گتسبی بزرگ
نویسنده:
اسکات فیتز جرالد
مترجم:
کریم امامی
امتیاز دهید
✔️ کتاب گتسبی بزرگ (The Great Gatsby)، یک رمان فاخر از ادبیات کلاسیک امریکایی است که ظاهرأ داستانی در مورد عشق بیثمر یک مرد به زن است. با این حال، زمینهی اصلی رمان دامنهای بزرگتر و کمتر رمانتیک دارد. این کتاب به سراغ نقدگونههای مختلفی از مضامین عدالت، قدرت، صلح، خیانت، رویای آمریکایی و از همه بیشتر تفاوت طبقات اجتماعی پرداخته است.
داستان در سال 1922 جریان دارد. گتسبی بزرگ مرد جوان بسیار پولداری است که دائما مهمانی های بزرگ می دهد و همه می توانند در مهمانی های او شرکت کنند. در مورد گذشته او و طریق به دست آوردن ثروتش شایعات زیادی وجود دارد. با این وجود ، نیک همسایه او متوجه می شود که گتسبی از خانواده بسیار فقیری بوده که عاشق دی زی دختری پولدار می شود. گتسبی برای خدمت نظام و تامین پول از دی زی دور می شود اما بعد خبر ازدواج او را دریافت می کند. با این حال گتسبی عاشق می ماند و همیشه و همیشه به دنبال عشق خود می گردد. قدرت ، شهرت و نفوذ هیچ یک در عشق او کارگر نیست. داستان در زمانی که اتفاق می افتد که گتسبی و دی زی نهایتا در یک شهر مستقر شده اند ....
کتاب بسیار مشهور هست و به عنوان یکی از منابع استاندارد در اکثر دانشگاه های جهان در رشته ادبیات آمریکا تدریس می شود. این کتاب را دومین کتاب برتر انگلیسی زبان می دانند و گفته شده که آغازگر سبک خاصی در نگارش رمان در قرن بیستم است که بعدها توسط «ارنست همینگوی» و دیگران تبدیل به شیوه رایج نویسندگی شد. اقتباس های سینمایی موفقی هم از روی این کتاب تهیه شده است.
بیشتر
داستان در سال 1922 جریان دارد. گتسبی بزرگ مرد جوان بسیار پولداری است که دائما مهمانی های بزرگ می دهد و همه می توانند در مهمانی های او شرکت کنند. در مورد گذشته او و طریق به دست آوردن ثروتش شایعات زیادی وجود دارد. با این وجود ، نیک همسایه او متوجه می شود که گتسبی از خانواده بسیار فقیری بوده که عاشق دی زی دختری پولدار می شود. گتسبی برای خدمت نظام و تامین پول از دی زی دور می شود اما بعد خبر ازدواج او را دریافت می کند. با این حال گتسبی عاشق می ماند و همیشه و همیشه به دنبال عشق خود می گردد. قدرت ، شهرت و نفوذ هیچ یک در عشق او کارگر نیست. داستان در زمانی که اتفاق می افتد که گتسبی و دی زی نهایتا در یک شهر مستقر شده اند ....
کتاب بسیار مشهور هست و به عنوان یکی از منابع استاندارد در اکثر دانشگاه های جهان در رشته ادبیات آمریکا تدریس می شود. این کتاب را دومین کتاب برتر انگلیسی زبان می دانند و گفته شده که آغازگر سبک خاصی در نگارش رمان در قرن بیستم است که بعدها توسط «ارنست همینگوی» و دیگران تبدیل به شیوه رایج نویسندگی شد. اقتباس های سینمایی موفقی هم از روی این کتاب تهیه شده است.
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1391/07/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گتسبی بزرگ
salt عزیز .این کتاب ترجمه خیلی خیلی بدی داشت.این انسجام و اینارو که میگی حتما داشته ولی من نفهمیدم این آخرش زن شوهره گتسبی رو کشت یا گتسبی شوهره زنه رو.باور کن این آخرشو دوبار خوندم ولی آخرش نفهمیدم.یا از ترجمه بدش بود یا نویسنده واسه خودموم گذاشته بود
ولی کتاب از نظر انسجام نوشتاری سبک جذاب نوشته شدن و ..... قوی و عالی نوشته شده که یکی از کتابای معتبر برای تدریس تو دانشگاههای ادبیات به حساب میاد!
قهرمان سازی به خوبی صورت نگرفته و اتفاقی که برای گتسبی می افته چندان آدم رو ناراحت نمیکنه.اون حسی که آدم بعد از اتمام کتاب خدای چیزهای کوچک یا برباد رفته احساس میکنه اینجا به وجود نمیاد فقط حس تأسف.......
[/quote]
با این نظر کاملا موافق هستم:baaa::baaa::baaa::baaa::baaa::baaa::baaa::baaa:
در لیست کتاب هایی که که نویستده اصل کتاب را به لاتین نوشته در رتبه دوم قرار دارد( یک جور فریب دادن افکار عمومی در جایی که نویسندگان فرانسوی اسپانیایی روسیه ... وجود ندارد این کتاب رتبه دوم را دراد:stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid:) جالب اینکه اینکه فکر کنم از نویسندگانی چون چار دیکنز ارنست همینگوی جک لندن اشتیان بک در لیست نیست یا در رتبه های بالایی قرار دارد(?)
قهرمان سازی به خوبی صورت نگرفته و اتفاقی که برای گتسبی می افته چندان آدم رو ناراحت نمیکنه.اون حسی که آدم بعد از اتمام کتاب خدای چیزهای کوچک یا برباد رفته احساس میکنه اینجا به وجود نمیاد فقط حس تأسف.......[/quote]
اصلا خنده داره که دارید دومین رمان انگلیسی زبان قرن بیستم رو با یه رمان بازاری مثل برباد رفته مقایسه میکنید !(?)
پس آدمی به نام جی گتسبی را درست همانجور که یک نوجوان هفده ساله احتمال دارد بپردازد, پرداخت و تا آخر هم به این تصور وفادار ماند.
به هر کلمه معنای تازه ای می داد که نه قبل از آن داشت و نه دوباره پیدا می کرد.
می دانست وقتی این دختر را ببوسد, و نقش های توصیف ناپذیر پندار خود را, برای ابد به نفس فانی او پیوند زند, فکرش دیگر هیچ وقت, چون فکر خدا پر نخواهد کشید.
دهانش باز بود و گوشه های آن جر خورده بود, انگار که وقت بیرون دادن جان خود_ آن نیروی زیستی عظیمی که این همه مدت در تن خود انبار کرده بود_ اندکی به سرفه افتاده بود.
نمی تونی گذشته روتکرار کنی..؟ البته که می تونی!!
گتسبی به چراغ سبز ایمان داشت به آینده ی لذتناکی که سال به سال از جلو ما عقب تر می رود...
و بدین سان در قایق نشسته, پارو بر خلاف جریان بر آب می کوبیم, و بی امان به طرف گذشته رانده می شویم.