رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

درد جاودانگی: سرشت سوگناک زندگی

درد جاودانگی: سرشت سوگناک زندگی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 60 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 60 رای
.
سرشت سوگناک زندگی
این کتاب از میان بیش از 50 شاهکار ادبی-کلامی اونامونو، فیلسوف، متکلم و نویسنده شهیر اسپانیایی، به بیست زبان مختلف ترجمه شده است.
در این کتاب مباحث غامض فلسفی و شرح سیره و سلوک اونامونو بیان می شود. اونامونو بر این باور است که انسان جدید راه خویش را گم کرده و می داند در کجاست و برای چه زندگی می کند.
وی این کتاب را با تأسی از رمان دن کیشوت اثر "سروانتس" به رشته تحریر درآورده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/02/18

کتاب‌های مرتبط

نوپیدایی: از آشفتگی به نظم
نوپیدایی: از آشفتگی به نظم
3.5 امتیاز
از 2 رای
عالم ارواح
عالم ارواح
3.9 امتیاز
از 10 رای
Plato's Theory of Knowledge
Plato's Theory of Knowledge
5 امتیاز
از 2 رای
رئالیسم انتقادی
رئالیسم انتقادی
4.4 امتیاز
از 30 رای
نظریه شناخت
نظریه شناخت
4.2 امتیاز
از 30 رای
KANT
KANT
5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی درد جاودانگی: سرشت سوگناک زندگی

تعداد دیدگاه‌ها:
14
اونامونو اندیشمند بسیار جالبی است ، چون او هم داستان نویس و هم فیلسوف زبر دستی است ، شناختهترین کتابش که آمیخته ایی از فلسفه و داستان است Niebla نام دارد که در آن نشان میذهد که جهانی که ما همچون پدیده ایی میبینیم و حس میکنیم از خود حفیقت ناوابسته(مستقل) ندارد ، و خود بازتاب پندار آفریدگار آن پدیده هاست ، که البته در این کتاب قهرمان داستان در پایان در میابد که بازیچه دست نویسنده بوده است و هر چه که یافته و یا از دست داده همه پوچ بوده است (گونه ایی از نیهیلیسم)،
باتشکر از خدمات ارزنده تان من تا به حال کتاب های مفیدی از سایت تان دانلود کردم کاش این
کتاب را هم برای دانلود قرار دهید منتظر آن روزم
بسیار از زحمات شما بهره می بریم متشکر و سپاسگزاریم
انسان هر چه کردارهایش وحدت بیش تر داشته باشد انسانتر و آدم تر خواهد بود.
درست است که انسان نباید آرزوی مرگ داشته باشد ولی مرگی که باید از آن پروا و پرهیز داشت ، مرگ روح است.
خدایا کفر نمیگویم ،
پریشانم ،
چه میخواهی تو از جانم؟ !
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی .
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت .
خداوندا تو مسئولی .
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است ،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است .
ممنونم از سایت بسیار عالی شما. اگه میشه لطف کنید لینک کتاب درد جاودانگی را هم بذارید ممنونم.
سلام اگه کسی لینک این کتاب رو داره لطف کنه بزاره تو سایت خیلی دنبال این کتاب گشتم
جناب ...
امروز باعث شدید بنده حسابی ذوق کنم . واقعا سپاس .
با سپاس از لطف بی دریغ شما
کتابی بسیار خواندنی، با برگردانی بسیار خواندنی تر. بی گمان برگردان خرمشاهی از این کتاب یکی از آثار ماندگار در زبان فارسی است. درباره ی ویژه گی های ستودنی برگردان این کتاب، می توان به نوشته ای از صالح حسینی در این باره اشاره کرد. می کوشم نوشته ی ایشان را یافته و آن را در اختیار دوستان خواهم گذشت.
خاطرم هست حدود صد صفحه اش را خواندم. تو گویی مولف بسان هنرمندی چیره دست از مفاهیم فلسفی مربوط به بقا مجسمه هایی شنی می ساخت و پس از نیم نگاهی به افراشتگی اش به سبب نا پایداری اش(بی تمکین بودنش) با همان دستها در آنی ویرانش می کرد.
بیشتر خواندنش را تاب نیاوردم.
درد جاودانگی: سرشت سوگناک زندگی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک