رسته‌ها
شازده کوچولو
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 296 رای
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 296 رای
✔️ شازده کوچولو یا شهریار کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Prince)‏ داستانی اثر آنتوان دو سنت اگزوپری است که اولین بار در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. این کتاب پرفروش‌ترین کتاب تک مجلد جهان در تمام طول تاریخ می‌باشد. کتاب شازده کوچولو «خوانده شده‌ترین» و «ترجمه شده‌ترین» کتاب فرانسوی‌زبان جهان است و به عنوان بهترین کتاب قرن ۲۰ در فرانسه انتخاب شده است.

در این داستان دو سنت اگزوپری به شیوه‌ای سوررئالیستی به بیان فلسفه‌ خود از دوست داشتن و عشق و هستی می‌پردازد. طی این داستان سنت اگزوپری از دیدگاه یک کودک، که از سیارکی به نام ب۶۱۲ آمده، پرسشگر سؤالات بسیاری از آدم‌ها و کارهایشان است. این اثر به بیش از ۲۱۰ زبان مختلف ترجمه شده‌است. مجموع فروش این کتاب به زبان‌های مختلف از دویست میلیون نسخه گذشته‌است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
84
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

بازگشت شازده کوچولو
بازگشت شازده کوچولو
4 امتیاز
از 45 رای
بابا برفی
بابا برفی
4.7 امتیاز
از 45 رای
ماهی سیاه کوچولو (نسخۀ مصور)
ماهی سیاه کوچولو (نسخۀ مصور)
4.7 امتیاز
از 166 رای
چه خانه زیبایی!
چه خانه زیبایی!
4.3 امتیاز
از 47 رای
خمره های مرموز کَرکَر
خمره های مرموز کَرکَر
4 امتیاز
از 2 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شازده کوچولو

تعداد دیدگاه‌ها:
88
[quote='hr498']شازده کوچولو : میفهمی؟ آن جا خیلی دور است . نمی توانم این تن را با خودم آنجا ببرم، خیلی سنگین است.
من هیچ نگفتم.
_ ولی این تن مثل یک پوسته کهنه دور انداختنی است. پوسته های کهنه دورافتاده که غصه ندارند...
من هیچ نگفتم.
اندکی دلسرد شد . اما باز کوششی کرد و گفت: چه قشنگ خواهد شد! من هم به ستاره ها نگاه خواهم کرد. همه ستاره ها چاه های آب با چرخهای زنگ زده خواهند بود. همه ستاره ها به من آب خواهند داد که بخورم...
من هیچ نگفتم.
_ چه بامزه خواهد شد! تو پانصد میلیون زنگوله خواهی داشت ومن پانصد میلیون چشمه خواهم داشت...
و من هیچ نگفتم.
و او نیز ساکت شد. چون گریه می کرد.
ترجمه ابوالحسن نجفی، چاپ سوم، صفحات 111 و 112 [/quote]
من هر سه ترجمه‌ای که از آن نقل کرده‌اید را خوانده‌ام و با نظر شما درباره برتری ترجمه ابوالحسن نجفی موافقم
شازده کوچولو : میفهمی؟ آن جا خیلی دور است . نمی توانم این تن را با خودم آنجا ببرم، خیلی سنگین است.
من هیچ نگفتم.
_ ولی این تن مثل یک پوسته کهنه دور انداختنی است. پوسته های کهنه دورافتاده که غصه ندارند...
من هیچ نگفتم.
اندکی دلسرد شد . اما باز کوششی کرد و گفت: چه قشنگ خواهد شد! من هم به ستاره ها نگاه خواهم کرد. همه ستاره ها چاه های آب با چرخهای زنگ زده خواهند بود. همه ستاره ها به من آب خواهند داد که بخورم...
من هیچ نگفتم.
_ چه بامزه خواهد شد! تو پانصد میلیون زنگوله خواهی داشت ومن پانصد میلیون چشمه خواهم داشت...
و من هیچ نگفتم.
و او نیز ساکت شد. چون گریه می کرد.
ترجمه ابوالحسن نجفی، چاپ سوم، صفحات 111 و 112
شازده کوچولو: خودت که درک می کنی . راه خیلی دور است. نمی توانم این جسم را با خودم ببرم. خیلی سنگین است.
من ساکت ماندم.
_ گیرم عین پوست کهنه یی می شود که دورش انداخته باشند؛ پوست کهنه که غصه ندارد ، ها؟
من ساکت ماندم.
کمی دلسرد شد اما باز هم سعی کرد:
_خیلی بامزه می شود؛ نه؟ من هم به ستاره ها نگاه می کنم. همه شان به صورت چاه هایی در می آیند با قرقره های زنگ زده. همه ستاره های بم آب می دهند بخورم...
من ساکت ماندم.
_خیلی بامزه میشود. نه؟ تو صاحب هزار کرور زنگوله می شوی من صاحب هزار کرور فواره...
او هم ساکت شد، چرا که داشت گریه می کرد...
ترجمه احمد شاملو، چاپ 17، صفحات 97 و 98
شازده کوچولو: می فهمی! آنجا خیلی دور است. من نمی توانم این جسم را با خود به آنجا بکشم. خیلی سنگین است.
من ساکت بودم.
- ولی این جسم مانند قشر کهنه ای خواهد بود که به دورش بیندازند. قشر کهنه که غصه ندارد.
من ساکت بودم.
او کمی دلسرد شد ولی باز تقلایی کرد تا مرا قانع کند:
- این خوب خواهد شد، می دانی...؟ من هم به ستاره ها نگاه خواهم کرد. همه ستاره ها برای من چاه خواهند شد با یک چرخ زنگ زده، و همه ستاره ها برا ی من آب خواهند ریخت که بنوشم...
من ساکت بودم.
- وای که چقدر جالب خواهد بود! تو پانصد میلیون زنگوله خواه ی داشت و من پانصد میلیون چشمه...
و او نیز ساکت شد، چون گریه می کرد.
ترجمه محمد قاضی، چاپ 16، صفحات 79 و 80
[quote='osko']پیش از مقابله ترجمه‌های مختلف به سرعت نمی‌توان از برتری ترجمه‌ای بر ترچمه‌های دیگر سخن گفت بهتر است ابتدا ترجمه قاضی را ببینید و آن را با ترجمه شاملو مقایسه کنید شهرت کسی در عرصه‌ای ضرورتا نشان‌دهنده موفق‌تر بودن او در عرصه‌ای دیگر نیست[/quote]
دوستان من تاکنون 3 ترجمه از شازده کوچولو را خوانده ام، قبلا ترجمه شاملو را بیشتر می پسندیدم، ولی با خواندن ترجمه نجفی نظرم عوض شد.
پیش از مقابله ترجمه‌های مختلف به سرعت نمی‌توان از برتری ترجمه‌ای بر ترچمه‌های دیگر سخن گفت بهتر است ابتدا ترجمه قاضی را ببینید و آن را با ترجمه شاملو مقایسه کنید شهرت کسی در عرصه‌ای ضرورتا نشان‌دهنده موفق‌تر بودن او در عرصه‌ای دیگر نیست
[quote='معصومه محسنی']با سلام خدمت دوستان عزیز
از دوستان اگر کسی هست که این رمان رو با ترجمه ی استاد مشیری داره ، خواهش میکنم برام ایمیل کنه . سپاسگزارم
[email protected][/quote]
سلام
منظورت احمد شاملو؟ آخه مشیری ترجمه نداره از این کتاب
با سلام خدمت دوستان عزیز
از دوستان اگر کسی هست که این رمان رو با ترجمه ی استاد مشیری داره ، خواهش میکنم برام ایمیل کنه . سپاسگزارم
[email protected]
به نظرم وقتی کسی ترجمه ی شاملو رو بخونه دیگه نیازی به ترجمه ی دیگه ای نباشه .
شازده کوچولو
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک