جانهای سرریز شده
نویسنده:
کامبوزیا گویا
امتیاز دهید
نورمحمد، پسر عزیز کرده خانواده پاکان، در دوران دبیرستان به مسایل سیاسی علاقهمند میشود. سولماز، خواهر او نیز پس از ازدواجی ناکام به دنیای کتابها پناه میبرد و معلم میشود. سولماز با عبدالله که دوست نورمحمد است آشنا میشود و آنها با هم ازدواج میکنند. نورمحمد به علت بیماری طولانی از دوستان خود دور میماند و به میخواری پناه میبرد. سولماز و عبدالله در مشهد به کار سیاسی میپردازند و سولماز در این راه جان میسپارد. نورمحمد با دختری دلخواه به نام رکسانا ازدواج میکند و چشم به فردایی روشن میدوزد....
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جانهای سرریز شده