صلاح الدین ایوبی
نویسنده:
آلبر شاندور
مترجم:
محمد قاضی
امتیاز دهید
ابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی٬ ملقب به صلاح الدین ایوبی٬ (به کردی: سەلاحەدینی ئەییووبی)٬ موسس دولت ایوبیان در مصر و شام، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکریت عراق متولد شد. وی از کردهای مسلمان بود. که قدرت او سرزمینهای مصر و شام و شمال عراق و یمن و حجاز را در بر گرفت. وی پیش از رسیدن به سلطنت، در دمشق ملقب به صلاح الدین گردید و سپس در مصر ملقب به «الملک الناصر» گردید. او توانست اغلب سرزمینهای پادشاهی بیت المقدس و شهر قدس را آزاد سازد و این باعث آغاز جنگ سوم صلیبی به فرماندهی پادشاه فرانسه و انگلستان و آلمان گردید. . ایوبیان دودمانی کردتبار بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتختهای ایشان دمشق و قاهره بود.
او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال میکرد: استوار ساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه، تا حدود زیادی دست یافت
صلاح الدین ایوبی، به سال 532 هجری (1138 میلادی) در تکریت عراق به دنیا آمد. خانوادهٔ وی در شب تولد او تکریت را به سوی موصل ترک کردند و پس از یک سال به بعلبک واقع در لبنان امروزی رفتند و پدرش به عنوان حاکم آنجا تعیین گردید. کودکی صلاح الدین در این شهر سپری شد، وی آموزشهای ابتدایی خود را در آنجا به پایان رساند و قرآن را حفظ کرد و حدیث و فقه و لغت و تاریخ را فرا گرفت و فنون سوار کاری و مبارزه را آموخت. در آغاز جوانی به حلب (واقع در سوریهی امروزی) رفت و به عمویش «اسد الدین شیر کوه» که از قهرمانان و مردان «نورالدین محمود» سلطان حلب و دمشق بود پیوست.
برخی تاریخنگاران نقل میکنند صلاحالدین، که در آن زمان کودک بود و در دمشق زندگی میکرد، علاقه خاصی به این شهر داشت. اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در دسترس نیست. صلاحالدین خود نوشته است: «بچهها آنطور تربیت میشوند که پدرانشان شدند». به گفته یکی از زندگینامهنویسانش، الورهانی، او قادر به پاسخگویی به پرسشهای علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون بود. صلاحالدین همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سررشته داشت تا حدی که منابع متعددی ادعا میکنند او بیشتر علاقهمند به مطالعه درباره دین بود تا پیوستن به ارتش. شاید پیوستن او به ارتش به این دلیل بود که در زمان جنگهای صلیبی مسیحیان در حملهایی غافلگیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند. صلاحالدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاحالدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر کرد تا متحدش شاهوار فرمانروای مصر را، که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود، در مقام خود حفاظت نماید.
مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود. شیرکوه و صلاحالدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند ولی صلاحالدین انها را سخت شکست داد و به عقب راند.
بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاحالدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاحالدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل و صلیبیون آنها را مجبور به ترک قسمتهای زیادی از خاک فلسطین نمود.
صلاحالدین بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوریاش میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ میلادی در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.
بیشتر
او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال میکرد: استوار ساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه، تا حدود زیادی دست یافت
صلاح الدین ایوبی، به سال 532 هجری (1138 میلادی) در تکریت عراق به دنیا آمد. خانوادهٔ وی در شب تولد او تکریت را به سوی موصل ترک کردند و پس از یک سال به بعلبک واقع در لبنان امروزی رفتند و پدرش به عنوان حاکم آنجا تعیین گردید. کودکی صلاح الدین در این شهر سپری شد، وی آموزشهای ابتدایی خود را در آنجا به پایان رساند و قرآن را حفظ کرد و حدیث و فقه و لغت و تاریخ را فرا گرفت و فنون سوار کاری و مبارزه را آموخت. در آغاز جوانی به حلب (واقع در سوریهی امروزی) رفت و به عمویش «اسد الدین شیر کوه» که از قهرمانان و مردان «نورالدین محمود» سلطان حلب و دمشق بود پیوست.
برخی تاریخنگاران نقل میکنند صلاحالدین، که در آن زمان کودک بود و در دمشق زندگی میکرد، علاقه خاصی به این شهر داشت. اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در دسترس نیست. صلاحالدین خود نوشته است: «بچهها آنطور تربیت میشوند که پدرانشان شدند». به گفته یکی از زندگینامهنویسانش، الورهانی، او قادر به پاسخگویی به پرسشهای علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون بود. صلاحالدین همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سررشته داشت تا حدی که منابع متعددی ادعا میکنند او بیشتر علاقهمند به مطالعه درباره دین بود تا پیوستن به ارتش. شاید پیوستن او به ارتش به این دلیل بود که در زمان جنگهای صلیبی مسیحیان در حملهایی غافلگیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند. صلاحالدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاحالدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر کرد تا متحدش شاهوار فرمانروای مصر را، که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود، در مقام خود حفاظت نماید.
مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود. شیرکوه و صلاحالدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند ولی صلاحالدین انها را سخت شکست داد و به عقب راند.
بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاحالدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاحالدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل و صلیبیون آنها را مجبور به ترک قسمتهای زیادی از خاک فلسطین نمود.
صلاحالدین بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوریاش میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ میلادی در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی صلاح الدین ایوبی
واسه آبادکردن ، باید آدم بکشی!!
گاهی ما ، « نقشه پرست » میشیم!!!
هرچقدر اون اشکالِ رنگی که نشوندهندهء حدودِ سرزمینمون باشند ، بزرگتر باشه ، بیشتر افتخار میکنیم!
اما هیچکس به « انسانیت » فکر نمیکنه
· سال 1137 میلادی : تولد در تکریت در خانوادهای مسلمان برابر با 532 هجری قمری (تکریت آبادی کرد نشین کوچکی است واقع برساحل راست رودخانه دجله در عراق فعلی )
· سال 1152 میلادی : پیوستن به ارتش سوریه به فرماندهی نورالدین
· سال 1164 میلادی : بروز و نمایش لیاقتهای جنگی و فرماندهی
· سال 1169 میلادی : صلاح الدین شانه به شانه عموی خود شیرکوه، که در ابتدا فرمانده کل و سپس وزیر اعظم بود لحظه ای از پیشرفت باز نماند. وی در این سال به وزارت رسید.
· سال 1171 میلادی : صلاح الدین فرماندهان فاطمی مصر را سرکوب و آن منطقه را به قلمرو خلیفه عباسی برگرداند.
· سال 1173 میلادی: جلوس بر تخت سلطنت و بنیان گذاری سلسله ایوبیان در مصر.
· سال 1175 میلادی : سوء قصد به جان صلاح الدین در دو مرحله از سوی فدائیان اسماعیلیه.
· سال 1176 میلادی: صلاح الدین منطقه مهمی که متعلق به فرقه فدائیان اسماعیلیه بود به محاصره در آورد ولی به یک باره از آن دست کشیده و به صلح تن داد.
· سال 1183 میلادی: تصرف شهرهای شمال سوریه.
· سال 1186 میلادی: تصرف موصل در قسمت شمالی عراق.
· سال 1187 میلادی: حمله به اورشلیم و تصاحب آن بدون خونریزی.
· سال 1189 میلادی: همچنان اورشلیم و فلسطین تحت تسلط صلاح الدین باقی میماند.
· سال 1192 میلادی: طی توافق صلحی که بین صلاح الدین و ریچارد اول پادشاه انگلستان برقرار شد، اورشلیم کماکان در اختیار مسلمانان باقی ماند.
· سال 1193 میلادی: در گذشت صلاح الدین پس از مدتی بیماری در شهر دمشق به سن 57 سالگی.