رسته‌ها
دفاعیات کسروی
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 59 رای
درباره:
احمد کسروی
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 59 رای
روزنامه پرچم 1321 و 1322

دفاعیات شادروان احمد کسروی در دادگاه از سرپاس مختاری و پزشک احمدی.

شرح تصویر:

کسروی به همراه خانواده و برخی از یاران.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
95
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
mohammad abedi
1391/02/01
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دفاعیات کسروی

تعداد دیدگاه‌ها:
179
دوستمون داره از سنگسار دفاع می کنه و حقوق بشر رو مردود می دونه

دوست عزیز
منطورت از حقوق بشر همون حقوق بشری که صدها هزار نفر رو با بمب اتم مورد لطف و مرحمت قرار می دهد یا
حقوق بشر اونکه برای حمایت از کیان خانواده و ایجاد مکانی امن و زیبا برای کودکان ضعیف و برای پایداری عشق
و محبت حکم سنگسار زنان و مردان همسردار رو ( شما بخوانید کمتر از حیوانات که حیوون با غیر جفتش رابطه نمی گیره)
برقرار کرد.:-(:-(:-(
اگر فقط یک درصد و حتی کمتر از یک درصد عقاید و اموزه های قران مانند بهشت جهنم و روز حساب و...
صحت داشته باشه ترجیح می دهم با حساسیت ویژه ای دین را در زندگیم برقرار کنم .
حیات 70-80 ساله این دنیا با زندگی ابدی پس از مرگ.
ریسک بزرگ و خطرناکیه. حساس ترین انتخاب زندگی.

این سخن شما در صورتی درست است که تنها دو انتخاب (ایمان و الحاد) برای انسان وجود داشته باشد. وقتی هزاران دین و مذهب در جهان وجود دارد به کدام یک میخواهید پایبند باشید که آخرتتان به خطر نیفتد؟ بسیاری از ادیان احکامی مخالف و متضاد با دیگری دارند. و یک امکان دیگر (که احتمالش به هیچ وجه کمتر از بهشت و جهنم و الله مسلمانان نیست) هم این است که هم بهشت و جهنم و هم خالق یکتا وجود داشته باشند، اما آن خالق ما را برای این خلق کرده باشد که از زندگیمام لذت ببریم و در آبادی جهانمان بکوشیم، هیچ حرف بی اساسی هم قبول نکیم. در روز جزا هم انسانهای مذهبی را (که مفاهیم دینی را بدون این که از نظر منطقی قابل اثبات باشند، پذیرفته اند) به عذابی الیم دچار کند، به این جرم که از هدف خلقت خود دور شده اند!

و البته هر دانشمندی در برابر عظمت قرآن کم می آورد!!!
با عرض معذرت باید عرض کنم که نه اینشتین، نه گوته، نه ناپلئون (که نامش را برای اولین بار است که در میان دانشمندان بزرگ می بینم)، نه کارلایل و نه حتی جرداق (که ظاهراً همین امروز یک نویسنده، و به اقرار خودتان، نه یک دانشمند بزرگ شد) در برابر عظمت و حقانیت قرآن سر تعظیم فرو نیاورده اند. در چندین سایت اسلامی سخنانی به این انسانهای معروف نسبت داده شده است (به کسانی که شما نام بردید شکسپیر و راسل و گاندی را هم خودم اضافه میکنم) که هیچ منبع و مأخذی ندارند. البته شاید زمانی، روشنفکری، در وضعیت خاصی، از برخی آیات قرآن به نیکی یاد کرده باشد، اما «سر تعظیم فرو آوردن در برابر حقانیت قرآن» مستلزم شرایط ویژه ایست که در اغلب مواقع محقق نمیشود. یعنی این که اگر بنده کتاب غزلیات حافظ یا گلستان سعدی را «بی بدیل و تکرار ناشدنی» بخوانم دلیل بر این نیست که بر حقانیت تمام و کمال آن صحه گذاشته ام. همین کتابها هم (در عین ارزش ادبی) محتوی سخنان بی ارزش و کم ارزشند که به زیبایی بیان شده اند و توان شاعرشان را در وزن و قافیه پردازی و تسلط بر صنایع ادبی میرسانند، و نه ارزش منطقیشان را. در مقابل چیزی که به وفور یافت میشود سخنان دانشمندان و فیلسوفان در مذمّت مذهب است. و البته نباید یک مغالطه معروف و محبوب دیگر را هم از نظر دور داشت: نقل قول یا نظر شخصی یک نفر (هر چند معروف به نیکی و خردمندی) دلیلی بر اثبات چیزی نیست. به این معنی که حتی اگر فیلم ختنه شدن اینشتین و شهادتین گفتن او را هم نشان دهید، دلیلی بر حقانیت قرآن نیست.:::::::::::::::::::::
بازی با لغات و حرفای بی منطق و بی اساس.
ضمنا منبع من کتاب بود نه سایت

حرف آخر بیشتر مسلمانان پس از این که در دادن پاسخ دچار اشکال میشوند از همین جنس است: توهین، تحقیر و در بهترین حالت دادن پاسخ بیربط. انگار فراموش کرده اید که شما بودید که ادعا فرمودید بسیاری از دانشمندان بزرگ غیر مسلمان در برابر عظمت و حقانیت قرآن سر تعظیم فرود آورده اند! پس نام بردن این دانشمندان (البته با ذکر منبع) بر عهده شماست. شما قصد دارید جرج جرداق را به عنوان یک دانشمند بزرگ معرفی کنید و بعد هم به ما بقبولانید که منظورش از ستایش از علی، اعتراف به حقانیت قرآن بوده است! اگر هم کسی قانع نشد و دلایل بیشتری خواست حرفش بی منطق و بی اساس میشود!
در ضمن شما اساساً منبعی ارائه نفرمودید که بخواهد سایت باشد یا کتاب! اگر منظورتان همان کتاب جرداق درباره علی باشد (که در حقیقت بیش از یک کتاب هم هست) که ربطی به موضوع مورد ادعای شما نداشت.
آیا به راستی تا به حال،دنبال این سوالات رفته ای؟.....

آدم بعضی چیزها رو میشنوه واقع میمونه....
دوستمون داره از سنگسار http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B1 دفاع میکنه
و حقوق بشر رو مردود میدونه
چی بگم
عجبا
اگر فقط یک درصد و حتی کمتر از یک درصد عقاید و اموزه های قران مانند بهشت جهنم و روز حساب و...
صحت داشته باشه ترجیح می دهم با حساسیت ویژه ای دین را در زندگیم برقرار کنم .:-(:-(:-(:-(:-(
حیات 70-80 ساله این دنیا با زندگی ابدی پس از مرگ. :-)
ریسک بزرگ و خطرناکیه. حساس ترین انتخاب زندگی.:-(:-(:-(:-(:-(
چرا این همه ایه جهاد و قصاص و سنگسار؟ چرا اسلام با اعلامیه جهانی حقوق بشر مخالف است چرا اسلام بت پرستان را می کشد (همین کاری که در طول تاریخ کردند و الان برخی مسلمان هندو ها را به جرم هندو بودن می کشند) چرا پیغمبر درست به نسل کسی قومی زد؟ چرا حکم ارتداد در اسلام مرگ است؟

دوست عزیز
آیا به راستی تا به حال،دنبال این سوالات رفته ای؟ آیا کتابهایی در توضیح این احکام خوانده ای؟ آیا شرایط هریک را میدانی؟ آیا واقعا تا به حال تحقیق کرده ای چند آیه در مورد سنگسار در قرآن آمده(میدانی که حتی یکی هم نیامده؟! میدانی فرق جهاد دفاعی و جهاد ابتدایی چیست؟ میدانی جنگهای پیامبر بر سر چه مسائلی بود؟ )فقط می توانم بگویم بیشتر و بیشتر مطالعه کنید،چون دارید در مورد مساله ی بسیار مهمی نظر می دهید.
آیا اعلامیه ی حقوق بشر برای ما حکم وحی رو داره؟ یعنی ما باید دربست اون رو بپذیریم؟ چرا؟ مگر فکر بشری خطا ناپذیر است؟ حالا چون اکنون رسانه ها صبح تا شب به من و شما میگن حقوق بشر،ما باید آنها را بپذیریم؟
در مورد مرحوم منتظری هم بیشتر مطالعه کنید،ایشان یک فقیه سنتی بود و در آخر هم همانگونه از دنیا رفت و آیات صلح و جنگ پروردگار عالم را با هم قبول داشت.
بحث اینها،که هی آیات جهاد و قصاص و سنگسار را در کامنتها می گذارند،اینست که چرا اسلام با حقوق بشر مورد تایید سازمان ملل عزیزشان نمی خواند! چرا پیامبر با کسانی که روز و شب بت مسخره شان را بدست می گرفتند،و از او حاجت می خواستند،جنگ کرد؟!
چرا پیامبر با اقوام یهودی که نقض عهد خود کردند،جنگید؟ چرا ارتداد در اسلام هست؟ و ... که ما هم امثال این شبهات را بسیار دیدیم.و از تکرار ملال آور این موارد دیگر خسته شدیم!

به راستی چرا؟؟
چرا این همه ایه جهاد و قصاص و سنگسار؟ چرا اسلام با اعلامیه جهانی حقوق بشر مخالف است چرا اسلام بت پرستان را می کشد (همین کاری که در طول تاریخ کردند و الان برخی مسلمان هندو ها را به جرم هندو بودن می کشند) چرا حکم ارتداد در اسلام مرگ است؟ از نظر شما این ها چند بهانه و شبهه تراشی بی مزه و ملال آور است؟
آنان در حقیقت کافرند و ما برای کافران عذابی خفت‏آور آماده کرده ‏ایم
مگر نمی دانی در اسلام باید به همه ی آیات ایمان داشته باشی؟

به نظر شخصی من انسان چیز درست را می پذیرد و چیز غلط را نه
درواقع به شخصه چیز درست را قبول دارم چیز غلط رو نه
کتاب مجازات های اسلامی و حقوق بشر رو دانلود کن.مرحوم آیت الله منتظری به این مبحث و اینکه اسلامی است یا نه؟ منطقی است یا نه؟ شرایطش چیست؟به خوبی پرداخته،البته امیدوارم سایت ایشون فیلتر نشده باشه

فیلتر بودند آیت الله منتظری که در قرن 21 می زیست در روزگار خانه نشینی دست از خشونت بر داشت (برعکس دوران پسرش محمد منتظری معروف به رینگو شکنجه گر) و به آیات صلح قرآن رو آورد و سعی کردن آیات قرآن را نرم جلوه دهد او شاگردان زیادی را تربیت کرد از جمله عمادالدین باقی که از فعال حقوق بشر است (همون اعلامیه جهانی حقوق بشر را باور دارد ) و کتابی به اسم حق حیات هم دارد که هیچ شباهتی به قرآن ندارد
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=8057

و البته هر دانشمندی در برابر عظمت قرآن کم می آورد!!!
با عرض معذرت باید عرض کنم که نه اینشتین، نه گوته، نه ناپلئون (که نامش را برای اولین بار است که در میان دانشمندان بزرگ می بینم)، نه کارلایل و نه حتی جرداق (که ظاهراً همین امروز یک نویسنده، و به اقرار خودتان، نه یک دانشمند بزرگ شد) در برابر عظمت و حقانیت قرآن سر تعظیم فرو نیاورده اند. در چندین سایت اسلامی سخنانی به این انسانهای معروف نسبت داده شده است (به کسانی که شما نام بردید شکسپیر و راسل و گاندی را هم خودم اضافه میکنم) که هیچ منبع و مأخذی ندارند. البته شاید زمانی، روشنفکری، در وضعیت خاصی، از برخی آیات قرآن به نیکی یاد کرده باشد، اما «سر تعظیم فرو آوردن در برابر حقانیت قرآن» مستلزم شرایط ویژه ایست که در اغلب مواقع محقق نمیشود. یعنی این که اگر بنده کتاب غزلیات حافظ یا گلستان سعدی را «بی بدیل و تکرار ناشدنی» بخوانم دلیل بر این نیست که بر حقانیت تمام و کمال آن صحه گذاشته ام. همین کتابها هم (در عین ارزش ادبی) محتوی سخنان بی ارزش و کم ارزشند که به زیبایی بیان شده اند و توان شاعرشان را در وزن و قافیه پردازی و تسلط بر صنایع ادبی میرسانند، و نه ارزش منطقیشان را. در مقابل چیزی که به وفور یافت میشود سخنان دانشمندان و فیلسوفان در مذمّت مذهب است. و البته نباید یک مغالطه معروف و محبوب دیگر را هم از نظر دور داشت: نقل قول یا نظر شخصی یک نفر (هر چند معروف به نیکی و خردمندی) دلیلی بر اثبات چیزی نیست. به این معنی که حتی اگر فیلم ختنه شدن اینشتین و شهادتین گفتن او را هم نشان دهید، دلیلی بر حقانیت قرآن نیست.:::::::::::::::::::::
بازی با لغات و حرفای بی منطق و بی اساس.
ضمنا منبع من کتاب بود نه سایت
واقعا برای کشورم متأسفم که مسئولینش این سایت رو فیلتر کردند. و واقعا برای کشورم خوشحالم که افرادی مثل شما در آن حضور دارند که به اندیشه بها می دهند حتی اگر با نوعی از آن موافق نباشند، به آگاهی مردمشون و به تعالی کشورشون بها می دهند و برای اون تلاش می کنند.
با سلام
متاسفانه در این آشفته بازار از واژه کفر که اسم فاعل آن می شود کافر و واژه شکر که اسم فاعل ان می شود شاکر سوء استفاده های زیادی شده است. نوشتار زیر بر گرفته از مقاله , در مفهوم «شُکــــر» , آقای مهندس عبدالعلی بازرگان می باشد این مقاله از منبع زیر قابل تهیه است :
http://w w w.bazargan.com/Abdolali/ShokrGozari.htm
بخشی از این نوشتار چنین است :
(( واژه متضاد شکر، "کفر" است. معناى‌ کفر نادیده گرفتن، پوشاندن و ضایع کردن نعمت و امکانات است. شب را کافر مى‌گویند که با پرده تاریکش جهان را مى‌پوشاند، زارع را کافر مى‌گویند که تخم را در خاک مى‌پوشاند و ابر را از آن جهت که خورشید را پنهان مى‌کند. کفر در دین نیز ندیده گرفتن و به حساب نیاوردن و انکار خورشید جهان هستى‌ است.
از آنجائى‌ که مفهوم شکر، بهره‌بردارى‌ بهینه از امکانات موجود و استفاده درست از آن در راهى‌ است که به مدد عقل و خردِ خداداد یا وحى‌ و الهام الهى‌ قابل تشخیص خواهد بود، به تعبیر قرآن، همه کارهاى‌ مثبتى‌ که انسان مى‌تواند در مدت حیات خود انجام دهد، در قالب واژه "شکر" مى‌گنجد! و این واژه جامع‌ترین کلمه‌اى‌ است که همه تلاش‌هاى‌ مفید و مؤثر انسان را شامل مى‌شود))
********************
اینجاست که به قول سعدی شیرین سخن باید گفت :
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
بدیهی است که فاعل کفر می شود کافر و فاعل شکر می شود شاکر .چه بسا آن به ظاهر نامسلمانی که از امثال ما که ادعای مسلمانی داریم شاکر تر , و چه بسا آن به ظاهر مسلمانی که مستحق واژه کافر است .ولی چه بایدمان کرد که در نزد عوام جامعه ما کافر یعنی بی دینان !!!! و شکر هم یک عمل لفظی خشک و خالی است و همین که بگوییم خدا را شکر می شویم شاکر !!!!!
حالا باید پرسید که امثال ما که از این واژگان سوء استفاده می کنیم کافر هستیم یا شاکر؟
قضاوت با خود شما
دفاعیات کسروی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک