایی این گونه را توصیف میکرد.
با این همه قبالا یکی از شیوه های فکری در اندیشه یهودیت است که مورد قبول بسیاری از علما و اندیشمندان یهودی نمیباشد و آن را جریانی انحرافی از یهودیت فقهی و حاخامی میدانند و حتی آشنایی با این شیوه فکری را برای یهودیان توصیه نمیکنند.
بیشتر
دکتر شیوا کاویانی، محقق، نویسنده، پژوهشگر و مترجم در زمینه های: فلسفه و عرفان، هنر، علوم فنی و علوم انسانی است. وی در شعر و ادبیات هم سررشته دارد و به سه زبان شعر میگوید. از فعالیتهای سال جاری ایشان سخنرانی درباره تاریخ علم، در رابطه با آلبرت اینشتین و فرضیه نسبت و دیالوگ دو طرفه میان نماینده دو گرایش فکری نیوتون و موبیلیتی در آلمان میتوان یاد کرد. او در تمام سخنرانی هایش در تمام جهان، پیام عشق را با خود به همراه میبرد و معتقد است که قبالا، رمز اصلی، یعنی عشق را که در مرکز تمام عرفان هاست، به همگان میشناساند و قبالیست میخواهد، رازهای کشف نشده طبیعت را بکاود تا به دانش خدمت کند و رازهای نهفته در تورات را دربیاورد و در برابر دیدگان دیگران بگذارد. وی از راه کتاب زندگی میکند، بسیار ساده. رهروی است مثل «هِرْمِس» با کابالیستها، سرخپوستان دنیا و هندیها و ژاپنیها، چینیها و آئین دائو و به طور کلی آئینها و تمدنهای مختلف آشنایی دارد. همین حس پویایی ایشان، باعث نگارش کتاب: آیین قبالا (عرفان و فلسفه یهود) گشته است. قبالا، همان که یکی از آئینهای تفسیر تورات است و قبالیستها، که رمزورزی میکنند و از طریق رمزورزی، تورات را میشناسند.
از آخرین سخنرانی های دکتر شیوا کاویانی میتوان به سخنرانی ایشان در کتابخانه انجمن کلیمیان تهران در تاریخ 30/3/84 اشاره کرد که با استقبال علاقمندان روبه رو شد.
برای آشنایی بیشتر با کتاب آئین قبالا (عرفان و فلسفه یهود) گریزی به متن کتاب میزنیم.
واژه قبالا از ریشه عبری «قَبِلْ» به معنی قبول کردن، سرسپردن و دل سپردن است. و مجموعه تعالیم باطنی را دربر میگیرد. این واژه به گونههای مختلف هجی میشود. عموماً کابالا (Kabala) مورد نظر دانشمندان و دینشناسان بوده و قبالا (Qabala) مورد توجه معتقدین به علوم غریبه و نیز فراروان شناسان میباشد.
این کتاب، اولین کتاب با این عنوان است که در زمینه قبالا و حسیدیم در ایران منتشر میشود.
قبالا متعارف ترین اصطلاح سنتی به کار رفته برای آموزه های راز ورزانه یهودیت و عرفان یهود، به ویژه عرفان برآمده از سده های میانه تاکنون، میباشد. واژه قبالا، به مفهومی گسترده تر، به تمامی جریان های پیآیند رازورزانه یهودیت اشاره دارد که از پایان دوره معبد دوم پرورش یافته و سامان پویای تاریخ یهودیت شده است. قبالا پدیدهای یگانه است و نباید آن را همسان با مفهوم «عرفان» در تاریخ دین انگاشت. در واقع قبالا عرفان است، اما همزمان، دربرگیرنده دو مفهوم و معنای «رازورزی = نگرش اشراقی» و «یزدانشناسی» است. این بنپارههای عرفانی و رازورزانه، هر دو با مفهوم قبالا همسو هستند و گاه تا حد زیادی سبب آشفتگی ذهنی و برداشت مردمان میشود. از دید برخی قبالا، خِرَد، خودپدیدهای عرفانی انگاشته میشد. سنت اصلی عرفان یهود، آئین قبالاست. این آئین نشانگر سیر و سلوک راه مقدس زندگی است که با رهروی بر عارف گشوده میشود و دربرگیرنده دورنمایه یزدان شناسی و آفرینش شناسی است.
مهمترین سند مکتوب این آئین، کتاب: روشنایی (زُهَر) است که ابتدا به زبان آرامی، در اواخر قرن سیزدهم در اسپانیا نگاشته شد. این کتاب تفسیری روشنگرانه است بر تورات، بیانگر تعلیم عرفانی درباره گوهر ناشناخته یزدان، یزدانی که در غایت «نامتناهی» است و نمیتوان هیچ سخنی درباره او گفت.
بنیادیترین اندیشه های مکتبهای قبالایی در مهمترین و معروفترین کتاب آئین قبالا، یعنی کتاب زُهَر (Zohar) (روشنایی) به صورت مجموعه ای از رساله های عرفانی آمده که در میان قبالاهای کاستیلی نخستین سالهای 1280 دست به دست میشد. از پی آن، بین سالهای 1285 و 1335، قبالیستها کتابهای بسیاری را براساس متن زُهَر ترجمه، تفسیر و اقتباس کردند که به ویژه به پذیرش این متن به مثابه کتاب مقدس خدمت بزرگی کرد.
پس از میانه سده سیزدهم، قبالیستها، سلسله مقالاتی را پدید آوردند که راه و روشهای طریقه های دستیابی و تجربه های وجدآمیز را مورد بحث قرار میداد و تجربه هایی این گونه را توصیف میکرد.
با این همه قبالا یکی از شیوه های فکری در اندیشه یهودیت است که مورد قبول بسیاری از علما و اندیشمندان یهودی نمیباشد و آن را جریانی انحرافی از یهودیت فقهی و حاخامی میدانند و حتی آشنایی با این شیوه فکری را برای یهودیان توصیه نمیکنند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آئین قبالا
قابل ذکر است:
زوهر با واژه ی عربی زهر هم ریشه است (با واژه ی زهر فارسی اشتباه نشود).
زوهر یا زهر به معنای تلوتلو یا درخشندگی است.
Evan Zohar زبانشناس معروف یهودی و ترجمه شناس در دانشگاه عبری اورشلیم هم نامش برآمده از همین واژه است.
خاندان ابن زُهره (Ebne Zohreh) از دانشمندان علوم پزشکی ایران در اوج تمدن اسلامی نیز همنان همان شخص اند.
در واقع، تلفظ ابن زهره در عبری می شود: اون زوهار Evan Zohar .
کتاب زوهر یا به زبان عبری: سفر زوهار (Sefer Zohar) کتابی است که حتی بزرگان مسیحی هم آن را کتاب آیین شیطان پرستی می دانند.
اطمینان دارم کسی این مطالب را برآمده از تئوری توطئه قلمداد نمی کند چون حرف بنده و شما نیست. خودشان می فرمایند.
برای اطلاع بیشتر رجوع شود به :
http://www.torahandspirit.com.istemp.com/kabbalah.htm
و یا:
http://www.jesus-is-savior.com/False%20Religions/Kabbalah/kaballah_satanic.htm
گذشته از معنای لغوی این واژه، قبالا یا کبالا به تصوف جهودان یا تصوف یهودایی یا یهودی اطلاق می شود.
به کار گرفتن واژه ی تصوف ممکن است انسان را دچار سوء تعبیر و سوء برداشت کند.
کابالا یا قبالا مجموعه ای از آموزه ها و رفتارهای رمزآلود است که حتی به اذعان بزرگان کابالیست دارای ارتباط کاملا جدی با مناسک و مراسم شیطان پرستی است.
جایگاه خاصی که در آموزه ها و مراسم قبالایی برای مار و طاووس قائل می شوند برآمده از همین موضوع است.
می دانیم که بنا به روایتی یهودایی و توراتی، مار و بنا به روایتی سامی و قبالایی، طاووس نماد شیطان (و اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم: ابلیس) است.
بنا به تعابیر توراتی و یهودایی، ابلیس (همان که به افتخارش اوبلیسک obelisk در مصر باستان می ساختند و امروزه هم در جوامع غربی و جوامع دین ستیز می سازند) در بهشت به شکل مار و یا طاووس در برابر حوا ظاهر شد. او را فریفت. حوا هم آدم را فریفت. آدم از بهشت رانده و به زمین هبوط کرد.
(توجه: این تعاریف همه برآمده از روایات یهودی یا یهودایی و نیز توراتی است و هیچ سنخیتی با قرآن و دیدگاه اسلام ندارد.)
به هر حال:
قبالا یا کابالا با آیین های شیطان پرستی از جمله فرقه ی یزیدیه یا یزدانیه دارای مراسم و آموزه های مشترک است.
جهت اطلاع بیشتر چند کلیدواژه ی زیر را جستجو بفرمایید تا موضوع مشخص شود:
کابالا، قبالا، ابلیس، ابلیسک، یزیدیه، ملک طاووس
تذکر: ارتباط بین آیین کابالایی و پرستش شیطان مطلبی نیست که بنده و شما آن را ادعا کنیم. در کتابهای کابالیستی مکرر و به صراحت به این مطلب اشاره شده است.
کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپایی قبّالاه عبری است به معنی قدیمی و کهن. این واژه به شکل قباله برای فارسی زبانان و عربها است. بیشتر یهودیان ارتودوکس به آئین کابالا (کابالیسم) اعتقاد دارند. بر اعتقاد هواداران و معتقدین به آئین کابالا، فهمیدن و درک رموز مخفی درآئین کابالا، باعث میشود تا انسان بصورت روحانیواری به خدا نزدیکتر شود و بدین ترتیب بشریت، قدرت والایی از رموز مخفی خدا که برای دیگر انسانها پوشیدهاست، را پی میبرد.
عجب داستان سرگرم کننده ای................
منبعی هم دارید؟؟؟؟؟؟ آیا عبری یا حداقل یک زبانی سامی می دانید که اینگونه رابطه های واژگانی را بیان می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟
حیف که کیفیتش خوب نیست
انتشارات فراروان کتاب خوب زیاد دارد (مثل زندگی در اینجا و اکنون از مزلو )
[/quote]
اینجا و اکنون میخوای فقط ابنجا و اکنون تایزن دیشیمارو تو کتاب ذاذن نشستن بودایی:D
حیف که کیفیتش خوب نیست
انتشارات فراروان کتاب خوب زیاد دارد (مثل زندگی در اینجا و اکنون از مزلو )
کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپایی قبّالاه عبری است به معنی قدیمی و کهن. این واژه به شکل قباله برای فارسی زبانان و عربها است. بیشتر یهودیان ارتودوکس به آئین کابالا (کابالیسم) اعتقاد دارند. بر اعتقاد هواداران و معتقدین به آئین کابالا، فهمیدن و درک رموز مخفی درآئین کابالا، باعث میشود تا انسان بصورت روحانیواری به خدا نزدیکتر شود و بدین ترتیب بشریت، قدرت والایی از رموز مخفی خدا که برای دیگر انسانها پوشیدهاست، را پی میبرد. یی تاریخچه اصطلاح نام «کابالیسم» به درستی مشخص نیست و مورد اختلاف است. برخی سلیمان ابن جبرئیل (۱۰۵۸ - ۱۰۲۱) میلادی و برخی کابالیست اسپانیولی قرن سیزدهم، بهیا بن آشر را اولین اشخاصی میدانند که آئین مخفی و سری عهد عتیق را «کابالا» نامیدند. با این وجود مدارک و منابع بسیار قدیمی که برخی ازآنها به قرن دوم میلادی بازمیگردند، وجود دارند که حاکی از نامهایی بجز «کابالا» بر آئین فوق هستند. با این وجود همکنون اصطلاح «کابالا» وصف کننده تمرین آئین و دانش محرمانه یهود است.
مهمترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی «آئین کابالا» درآمدند، شامل مجموعه کتب عبری بهیر (به معنای «کتاب روشنایی») و هیچالوت (به معنای «کاخها») میشوند که به قرن اول میلادی بازمیگردند. نهایتا در قرن سیزدهم میلادی کتاب زوهر نوشته شد که تفکر و شکل کنونی «آئین کابالا» را تشکیل داد.
در واقع کابالا از دو جریان مهم متولد شده است، یکی «شیطان پرستی مدرن» و دیگری «فیمینیسم» که هر دو اینها یک وجهه مشترک دارند و آن نگاه شهوانی به زن است، به طوری که یکی از ویژگیهای فرقه «کابالا»، زن پرستی است، به هر حال کابالا در جریان فتح «اندلس» توسط مسلمانان و در جریان هم نشینی عناصر فاسد فکری یهود و صهیونیسم با منحرفین اسلامی یعنی همان صوفیان و تحت تاثیر فلسفهای مشترک از مسیحیت ، یهود و تصوف و گنوسیزم شکل گرفت و احیاگر سنن تاریخی حلقههای مستریک یونان باستان بود.
«کابالا» عرفانی مادیگرا، بدنگرا، زنگرا، قدرتگرا و جسمانی است که عملاً با این اوصاف خود را از دایره یک عرفان خارج کرده است، توضیح آنکه زنگرایی نه به معنای مثبت و عام که به معنای شهوانی مطرح است.
کتاب کابالا «زوهر» نام دارد که یک یهودی اندلسی یا اسپانیایی که با برخی از صوفیان مسلمان تبادل نظری داشته است، آن را تحت تاثیر از تصوف اسلامی نوشته است و عمدتاً اثری است که کلیات کابالا را طرح کرده و مبانی نگاه انسانشناسانه و هستی شناسانه کبالیستها برگرفته از این کتاب است که متاسفانه بابهایی از این کتاب در ایران به صورت کتابچهای کوچک با متنی روان برای تبلیغ هرچه بیشتر این فرقه ترجمه و منتشر شده است.
یک نکته مهم درباره کبالا اینکه کابالیستها معتقد به خدای واحد نیستند، آنها اعتقاد دارند که آدم و حوا، هر دو خدا بودند (خدای نرینه و خدای مادینه)، لذا نسل آنها که طبق تورات تحریف شده ، یهودیان هستند، نیز خدا میباشند، بنابراین میتوان چنین در نظر گرفت که کابالیستها، یهودیان را خدا میدانند.