رسته‌ها
تماما مخصوص
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 133 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 133 رای
کتاب تماما مخصوص همانند اسمش، خاص و خواندنی است و فقط عباس معروفی است که می تواند رمانی بنویسد تماما مخصوص، رمانی تلخ مثل غربت، رمانی سرد مثل تنهایی، رمانی عمیق و زیبا پر از عشق و جنون مثل زندگی.
تماما مخصوص که آخرین کتاب عباس معروفی است، داستان زندگی “عباس ایرانی”، روزنامه‌ نگاری تبعیدی است که بعد از آشفتگی‌ های سیاسی دهه شصت مجبور به فرا ر از ایران و مهاجرت به آلمان می‌ شود. راوی کتاب خود عباس ایرانی و پررنگ‌ترین شخصیت داستان هم خود اوست.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
366
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تماما مخصوص

تعداد دیدگاه‌ها:
23
ازبچهای کتاب ناک تشکر میکنم انقدر پیگیرن
ورژن جدید این رمان در فیس بوک عباس معروفی قابل دانلوده؛ با کیفیتی بی نظیر
هرکس میخواد براش بفرستم در پروفایلم ایمیل بذاره
سبک نوشتن این داستان هم مثل داستانهای قبلی بود با وجود غنی بودن یک کمی کار کلیشه ای شده بود و عاقبت سیاهش قابل پیشبینی بود همون سبک به نظر من پوچ گرایانه و همون طعم تلخی که آخر سر کام خواننده رو تلخ میکنه . برای افرادی که میخوان ژست روشنفکری بخودشون بگیرن خیلی جذابه ولی در هر صورت باز هم به کارهاش علاقه دارم تم داستان و روش موشتنش مورد علاقمه;-)
با توجه به نظرات مشتاق تر شدم تا بخونم، ممنون
وای باورم نمیشه این کتابو پیدا کردم.خیلی دنبالش بودم.هیچ جایی واسه خریدش پیدا نکردم:) یعنی از ذوقش گریم گرفته....حتمن عالی خواهد بود مثه بقیه کتابهای استاد :*
با توجه به پیش زمینه ای که از کارهای قبلی آقای معروفی دارم بدون شک یه شاهکار بی نقص میتونه باشه.:-):-):-)
یادمه زمانی که سمفونی مردگان رو خوندم دچار دوار شدم . شاید از جنس همون حالتی که وقتی بوف کور رو خونده بودم یاعزاداران بیل رو یا جای خالی سلوچ رو یا از دل به کاغذ مجابی بم دست داده بود . انگار دچار بی وزنی شده بودم . یه جور حیرت . یه جور گم شدن در زمان و مکان . هنوز هم بعد این همه سال اسم معروفی که میاد انگار تو یه غروب خاکستری سرما زده گرفتارم. تو یه محله پر از کوچه پس کوچه هایی با دیوارای کاهگلی که به هیچ کجا می رسن . با پشت بومای گنبدی و صدای اذان و فوج فوج سار و سرما و گاوگم غروب . هنوز هم یاد عباس معروفی که می افتم فکر می کنم کافکای ایرانی ما کی بود در این همه سالهای بعد ازهدایت. خودش که برای جهانی کافکا بود البته . اما ... عباس نبود نام اون نویسنده این همه کابوس ؟
البته با احترام به روح خسته و دردمند ساعدی
بدون شک معروفی از نویسندگانی است که نقاب برکشیده و آنچنان که باید و شاید می نویسه، لذا بایکوت نویسنده ای این چنینی در اتمسفر استاد و شاگرد پرور و قبیله محور طبیعی است، معروفی در دایره ی هیچ یک از اینها نیست لذا ستودنی است.
تماما مخصوص
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک