آن مادیان سرخ یال
نویسنده:
محمود دولت آبادی
امتیاز دهید
آن مادیان سرخ یال اثری است نیم تاریخی- نیم اسطوره ای در شرح احوال اِمرءُ القیس شاعر نامدار یمانی - عرب و سراینده یکی از هفت قصیده « معلقات سبعه» که برترین شاهکارهای شعر دوران جاهلیت عرب شمرده می شده و متن این اشعار را به خاطر فصاحت و بلاغت بی نظیرشان از دیوار خانه کعبه آویخته بودند.
دولت آبادی در باره انگیزه گرایش خود به نوشتن این داستان، چنین توضیح داده است:
« در سلوک رسیدن به نام « قیس» بود که برخوردم به شخصیت نسبتاً روشن تری از « امرءُ القیس» شاعری که پنداری گنگ از او داشتم از روزگار جوانی خود، هم آن زمان که معلقات سبعه (سبع) را خوانده بودم به ترجمه استاد عبدالحمید آیتی، سروده های هفت شاعر عرب پیش از اسلام. من زبان عربی هم نمی دانم، پس کنجکاوی چند ساله مرا فقط پراکنده هایی پاسخ می توانستند گفت که اینجا و آنجا در ترجمه های زبان دری وجود داشته و همان اندگک های پراکنده چنانم زیر تاثیر گرفتند که نتوانستم از تخیل به آن ها بپرهیزم، چنان که « آن مادیان سرخ یال» سبقت گرفت از ذهن من و سوار خود را جای- جا بر می نشاند در مسیر فراز- فرود- پیچ های- سلوک.»
بخشی از داستان:
اکنون به چه می اندیشی و چه خواهی کرد قیس؟ به چرب زبانی مردم بادیه می اندیشم. به آز و اشتهای ایشان.اما اینکه چه خواهم کرد من؟ من که قیس بن حجر بن حارس بن امرو بن حاری کندی هستم، جنگ را وسعت بخشیده ام. اگر چه آنرا شروع نکرده ام. آن کسان که می مانند کارشان فراهم آوردن سپاه خواهد بود. ثروت و مکنت حجر را گروی برد میگذارم. فردا مقابل من است ... آن مادیان سرخ یال داستان کوتاهی است که در خلال گفتگوی قیس و مرد پارسی میخواهد چه بودن و چگونه شدن و پایان کار خود را در جبر و به اختیار چگونه رقم زدن به تصویر کشد.
تگ:
آن مادیان سرخ یال
رمان ایرانی
سرخ
بیشتر
دولت آبادی در باره انگیزه گرایش خود به نوشتن این داستان، چنین توضیح داده است:
« در سلوک رسیدن به نام « قیس» بود که برخوردم به شخصیت نسبتاً روشن تری از « امرءُ القیس» شاعری که پنداری گنگ از او داشتم از روزگار جوانی خود، هم آن زمان که معلقات سبعه (سبع) را خوانده بودم به ترجمه استاد عبدالحمید آیتی، سروده های هفت شاعر عرب پیش از اسلام. من زبان عربی هم نمی دانم، پس کنجکاوی چند ساله مرا فقط پراکنده هایی پاسخ می توانستند گفت که اینجا و آنجا در ترجمه های زبان دری وجود داشته و همان اندگک های پراکنده چنانم زیر تاثیر گرفتند که نتوانستم از تخیل به آن ها بپرهیزم، چنان که « آن مادیان سرخ یال» سبقت گرفت از ذهن من و سوار خود را جای- جا بر می نشاند در مسیر فراز- فرود- پیچ های- سلوک.»
بخشی از داستان:
اکنون به چه می اندیشی و چه خواهی کرد قیس؟ به چرب زبانی مردم بادیه می اندیشم. به آز و اشتهای ایشان.اما اینکه چه خواهم کرد من؟ من که قیس بن حجر بن حارس بن امرو بن حاری کندی هستم، جنگ را وسعت بخشیده ام. اگر چه آنرا شروع نکرده ام. آن کسان که می مانند کارشان فراهم آوردن سپاه خواهد بود. ثروت و مکنت حجر را گروی برد میگذارم. فردا مقابل من است ... آن مادیان سرخ یال داستان کوتاهی است که در خلال گفتگوی قیس و مرد پارسی میخواهد چه بودن و چگونه شدن و پایان کار خود را در جبر و به اختیار چگونه رقم زدن به تصویر کشد.
تگ:
آن مادیان سرخ یال
رمان ایرانی
سرخ
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آن مادیان سرخ یال