میرامار
نویسنده:
نجیب محفوظ
مترجم:
رضا عامری
امتیاز دهید
✔️ «میرامار» پانسیونی است که حوادث داستان در آن می گذرد. درواقع نقطه تلاقی تعدادی انسان، آرمان،احساس و طرز تفکر است. میرامار جایی است که سیاست با عشق، وطن با معشوق و مدارا با پیرزن پانسیون دار تعریف می شوند.
میرامار در واقع یک داستان سیاسی -تاریخی در بطن یک رمان عشقی است. و دخترک خدمتکار بازیگر اصلی آن است. آدم های داستان هریک تعریف منحصر به فردی از دختر دارند. یکی پدرانه به او عشق می ورزد، یکی در پی لذتجویی است. دیگری او را برای بهره کشی و برقراری استبداد مردانه (تحت ظاهر موجه:خانواده) می خواهد. یکی هیچ توجهی به او ندارد. یکی او را با سواد می خواهد. دیگری بی سواد. دخترک خدمتکار از این بابت تنها یک سمبل است. سمبل واژه مقدسی به نام: وطن! و مردها سمبل نگاه های متکثر افراد به این واژه و آرمان های ناسیونالیستی شان. طبقه اجتماعی افراد به خوبی با طرز تفکرشان هم سواست. و داستان هوشمندانه تجربیات اجتماعی نویسنده را در قالب طرحی جذاب بیان می کند.
داستان این رمان در پانسیونی به نام میرامار می گذرد و به زندگی ساکنین این پانسیون، صاحب یونانی آن با نام ماریانا و خدمتکار جوانش می پردازد. تمام کارهای ساکنین میرامار، حول محور دختری خدمتکار به نام زهره می چرخد. زهره، دختر جوان و زیبایی است که زندگی اش در روستا را رها کرده و به میرامار آمده است. همزمان با این که هر شخصیت تلاش می کند تا علاقه و اعتماد زهره را به دست آورد، تنش ها و حسادت هایی میان ساکنین پانسیون شعله ور می شود. داستان این کتاب، چهار مرتبه و هر بار از نقطه نظر یکی از ساکنین روایت می شود و برای مخاطب این فرصت را فراهم می کند تا هر چه بهتر با پیچیدگی ها و مسائل زندگی در جامعه ی مصر پس از وقوع انقلاب آشنا شود.
بیشتر
میرامار در واقع یک داستان سیاسی -تاریخی در بطن یک رمان عشقی است. و دخترک خدمتکار بازیگر اصلی آن است. آدم های داستان هریک تعریف منحصر به فردی از دختر دارند. یکی پدرانه به او عشق می ورزد، یکی در پی لذتجویی است. دیگری او را برای بهره کشی و برقراری استبداد مردانه (تحت ظاهر موجه:خانواده) می خواهد. یکی هیچ توجهی به او ندارد. یکی او را با سواد می خواهد. دیگری بی سواد. دخترک خدمتکار از این بابت تنها یک سمبل است. سمبل واژه مقدسی به نام: وطن! و مردها سمبل نگاه های متکثر افراد به این واژه و آرمان های ناسیونالیستی شان. طبقه اجتماعی افراد به خوبی با طرز تفکرشان هم سواست. و داستان هوشمندانه تجربیات اجتماعی نویسنده را در قالب طرحی جذاب بیان می کند.
داستان این رمان در پانسیونی به نام میرامار می گذرد و به زندگی ساکنین این پانسیون، صاحب یونانی آن با نام ماریانا و خدمتکار جوانش می پردازد. تمام کارهای ساکنین میرامار، حول محور دختری خدمتکار به نام زهره می چرخد. زهره، دختر جوان و زیبایی است که زندگی اش در روستا را رها کرده و به میرامار آمده است. همزمان با این که هر شخصیت تلاش می کند تا علاقه و اعتماد زهره را به دست آورد، تنش ها و حسادت هایی میان ساکنین پانسیون شعله ور می شود. داستان این کتاب، چهار مرتبه و هر بار از نقطه نظر یکی از ساکنین روایت می شود و برای مخاطب این فرصت را فراهم می کند تا هر چه بهتر با پیچیدگی ها و مسائل زندگی در جامعه ی مصر پس از وقوع انقلاب آشنا شود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی میرامار
کسی اینو داره؟