رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
خسرو پرویز
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 39 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 39 رای
جنگهای بیست و هفت ساله ایران و روم

خسرو دوم نامی است که رومی‌ها به وی داده‌اند. مورخین ایرانی وی را خسرو پرویز (ابرویز) گفته‌اند. از ۵۹۰ تا سال ۶۲۸ میلادی، پادشاه ساسانی بود. وی به جای پدر هرمز چهارم برتخت نشست. و در ابتدای به تخت نشستن با مخالفت بهرام چوبین مواجه شد و پس از شکست از سپاه وی به روم گریخت. مدّتی بعد با حمایت قیصر روم و با سپاهی که وی در اختیارش گذاشته بود به ایران بازگشت و بر تخت نشست.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/03/03

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خسرو پرویز

تعداد دیدگاه‌ها:
2
جنگ هراکلیوس نبرد خسرو پرویز با رومیان
تاریخ فرمانروایى مطلق دو قدرت ایران و روم بر جهان متمدن در قرون متوالى (پنجم قبل از میلاد تا هفتم بعد از میلاد) اکنون وارد آخرین صفحه خود شده بود. کسى گمان نمى کرد در زمانى که شاهنشاهى ایران در اوج قدرت بود ناگهان توسط نیروهاى ناشناخته اى از مرزهاى جنوب غربى (اعراب) در هم کوبیده شود. اما قبل از فروپاشى امپراتورى بزرگ ایران توسط اعراب اتفاقى مهم براى این کشور رخ داد که در قدرت یافتن اعراب نیز بى تأثیر نبود.
ضعف فرماندهى فکاس سبب شد که در ۶۱۰ میلادى هراکلیوس یا هرقل امپراتور روم شرقى شود وى بلافاصله با تهییج افکار عمومى و شارژ روحیه وطن پرستى رومى ها در کنار فراخوانى مسیحیت علیه ایرانیان قدرتى عظیم براى خود تدارک دید و در ۶۲۲ از داردانل (هلسپونت آن زمان) گذشت و به خلیج ایسوس رسید و آماده درگیرى با شهر براز سردار ایرانى شد. نبردى سخت در گرفت و در انتها پس از ۲۰ سال اولین پیروزى نصیب روم شد.
خسرو در سال بعد سپاه عظیمى متشکل از ۴۰ هزار سرباز را در کانزاکا (ارمنستان) جمع کرد و به سایر سپاه هاى خود نیز دستور داد که در این منطقه به او بپیوندند اما هرقل در اینجا دست به بهترین حرکت نظامى خود زد. وى به سرعت خود را به سپاه خسرو رسانده و نگذاشت وى از سپاه هاى کمکى خود بهره ببرد. ناگهان ورق برگشت. خسرو پرویز که تاکنون در هیچ جبهه اى شکست نخورده بود سپاه خود را ترک کرد و به کوه هاى اطراف فرار کرد. این عقب نشینى سبب رسیدن هرقل مسیحى به شهر مذهبى و با اهمیت ارومیه (محل تولد زرتشت) شد و هرقل به تلافى انتقال صلیب مقدس توسط خسرو پرویز از اورشلیم به تیسفون آتش مقدس ارومیه را (که همواره باید روشن مى بود) خاموش کرد.
این عقب نشینى و شکست خسرو را به شدت عصبانى کرد چرا که وى اعتبار خود را از دست داده بود اما او هنوز حداقل سه سپاه بزرگ دیگر در اختیار داشت در ۶۲۴ نیروهاى او از جنوب وارد ارمنستان شده و هرقل یا هراکلیوس را تعقیب کردند اما از بد حادثه دوباره سردار رومى بلایى را سر سپاه هاى ایرانى آورد که آنها انتظار نداشتند. برترى نیروهاى ایرانى این انتظار را در خسرو ایجاد کرده بود که امپراتور رومى از خاک ایران خارج مى شود اما هرقل بدون از دست دادن فرصت هر سه سپاه ایرانى را که هر کدام جدا از یکدیگر بودند در هم مى شکند.
زنجیره شکست هاى ایران در این مجموعه نبردها گویى پایانى ندارد. در ۶۲۵ شهربراز سردار ایرانى شکستى دیگر از رومى ها در بین النهرین مى خورد.
محاصره قسطنطنیه
خسرو پرویز در این زمان چاره را در تسخیر پایتخت روم و کوبیدن سرمار به جاى ضربه زدن به تنه او دید وى در ۶۲۶ اتحادى را با خانات آوار که در شمال امپراتورى روم مستقر بودند بست و قرار گذاشت که با آنها از شمال و جنوب قسطنطنیه را در هم بکوبند. اما نیروى دریاى رومى مانع عبور نیروهاى ایرانى از تنگه داردانل شد و در نتیجه آوارها نیز از حمله خود فایده اى نبردند. این در حالى بود که تئودور برادر هرقل در نبردى در زمین شاهین براز فرمانده ایرانى را شکست داد.
در ۶۲۷ میلادى پس از آن که هرقل مطمئن شد توان خسرو کاملاً تحلیل رفته پایتخت ساسانى را هدف گرفت وى در پاییز همان سال به ۱۱۰ کیلومترى تیسفون (دستگرد) رسید و درگیر نبردى بزرگ در نینوا با سپاه هاى ایرانى شد اما شکست نخورده عقب نشست ظاهراً فشار نیروهاى پیاده نظام رومى او را وادار به عقب نشینى مى کند و او سپاه را ترک مى کند. اما نیروهاى ایرانى بدون سردار به خوبى مقاومت مى کنند و در نتیجه هراکلیوس از فتح تیسفون منصرف مى شود. اما بد نامى فرار (آن هم دوباره) سبب تنفر سرداران، اشراف و مردم ایران از خسرو پرویز مى شود.
نتیجه نبردهاى پنج ساله ایران و روم
شکست هاى خسرو پرویز تقریباً بلافاصله پس از پیروزى هاى بزرگ او روى داد و سبب شد تا علاوه بر کشته شدن وى ارتش ایران به شدت ضعیف شود. پس از خسرو پرویز نیز چند نفر یکى پس از دیگرى به سلطنت رسیدند اما هیچ کدام نتوانستند مانع انحطاط شاهنشاهى ایران شوند تا آن که در ۶۳۵ میلادى ضربات خردکننده اعراب ایران را براى صدها سال از قدرت متمرکز ملى محروم کرد. شاید اگر خسرو پرویز با درایت بیشترى از پیروزى هاى خود بهره مى گرفت مى توانست از انحطاط ایران جلوگیرى کند اما حماقت ها و ستم او زمینه را براى سقوط ایران تسریع کرد.
خسرو پرویز
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک