رسته‌ها
آیا این یک انسان است ؟
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 314 رای
نویسنده:
مترجم:
رویا طلوع
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 314 رای
✔️ از " آیا این یک انسان است؟" به عنوان یکی از بزرگترین آثار ادبی قرن بیستم یاد شده است.
این کتاب شرحی است قدرتمند و تکان دهنده از دورانی که نویسنده در اردوگاه آشویتس به سر می برد.

پریمو لوی در یک خانواده متوسط یهودی در شهر تورینو (تورین) ایتالیا چشم به جهان گشود. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شهر زادگاهش، او در رشته مهندسی شیمی در دانشگاه تورینو ثبت نام کرد. اندکی بعد، حکومت موسولینی با تصویب قوانین نژادپرستانه در سال 1938، ورود به دانشگاه را برای یهودیان ممنوع کرد. پریمو لوی در سال 1941 با احراز رتبه اول در دوره خود فارغ التحصیل شد و این در حالی بود که ایتالیا یک سال پیشتر به عنوان متحد آلمان نازی پا به عرصه جنگ جهانی دوم گذاشته بود. پریمو لوی که در دانشگاه با جنبش پارتیزانی ضدفاشیست همکاری داشت، در صدد برآمد تا با رفتن به کوه به پارتیزانها بپیوندد، اما در دسامبر 1943 توسط شبه نظامیان فاشیست دستگیر شد. دو ماه بعد، پریمو لوی 24 ساله را به اردوگاه آشویتس اعزام کردند. در آنجا وی به خاطر تخصصی که در رشته شیمی داشت از انتقال فوری به اتاق های گاز در امان ماند و او را برای کار اجباری به اردوگاه مونویتس فرستادند. پریمو لوی در یکی از آزمایشگاه های شیمی متعلق به شرکت ای. گ. فاربن مشغول به کار شد. این شرکت برای ماشین جنگی نازی ها کائوچوی مصنوعی تولید می کرد. در پی آزادسازی آشویتس توسط ارتش سرخ شوروی در ژانویه 1945، لوی به تورینو بازگشت و به عنوان شیمیدان در شرکتی مشغول به کار شد. دو سال بعد، او نخستین کتابش را تحت عنوان "آیا این یک انسان است؟" به چاپ رساند. در آغاز این کتاب که در تیراژ کم و توسط یک بنگاه نشر کوچک در تورینو منتشر شده بود توجهی را به خود جلب نکرد، اما پس از ده سال چاپ مجدد آن با موفقیت عظیمی مواجه شد و تنها در ایتالیا نیم میلیون نسخه از آن به فروش رفت. لوی در دوران حیاتش به یکی از چهره های ادبی بزرگ ایتالیا تبدیل شد. کتابهای او به بسیاری از زبان ها ترجمه شد و یکی از آثارش به نام "جنگ ایست" به عنوان کتاب آموزشی در مدارس ایتالیا تدریس می شد. در کتابهای پریمو لوی با شهادتی دقیق و عینی از زندگی در اردوگاه های کار اجباری نازی روبرو می شویم، اما حس عمیق انساندوستانه نویسنده و روح عاصی او را که از دنیای مسخ شده پیرامونش سخت در عذاب است، می توان در سطر سطر نوشته هایش لمس کرد. توحش و بربریت نازی ها و همدستانشان این روح بزرگ انسانی را مقهور نکرد و او با دقت یک دانشمند و ظرافت یک شاعر پلیدی ها، قساوتها، رنج ها و نیز قهرمانی های کسانی را که برای بقا در این اسارتگاه جهنمی می جنگیدند، به رشته تحریر کشید. به عقیده پریمو لوی، قهر بی فایده هم جلاد و هم قربانی، هم زندانبان و هم زندانی را از هیئت انسانی خارج می کند: "قربانی را باید قبل از مرگ از رده انسانیت به زیر کشید تا به این ترتیب وجدان جلاد از کشتن او عذاب کمتری حس کند." پریمو لوی در 11 آوریل 1987 در سن شصت و هفت سالگی در شهر زادگاهش دیده از جهان فرو بست. برخی منابع علت مرگ او را خودکشی ذکر کرده اند. "پریمو لوی یکی از مهمترین و بااستعدادترین نویسندگان دوران ما به شمار می رود." : ایتالو کالوینو، نویسنده شهیر قرن بیستم ایتالیا "این کتاب یکی از آثار حقیقتاً ضروری قرن است": فیلیپ راث، داستان نویس مشهور آمریکایی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
301
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
masoud22000
masoud22000
1388/06/19

کتاب‌های مرتبط

مردی که از تاریخ آمد
مردی که از تاریخ آمد
4 امتیاز
از 35 رای
علی (ع)، اولین مظلوم تاریخ
علی (ع)، اولین مظلوم تاریخ
3.4 امتیاز
از 9 رای
تذکره نصرآبادی
تذکره نصرآبادی
4 امتیاز
از 2 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آیا این یک انسان است ؟

تعداد دیدگاه‌ها:
7
:x
کاش واسه دوباره خوندنش وقت داشتم...:x:x
[quote='persica1400']این چه آیینی است
که مرا در خارستان ها می چرخاند
تا برای دوزخ خویش
بوته های خار فراهم کنم
این چه آیینی است
که در خنکای حوض خانه می نشیند
و با من بر ریگ های داغ
دست نمی گذارد
... نفرین به قدرت
از آغاز تا هنوز و
همیشه
[/quote]
گمانم باید گفت نفرین به قدرت آمیخته با ایدئولوژی ابلهانه:-(
این چه آیینی است
که مرا در خارستان ها می چرخاند
تا برای دوزخ خویش
بوته های خار فراهم کنم
این چه آیینی است
که در خنکای حوض خانه می نشیند
و با من بر ریگ های داغ
دست نمی گذارد
... نفرین به قدرت
از آغاز تا هنوز و
همیشه
در متن نقد کتاب آمده است
به عقیده پریمو لوی، قهر بی فایده هم جلاد و هم قربانی، هم زندانبان و هم زندانی را از هیئت انسانی خارج می کند: "قربانی را باید قبل از مرگ از رده انسانیت به زیر کشید تا به این ترتیب وجدان جلاد از کشتن او عذاب کمتری حس کند.

من خیلی این متن رو قبول دارم
همیشه جلادان برای کشتن و یا قاتلان برای کشتن به دنبال فریب خود اند که کسی را که می کشند حق خود او است
در کتاب سالار مگس ها و جنایات و مکافات چنین چیزی البته نه مثل این کتاب حس می شود
در اردوگاه های مرگ نازی بسیاری از افرادی را که ادعای حقوق بشر و انسانیت داشتند
و بسیاری که کارنامه های انسانی خوبی داشتند در اردوگاه گرد هم اوردند
از معلم و پزشک مهندس و .... در اردوگاه آورده شدند و در اردوگاه تبدیل به هیولا می شدند وقتی هم نوعانشان را به اتاق گاز می فرستاند حس تاسف و غمی نداشتند و گاهی هم نوعان خود را به خاطر قرصی نان و گاهی برای چیزهایی کم اهمیت مثل پوکی سیگار لو می دادند و به کام مرگ می بردند بسیاری از بازمانده گان ساکنین اردوگاه ها گفتند وقتی کسی نان می دزدید او را می کشتند و داستان هایی این چنینی بسیار زیاد است
امروزه زندان های ایران هم به نوعی اینچنین اند اروگاه هایی شبیه به داخائو در ایران موجود است که انسان ها را به هیولا تبدیل می کنند و زندانیان را به جان هم می اندازند و زندان بان و جلاد حس بد کمتری نسبت به شکنجه و جلادی پیدا می کند
:-)
متشکرم masoud22000
من هنوز نخوندمش...............:baaa:
آیا این یک انسان است ؟
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک