اثبات وجود خدا
نویسنده:
جان کلوور
امتیاز دهید
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
بیشتر
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا
طبق قول این آقا اگر خورشیدی خارج از کهکشان راه شیری باشد این تناقض است ! وا اسفا !!!
آخر با لفاظی که نمی شود راه به جایی برد!
انسان تا ابد هم بنشیند و ببافد نمی تواند دروغ را راست جلوه دهد!
آن وقت نمی شود غیر هویج.
می شود یک هویج در سیاره دیگر خارج از کهکشان راه شیری.
کهکشان راه شیری عبارت است از نوار شیریرنگی است که در شبهای تیره در نواحی بدون آلودگی نوری در آسمان دیده میشود. نام آن ترجمهٔ اصطلاح لاتین via lactea است که دلیل این نامگذاری دیده شدن نوارهٔ کمرنگی از نور تشکیل شده توسط ستارههای وابسته به کهکشان است که از زمین اینگونه دیده میشود.
هویج یا زردک عبارت از گیاهی خوراکی از خانواده چتریان که معمولا به رنگ نارجی پیدا می شود. هویج یک سبزی ریشهدار و یا غده ای خوراکی است بتاکاروتن، دوپاری از ویتامین آ، در هویج بهفراوانی یافت میشود و رنگ نارنجی خاصّ این سبزی نیز به همین خاطر است.
لطفا غیر هویج و غیر کهکشان شیری را تعریف کنید.
برادر دوست داشتنی ما تناقضهای خود بافتهمان را از صمیم قلب دوست داریم ، اجازه دهید کمی به تناقضات خودساختهتان رسیدگی کنیم.
پس آن هویج فرضی مد نظرتان است! لا بد برای : "کهکشان راه شیری «غیر خورشید» است" نیز یک خورشید فرضی "خارج از کهکشان راه شیری" سراغ دارید؟
آن از کشف "نتیجهی زیر پوستی"تان، این هم از هویج فرضیتان.
اما
سوال را پاسخ ندادید:
کهکشان راه شیری چیست؟
یعنی هویچ نمی تواند خارج از محدوده کهکشان راه شیری باشد!؟
شما فرض کن یک هویچ در یک سیاره دیگر خارج از کهکشان راه شیری باشد!
باسر هم کردن داستان هویچ وراه شیری نمی توان از چنگال تناقض های خود بافته رهایی یافت!
جواب :
کهکشان راه شیری "غیر هویچ" است و هویچ "غیر کهکشان راه شیری "است!
هاوکینگ پس از توضیحات کامل در آخر اینگونه نتیجه گیری می کند که " ما می دانیم تمام کائنات زمانی بسیار کوچک بود . در حقیقت کوچکتر از یک پروتون و این معنایی بسیار قابل توجه برای ما دارد.این بدین معنا است که جهان با تمام عظمت و پیچیدگی اش می تواند بدون نقض هیچ کدام از قوانین شناخته شده طبیعت بوجودآمده باشد ( بر طبق قوانین فیزیک کوانتوم بوجود آمدن از هیچ و خود به خودی ). از آن زمان مقدار عظیمی انرژی آزاد شد و فضا گسترش یافت . جایی که انرژی منفی ذخیر شده لازم بود تا همه چیزرا به تعادل برساند . اگر به گذشته برویم و به لحظه وقوع انفجار بزرگ بازگردیم جهان کوچک و کوچک تر می شود تا به نقطه ایی می رسیم که تاجهان ما
فضایی بی نهایت کوچک ( تابع قانون فیزیک کوانتوم ) و بی نهایت متراکم است جایی که جهان یک سیاه چاله است ( تابع قانون سیاه
چاله ها که زمان در آنها باز می ایستد و معنی ندارد .) .شما نمی توانید به زمان پیش از انفجار بزرگ بروید چون زمانی پیش از انفجار
بزرگ وجود ندارد ( چون جهان قبل از انفجار مانند سیاه چاله بوده که زمان نداشته ) ما نهایتا چیزی را پیدا کردیم که علت
ندارد .چون پیش از آن زمانی نیست تا یک علت بتواند وجود داشته باشد .برای من این به این معنای ناممکن بودن وجود
خالق است چون زمان برای خالق وجود ندارد از آنجا که خود زمان از لحظه انفجار بزرگ آغاز شد .
دوستان به کلماتی که به زیر آن خط کشیدم توجه کنید و بعد به توصیف خدا توسط حضرت علی !!! واقعا شگفت آوره خودتان قضاوت
کنید در 1400 سال پیش چگونه توسط شخصی چنین خدایی وصف شده
خداوند موجود است. نه آنسان که از عدم بوجود آمده باشد .اوست اول پس او را آغازی نبوده است که پیش از آن چیزی بتواند باشد.
خداوندی که موجودات را از هیچ بیافرید .بدون هیچ نمونه ای که همانند آن بسازد . خداوندی که آفریننده است بی آنکه اندیشه و فکری بکار برد
1-هر پدیده ایی چه شناخته و چه هنوز ناشناخته، برای ذهن انسان دلیلی منطقی دارد که میتوان آنرا بررسید
2-همه پدیده ها دلیلی غیر مادی دارد=همه چیز غیر مادی است
3 -همه پدیده ها دلیلی مادی دارد = همه چیز مادی است
به نظرم گزینه 1 تنها گزینه علمی است و گزینه های 2 و 3 هر دو یکسان و تنها در نامگذاری فرق میکنند
رنه دکارت ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی است که در سال 1596 میلادی در دکارت فرانسه به دنیا آمد و در فوریه سال 1650 میلادی در استکهلم سوئد از دنیا رفت. او از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ تاریخ به حساب میآید و پس از مدرسه به تحصیل علم حقوق و پزشکی مشغول شد، اما بسیار علاقه داشت دانشی را فرا بگیرد که برای زندگی سودمند است و به همین دلیل به جهانگردی پرداخت.
پس از مدتی، دکارت به فکر یکیساختن همه علوم افتاد. در شب دهم نوامبر سال ۱۶۱۹ میلادی، او سه رویا دید و آنها را چنین تعبیر کرد که «روح حقیقت او را برگزیده و از او خواسته تا همه دانشها را به صورت علم واحدی درآورد.» دکارت قانون شکست نور را در علم فیزیک کشف کرد و در ریاضیات و هندسه ، هندسه تحلیلی را بنا نهاد.
دکارت در ابتدا برای دستیابی به معرفت یقین ، از خود پرسید : آیا اصل بنیادینی وجود دارد تا بتوانیم بدون هیچ شکی همه دانش و فلسفه را بر آن بنا کنیم؟ برای این منظور ، دکارت لازم دانست به همه چیزشک کند. همین باعث شد در دانستههای خود تجدید نظر کند. این شک های مشهور دکارت تا جایی پیش رفت که به وجود جهان خارج نیز شک کرد و گفت: از کجا معلوم که من در خواب نباشم؟ شاید این طور که من حس یا فکر میکنم یا به من گفتهاند ، نباشد و همه اینها مانند آنچه در عالم خواب بر من حاضر میشود، خیالات محض باشد! اصلا شاید شیطانِ پلیدی در حال فریب دادن من است و جهان را به این صورت برای من نمایش میدهد؟
اما او سر انجام به اصل تردید ناپذیری که به دنبالش بود، رسید. این اصل این بود: من میتوانم در همه چیز شک کنم، اما در این واقعیت که شک میکنم، نمیتوانم تردیدی داشته باشم. بنابراین شک کردن من امری یقینی است و از آنجا که شک، یک نحوه از حالات اندیشه و فکر است، پس واقعیت این است که من میاندیشم. چون شک میکنم، پس فکر دارم و چون میاندیشم، پس کسی هستم که میاندیشم. در نهایت، دکارت این اصل را به این صورت بیان کرد: «من می اندیشم، پس هستم.»
دوست گلم
بنا بر حکمی که صادر کردهاید لطفا به دو سوال زیر پاسخ دهید:
۱. غیر هویج چیست؟
۲.غیر کهکشان راه شیری چیست؟
ماده را که همه میبینند, اما معنا در چشمان من است...
نمیدانم کسی که گوشهایش را گرفته است, من و امثال من چگونه میتوانیم به او بفهمانیم که عرفان چیست و معنا چیست و...
"زکات علم نشر آن است"
اما زکات را فقط به آنانی میتوان داد و باید داد که "نیازمند واقعی" آن باشند.
کیست که خود را "نیازمند" بداند؟
وقتی دستهایت را در جیبت کرده ای, از کسی توقع نداشته باش که کمکت کند یا دستت را بگیرد!
زکات علم به اندازه ی کافی نشر شده و میشود اما کیست که خود را آماده ی پذیرش این زکات کرده باشد؟! کیست که راههای ورود اینها را به خود "آزاد" گذاشته باشد؟
کسی که حساب بانکی ندارد, اگر شبانه روز دعا کند که در قرعه کشی بانک برنده شود, چه کسی را مسخره کرده است؟
میگویی که تمایلی به عرفان ندارم, و دوست داری که جوابت را از روش دلخواه خودت بشنوی! و دوست داری که پاسخ دلخواه خودت را بشنوی!
ایرادی ندارد...! اما در جهل خواهی ماند...!
یادش بخیر... دورانی ما هم "منطقی" فکر میکردیم...!
یادش به خیر...زمانی که 2=1+1 میشد...
اما الآن 1=1+1 میشود!!!
ما ریاضیات خود را داریم و منطق خود را و فلسفه ی خود را و روشهای درمانی خود را و...
با روشهای شما هم کمابیش آشناییم...
اما از ما نخواهید که با روش ریاضیات شما, ریاضیات خودمان را به شما آموزش دهیم!
قبلا به اندازه ی کافی درباره ی این راه حرف زده ایم و راه را نشان داده ایم... اما همچنان این راه از خلوت ترین راه هاست...
عقل بفروش و هنر, "حیرت" بخر *** رُو "به خواری" نی "بخارا" ای پسر!