نمادهای دشت مشوش
نویسنده:
اسماعیل فصیح
امتیاز دهید
✔کتاب مجموعه 9 داستان کوتاه است که در اکثر داستان ها به دوران جنگ ایران و عراق اشاره می کند و از اضطراب و صدمات جنگ حرف می زند و نام کتاب اشاره ای به فضای کلی داستانهاست .
نقطه کور : مردی که در دوران بازسازی به آبادان بازگشته .
سکته ناقص : مردی که در بمباران سکته می کند ولی در سردخانه دوباره به هوش می آید .
دوری از عزیزان : رمدی که 4 فرزندش در آمریکا هستند و در گلستان شهدا زنی را بالای قبر 4 براردش می بیند . این از اون داستان های سطحی و اعصاب خردکن بود .
اعانه : زنی که می گوید شوهرش ارثش را به بسیج بخشیده ولی او اکنون تنگ دست و نیازمند است .
مصاحبه : صاحبه گرهای زمان جنگ با سوال های تخصصی از روستاییان پیر
مرغ های عشق در بمباران : سه مرغ در قفسی هستند که یکی از آنها موجی می شود . راوی این داستان جلال آریان است .
سنت درخونگاه : دایی مهدی بعد از سال ها از فرنگ برگشته و اکنون سنت قمه زنی باید بر روی او اجرا شود . این داستانش بهتر از همه بود .
زن آل بوتاوه : زن عرب دست فروشی که پدر بزرگ با ماهی تابه داغ گناهکار را تشخیص می داده . راوی این داستان جلال آریان است .
گزارش : تکنسین پالایشگاه که سعی دارد زن و بچه اش را از بمباران ها دور کند و خودش اسیر می شود
بیشتر
نقطه کور : مردی که در دوران بازسازی به آبادان بازگشته .
سکته ناقص : مردی که در بمباران سکته می کند ولی در سردخانه دوباره به هوش می آید .
دوری از عزیزان : رمدی که 4 فرزندش در آمریکا هستند و در گلستان شهدا زنی را بالای قبر 4 براردش می بیند . این از اون داستان های سطحی و اعصاب خردکن بود .
اعانه : زنی که می گوید شوهرش ارثش را به بسیج بخشیده ولی او اکنون تنگ دست و نیازمند است .
مصاحبه : صاحبه گرهای زمان جنگ با سوال های تخصصی از روستاییان پیر
مرغ های عشق در بمباران : سه مرغ در قفسی هستند که یکی از آنها موجی می شود . راوی این داستان جلال آریان است .
سنت درخونگاه : دایی مهدی بعد از سال ها از فرنگ برگشته و اکنون سنت قمه زنی باید بر روی او اجرا شود . این داستانش بهتر از همه بود .
زن آل بوتاوه : زن عرب دست فروشی که پدر بزرگ با ماهی تابه داغ گناهکار را تشخیص می داده . راوی این داستان جلال آریان است .
گزارش : تکنسین پالایشگاه که سعی دارد زن و بچه اش را از بمباران ها دور کند و خودش اسیر می شود
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1391/10/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نمادهای دشت مشوش
ارمین جون عزیز...این دوستان به وظیفه خودشون عمل میکنند..شما اگه پیش دستی کنید میتونید امتیاز این بخش رو خودتون بگیرید...
بهتر است خودتان در همان بهبود توضیحات وارد کنید،که دیگر این مسائل پیش نیاید... اگر همان روز باشد،
.............
کبیر اندر کبیر،
یک انتقاد!
چرا خودت برای کتابهایت توضیحاتی نمی گذاری تا دیگران زحمت نکشند؟
دیگر در این عصر اینترنت،با یک سرچ کوچیک یا یه سرَک کشیدن در مقدمه ی کتاب هایی که آپ می کنی یا ویکی پدیا،به راحتی می توان توضیحاتی را به آن اضافه کرد،
تو که انقدر خوبی و کلکسیون گرانبهای کتاب را به این سایت تقدیم کرده ای،و انقدر برای آماده سازی و اسکنشان زحمت کشیدی و وقت گذاشتی،چرا توضیحی برایشان نمی گذاری؟ من مانده ام که چرا تنبلی می کنی؟! ;-)
عزیزم شما میتونی زحمت بکشی از همون اول نوشته هات رو توی قسمت بهبود توضیحات وارد کنی.عصبانیت نداره.توی اون قسمت که باشه هر کسی هم وارد بشه می بینه.در حالی که دیدگاه ها صفحه بندی میشن و ممکنه کسی که بعدا میخواد این کتاب رو دریافت کنه نبینه توضیحات شما رو.
پس بهتره من دیگه از این نظرات واسه کتابها نذارم (!)
نقطه کور : مردی که در دوران بازسازی به آبادان بازگشته .
سکته ناقص : مردی که در بمباران سکته می کند ولی در سردخانه دوباره به هوش می آید .
دوری از عزیزان : رمدی که 4 فرزندش در آمریکا هستند و در گلستان شهدا زنی را بالای قبر 4 براردش می بیند . این از اون داستان های سطحی و اعصاب خردکن بود .
اعانه : زنی که می گوید شوهرش ارثش را به بسیج بخشیده ولی او اکنون تنگ دست و نیازمند است .
مصاحبه : صاحبه گرهای زمان جنگ با سوال های تخصصی از روستاییان پیر
مرغ های عشق در بمباران : سه مرغ در قفسی هستند که یکی از آنها موجی می شود . راوی این داستان جلال آریان است .
سنت درخونگاه : دایی مهدی بعد از سال ها از فرنگ برگشته و اکنون سنت قمه زنی باید بر روی او اجرا شود . این داستانش بهتر از همه بود .
زن آل بوتاوه : زن عرب دست فروشی که پدر بزرگ با ماهی تابه داغ گناهکار را تشخیص می داده . راوی این داستان جلال آریان است .
گزارش : تکنسین پالایشگاه که سعی دارد زن و بچه اش را از بمباران ها دور کند و خودش اسیر می شود