رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

اثبات وجود خدا

اثبات وجود خدا
امتیاز دهید
5 / 4
با 121 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 121 رای
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

آشنایی با فلسفه دین
آشنایی با فلسفه دین
4.8 امتیاز
از 5 رای
دین و روان
دین و روان
4.7 امتیاز
از 29 رای
کاوش های خرد نقاد
کاوش های خرد نقاد
4 امتیاز
از 2 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا

تعداد دیدگاه‌ها:
695
محدوده استدلال عقل آدمی فعلا این اجازه رو بهش نمیده که خارج از روش های ریاضی (یعنی به وجود آوردن اصل و قضیه و نتیجه گیری) کاری رو پیش ببره و اگه هم پیش ببره نمیتونه زیاد بهش مطمئن باشه !

آقای محترم
شما الآن با این قضیه ای که سر هم کرده ای (محدوده استدلال عقل آدمی فعلا این اجازه رو بهش نمیده که خارج از روش های ریاضی (یعنی به وجود آوردن اصل و قضیه و نتیجه گیری) کاری رو پیش ببره و اگه هم پیش ببره نمیتونه زیاد بهش مطمئن باشه) داری خارج از روش های ریاضی اصل و قضیه و نتیجه گیری سر هم میکنی!
در صورتی که همین قضیه ات (محدوده استدلال عقل آدمی فعلا این اجازه رو بهش نمیده که خارج از روش های ریاضی (یعنی به وجود آوردن اصل و قضیه و نتیجه گیری) کاری رو پیش ببره و اگه هم پیش ببره نمیتونه زیاد بهش مطمئن باشه) میگه خارج از روش های ریاضی اصل و قضیه و نتیجه گیری سر هم کردن شدنی نیست !
یعنی با یه قضیه خود اون قضیه رو نقض میکنی!
معلوم هست چکار میکنی شما؟!
ببخشید منظورم خلاف گاهی اوقات قواعد ریاضی بود.
نگفتم خلاف قواعد ریاضی اندیشیدن هنر است، گفتم گاهی اوقات خلاف قواعد واقعی اندیشیدن هنر است. پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تکمین بود گفت پیغمبر پس استفتوا قلوب گرچه مفتیشان برون گوید خطوب گوش کن استفتوا قلبک از رسول گرچه مفتی برون گوید فضول زین خرد جاهل همی باید شدن دست در دیوانگی باید زدن آزمودم عقل دور اندیش را بعد ازین دیوانه سازم خویش را عاشقم من بر فن دیوانگی سیرم از فرهنگ و از فرزانگی اوست دیوانه که دیوانه نشد وین عسس را دید و در خانه نشد اگه همیشه به این شیوه عمل کنیم که میشیم حلاج که مرگی پاک داشت اما در راهی پوک! تمام جامعه که نمیتونه حلاج بشه! با صرف استدلال از راه به وجود آوردن اصل و قضیه و نتیجه گیری هم که میشیم ابوعلی سینا. یک تیپ فقط علمی که نهایتاً 500 تا فیلسوف هم تربیت میکنیم. اما مسائل حساس انسان و جامعه و جهان را وجدان نمیکنیم. اما اگه به این راه بریم: {دیوانه ای} گفت ای دارندۀ عرش مجید! بنده پروردن بیاموز از عمید! {دیوانه ای} گفت ای دارندۀ دنیا و دین! چون نداری رزق کمتر آفرین! {عطار ـ منطق الطیر} میشیم مثل ابوذر و سلمان حالا انتخاب با خودمونه.
[quote='tirkemoon']خیر، تنها منطق ریاضی نیست! تنها مسئله مسائل فیزیکی نیستند! منطق تاریخی هم داریم، مسائل انسانی هم داریم، گاهی اوقات خلاف تمام قواعد ریاضی اندیشیدن و عمل کردن هنر است و انسان را به موفقیت می رساند. من عصیان می کنم پس من هستم![/quote]
اگه دقت کنید من منطق ریاضی رو بسط دادم (به وجود آوردن اصل و قضیه و نتیجه گیری)
و این شامل منطق تاریخی و مسائل انسانی (مانند مسئله های جرم و جنایت پلیسی) هم میشه
ولی نمیدونم چگونه خلاف تمام قواعد ریاضی اندیشیدن هنر است؟ و باعث موفقیت میشود؟
خیر، تنها منطق ریاضی نیست! تنها مسئله مسائل فیزیکی نیستند! منطق تاریخی هم داریم، مسائل انسانی هم داریم، گاهی اوقات خلاف تمام قواعد ریاضی اندیشیدن و عمل کردن هنر است و انسان را به موفقیت می رساند. من عصیان می کنم پس من هستم!
[quote='Peydayepenhan250']نقل قول:مشکل اینجاست که تقریبا هیچ اصل قابل قبولی وجود نداره
آیا ما این دو گزاره ای که از خود نشر داده ای را به عنوان اصل بپذیریم یا نه :
نقل قول: 1) برای اثبات یا رد اثبات باید مثل علوم ریاضی عمل کنیم
2) اصلا هیچ چیزی توی این جهان رو نمیتونید رد یا اثبات کنید حتی وجود داشتن حرف هایی که میزنیم
اگر اصل اولت را بپذیریم اصل دومت نقض می شود!
اگر اصل دومت را بپذیریم هم اصل اول و هم اصل دومت با هم نقض می شوند!
اصل دومت خودش خودش را نقض می کند چون:
اگر آنرا بپذیریم همه اصول را نقض کرده وچون خودش هم یک اصل است پس خودش را هم نقض میکند!
دست برداریداز این حرف و حدیث ها!!!
[/quote]
بسیار خوب قبول
ولی اینم اضافه کنم که محدوده استدلال عقل آدمی فعلا این اجازه رو بهش نمیده که خارج از روش های ریاضی (یعنی به وجود آوردن اصل و قضیه و نتیجه گیری) کاری رو پیش ببره و اگه هم پیش ببره نمیتونه زیاد بهش مطمئن باشه
وقتی که هندسه نا اقلیدسی به وجود اومد خیلی ها بهش ایراد میگرفتند و میگفتند که در مورد جهان ما صادق نیست ولی در حدود 300سال بعد و دیدن اینکه فضای اطراف اجسام با جرم زیاد منحنی میشود مشخص شد که کاربردی هست و تمام قضایا در این باره درست بودند و هندسه نااقلیدسی اینجا امتحانش رو پس داد.
فعلا ریاضی تنها منطق آدمی هست و انیشتین میفرمایند : هر مسئله فیزیکی که با ریاضی اثبات شد دیگر نیازی به آزمایش و تجربه ندارد :-(
وقتی دیدی حقیقت با فرضیه ات نمی خواند حقیقت را عوض کن (اینشتاین)
استدلال هویجی تان را تعمیم بدهیم ببینیم چه از آب بیرون میکشیم.آیا کره ی زمین غیر از کهکشان راه شیری است؟ به هر حال در این دنیای پر از احتمالات شاید کره ی زمین دیگری در کهکشان دیگری بدور خورشید دیگری بچرخد...
آیا کهکشان راه شیری غیر از دنیای مادیست؟ شاید در این جهان پر از احتمالات جهان مادی دیگری نیز موجود باشد که کهکشان راه شیری دیگری و در نتیجه هویجی در آن موجود باشد...
و در نهایت...آیا ماده غیر از وجود و وجود غیر از ماده است؟وجودی را توجیه کنید که مادی نباشد.ماده ای را توجیه کنید که لا موجود باشد... ابتدا مشاهده میکنیم که اعدادی وجود دارند که...!

سوای از محاکمه همه لفاظی هایت یک چیز از تو می خواهیم :
ماده (وجود)این اعداد کجاست؟!
عاقبت اظهار جواب نه بل لفاظی به جای دیگری سر از جاهای باریک در خواهد آورد!
مشکل اینجاست که تقریبا هیچ اصل قابل قبولی وجود نداره

آیا ما این دو گزاره ای که از خود نشر داده ای را به عنوان اصل بپذیریم یا نه :
1) برای اثبات یا رد اثبات باید مثل علوم ریاضی عمل کنیم
2) اصلا هیچ چیزی توی این جهان رو نمیتونید رد یا اثبات کنید حتی وجود داشتن حرف هایی که میزنیم

اگر اصل اولت را بپذیریم اصل دومت نقض می شود!
اگر اصل دومت را بپذیریم هم اصل اول و هم اصل دومت با هم نقض می شوند!
اصل دومت خودش خودش را نقض می کند چون:
اگر آنرا بپذیریم همه اصول را نقض کرده وچون خودش هم یک اصل است پس خودش را هم نقض میکند!
دست برداریداز این حرف و حدیث ها!!!
خدا را باید در قلب خود احساس کرد و پیوند قلبی با او را حفظ کرد تا از بین نرود.
اثبات وجود خدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک