رسته‌ها
چه نیازی به علی هست؟
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 39 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 39 رای
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
16
آپلود شده توسط:
noir
noir
1391/09/15

کتاب‌های مرتبط

توافق برجام از دیدگاه اسلام
توافق برجام از دیدگاه اسلام
2.8 امتیاز
از 10 رای
خود آگاهی و استحمار
خود آگاهی و استحمار
3.9 امتیاز
از 45 رای
From Hellenism to Islam
From Hellenism to Islam
0 امتیاز
از 0 رای
جنگ بدر
جنگ بدر
3.6 امتیاز
از 10 رای
حماسه های اسلامی
حماسه های اسلامی
3.6 امتیاز
از 11 رای
تقاریر نجد
تقاریر نجد
3.5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چه نیازی به علی هست؟

تعداد دیدگاه‌ها:
67
در کل میگن: آنکس که نداند و نداند که نداند-در جهل مرکب ابدالدهر بماند...

دوست عزیز یادت باشد منم اگه یه کتاب به زبان ایتالیایی از نوشته های فالاچی میخوندم هیچی ازش نمی فهمیدم و از بچگی از خوبی های ان سخن میگفتند و ... اون رو معجزه میدانستم و ....
در مورد قبول نداشتن تاریخ میتوان گفت: این گزارش های تاریخی هستند که ملاک اسلامگرایان برای شناخت دینشان و همچنین کسانی که به بررسی اسلام میپردازند هستند و انکار این منابع هیچ کمکی نه به خردگرایی می‌کند نه خیری را سبب می‌شود باید در نظر داشت که دفاع از تاریخ به این معنی نیست که تمامی تاریخ اسلام مورد تایید خردگرایان و افراد منتقد است، برای بررسی تاریخ اسلام روشهایی وجود دارد که مهمترین آنها عبور دادن هر چیز از فیلتر خرد است در بررسی تاریخ باید خرد را بالاترین ملاک دانست کسی که میگوید من تاریخ را قبول ندارم پذیرفته است که اساساً اسلام را قبول ندارد، اگر کسی تاریخ را قبول نداشته باشد چگونه میتواند ثابت کند که قرآن همین پنجاه سال پیش توسط یک عده نوشته نشده است؟ بعد کتابی را که رد میکنند باید باید از او پرسید که آیا همه کتاب را انکار می‌کند؟ یعنی آیا حاضر است بپذیرد که هر آنچه آن کتاب نوشته است باطل است؟ اگر پاسخ مثبت باشد و این حرف را راجع به کتابهای مادر و مهم تاریخی اسلام مثل سیره ابن هشام، مروج الذهب، مغازی صحیح بخاری تاریخ طبری و یا ... رد کند اگر بگوید با خرد باید آنرا سنجید باز هم باید با او موافقت کرد، در بخش نتیجه گیری همین نوشته نگرش خردگرایانه به تاریخ اسلام از دید نگارنده توضیح داده شده است. اگر اسلامگرا این حرف را بزند باید به او گفت که پس سخن پیشین که "فلان کتاب" را قبول ندارم غلط است، او باید بگوید "بعضی از گزارشهای آن کتاب را که با عقلانیت سازگاری ندارد قبول ندارم" و بعد باید نشان دهد با کدام استدلال عقلی کدام گزارش را قبول ندارد، در اینجا نیز به اسلامگرا نشان داده شده است که حرف ابتدائی او مبنی بر قبول نداشتن تاریخ کاملاً باطل است
امیدوارم کامنت من حذف نشود
شاد زی:x
[quote='mohsen_3412']در کل بگم که علی در تاریخ جایگاهش مشخصه
[/quote]
بله, جایگاهش مشخصه...به قول شاملوى بزرگ: ,,,بازماندگان را هنوز از چشم خونابه روان است....
موفق باشید...
در کل بگم که علی در تاریخ جایگاهش مشخصه
ما باید حماسه ای بسازیم که خودمون فراموش نشیم
[quote='mohsen_3412']مثال از قران؟ [/quote]
دوست گرامى...نظرمو تو کامنت قبلى گفتم...
فعلا کار دارم, نمیخوام به مرگ طبیعى!! بمیرم(-:
مثال از قران؟ چه مثالی
علی خودش قران ناطقه کار علی حرف علی همه قرانه
hr498 گرامی:شما لطف دارید من از شما آموختم.اتفاقا من هم چهارشنبه امتحان میان ترم بررسی سیستم های قدرت دارم!امیدوارم در امتحانتان موفق بشید و با حقوق بالا استخدام بشوید.
ملانصردین گرامی:گفتم منزل آینده ام را که دوزخ خواهد بود تو آواتارم بگذارم.فقط یادت نره گاهی تو بهشت یاد ما بکنی ها !!مبادا سرگرم خوشی های بهشت بشید ما دوزخیارو از یاد ببرید؟
[quote='mohsen_3412']دوست گرامی بله من تاریخ طبری را در خیلی از مباحث قبول ندارم یعنی کلا از نظرنقل ضعیف است
اما بحث علی وعلم علی فکر نکنم بحثی باشد که بخواهیم اثبات کنیم دین داری علی نیاز به اثبات ندارد
علی پیرو همان قرانی است که عرب را بر غیر عرب برتری نداده و مرد را بر زن برتری نداده و ملاک را تقوا خوانده[/quote]
بله بله بله...عدل قرآن و برابرى خواهیش که مثال زدنیه!!!
در کل شما روى قرآن و... فقط رو تعصب حرف میزنید و اگر هم من الان صد تا مثال حتى از خود قرآن هم بیارم , باز شما میگید دروغه و ...
در کل میگن: آنکس که نداند و نداند که نداند-در جهل مرکب ابدالدهر بماند...
خوش باشید...
دوست گرامی بله من تاریخ طبری را در خیلی از مباحث قبول ندارم یعنی کلا از نظرنقل ضعیف است
اما بحث علی وعلم علی فکر نکنم بحثی باشد که بخواهیم اثبات کنیم دین داری علی نیاز به اثبات ندارد
علی پیرو همان قرانی است که عرب را بر غیر عرب برتری نداده و مرد را بر زن برتری نداده و ملاک را تقوا خوانده
1. اولا اینکه موضوع دین شرعی مبتنی بر وحی بود و نه خداگرایی ! بحث بحث دین بوده است. در حالی که شما بیشتر در مورد خدا سخن گفته اید.
2. مسلما همانطور که اشاره کردید کانت تمامی برهان های وجودی خدا را یک به یک رد کرده است . او همچنین در مجموعه کتابهای انتفادی خود عقل را نیز نقد کرده است. و تنها برهان برای خدا را برهان اخلاقی میداند. که با ظهور نیچه آن هم نابود شد تا خدا حداقل درغرب مدرن بمیرد.
3. اینکه کانت می گوید دین حقیقی یک دین است اصلا به لحاظ معنایی منظور حرفی که روحانیون می زنند نیست که بقیه ادیان تحریف شده اند و دین واقعی دین ماست یا معرفت های دینی در افراد متفاوت است بلکه دین مورد نشر کانت دین طبیعی است . کانت یک خداپرست تعقلی ()است در مقابل یک خداپرست تشرعی ()!به نظر کانت دین دین طبیعی است که انسان با عقل عملی خود می تواند بدان دست یابد .(با عقل و نه وحی)
4.اما در مورد برهان اخلاقی کانت باید گفت مشکل در جایی است که کانت قوانین اخلاق را ماتقدم می داند پس همانیور که گفتید برای اینکه آدمی به مقام معصومیت برسد باید جاوید باشد خب از کانت باید پرسید که چرا آدمی باید به معصومیت برسد ! او خواهد گفت به قوت یک قوه عقل عملی ! به نقد کانت می توانید در فراسوی نیک و بد نیچه رجوع کنید
5.جمله ای که از کانت گقتم تفاوت انسان مدرن و انسان سنتی است . عقل خودبنیاد در انسان مدرن یگانه مرجع پرسشگری است و ذات مدرنیته روشنگری و پرسشگری است.اما اگر خوب دقت کنید این جمله کاملا زیراب دین تشرعی رسمی را می زند . در واقع دین همان قیم انسان سنتی بوده است .
6.در مورد اینکه جرا مردم در مورد ادیان این همه پافشاری می کنند دلیل همان احساس صغارتی است که دارند .اینکه چرا آنها این همه بر دین پافشاری می کنند یک موضوع جامعه شناسی و روانشناسی است . البته اگر کسی استدلال داشته باشد که چرا دین دارد آن وقت می توان بحث کرد .اگر بخواهید اینگونه بحث کنیم من هم می توانم بگویم شما چرا مسلمانید آیا فکر نکرده اید که مسیحیان درست میگویند با توجه به زیاد بودن مسیحیان از مسلمانان .
7.اما همان طور که همه می دانند مردم اغلب به دنبال استدلال برای دینداری شان نیستند بلکه آن را به ارث می برند.
9. چه کسی به شما گفته که من خداناباور هستم که شما می گویید کانت هم به وجود خدا معترف هست. من هم همچون کانت یکسری استدلالها ناقض را نقد کردم و به نظر من همانطور که گفتید هرگز نمی توان وجود خدا را نفی کرد در آخرین حد می توان یک ندانم گرا ماند مگر اینکه کسی بیاید و برای عدم وجود خدا استدلال فلسفی بیاورد.(صرف رد کردن برهان ها وجودی خدا نمی توان او را هم نفی کرد.)
10. اینکه خدایی برای نخوردن گوشت خوک وقت خود را تلف می کند که به آدم بگوید آن را نخورد هم خلاف عقل است چون آدمی می تواند با عقل خود همانطور که شما فهمیدید این موضوع را بفهمد .در ضمن اینکه برای خوردن الکل و خوک باید شما را بندازند به توی یک جای خوفناک به اسم جهنم یه ذره بیش از حد غیر عقلانی است اما در تمامی کتاب های آسمانی مواردی یافت می شود که غیر عقلانی است اما سلاح قدرتمندی استبه نام تفسیر و تاویل که باعث می شود تمامی تناقض ها یک متن از بین برود چون به محض اینکه تناقضی یاد شود آن را به گونه ای تاویل و تفسیر می کنند که تناقض رفع گردد.
11. من هم بحث اینجا تمام می کنم امیدوارم که در آزمون استخدامی قبول شوید.............
مهرپویا عزیز ، محمد بیگ گرامی، تردید گرامی ، hgh_h986 عزیز اگر اجازه بدهید فعلا و موقتا این بحث را تعطیل کنیم ، حقیقتا از شما دوستان دانشمند بسیار آموختم ، ولی من شنبه امتحان استخدامی مهمی دارم که برایم فرصتی گرانبهاست و مدام این نیمچه عقل ناقص به من تلنگر میزند که به فکر آینده باش و زمانی دارد از دست میرود.( بلکه قبول شوم و از این وضع بیکاری و بی پولی خلاص گردم )
چه نیازی به علی هست؟
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک