استاد خودش کم لطف و مرتجع است و مشتریان خودش را داراست
آخه چرا اتهام زنی؟ نمی دونم چرا اینقدر مد شده. همین طوری به دلایل نا معلوم برای بقیه، یک سری حرف های کلی در مورد دیگران زده میشه. شما اگر حرفی میزنی باید دلیل بیاری باید سندی ارائه بدی که برای همه قابل تحقیق باشه. اینطوری به همه میشه اتهام زد. از اینها گذشته چرا ما باید احساس کنیم به جای شنیدن حرف دیگران و قبول یا رد آنها با عقل یکسره باید در مقام قضاوت دیگران باشیم به فرض محال حرف شما قبول، خب چه دردی از من و شما دوا میکنه. مگه ایشون اومدن رای جمع کنن؟
حام عزیزر
بیان خرمندانه ی هر گونه اظهار نظری در ارتباط با اساتید و نویسندگان, نیازمند توضیح و دلیل است, اعتقادات اعتراض آمیز شخصی ی جنابعالی در مورد افراد, تا جائی محترم است
که در جائی بازگو و با صراحت اظهار نفرمائید, بنابراین باید علّت مرتجع شمردن آقای مصطفی ملکیان را با ادلّه ای که حد اقل در باور و منظور مورد نظر جنابعالی است تبیین فرمائید.
الته شاید یکی از دلائل کمی اقبـال روی آورندگان به منشـآت و کتـابهای دکتر مکلکیان, علمی بودن آنها و خارج بودن از توان فهم عمـوم , بدون مطـالعات قبلی است که بیشـتر آنـها
درسی و مربـوط به بررسی موضـوعات و مبـاحث گونگون فلسفی مورد اسـتفاده دانشـجویان در مقاطع مختلف تحصـیلی می باشد. دکتـر ملکیان در یکی از سـخنرانی های خـود به
درستی گفته است؛ « لـزوماً نمی توان از نتیـجه ی کار کسی هـدف او را استنتاج کرد و یا از هدف او نتیجه ی عملش را دریافت نمود », با این وصف روی کرد سیاسی و یا مذهبی
در گفتار فیلسـوفان را که مصطفی ملکیان مسـتثنای از آنان نیسـت نمی توان به حساب ارتجـاعی بودن آنان گذاشـت, زیرا همیـشه بنا به خاصّیت فلسـفه گرائی اندیشـه هایشـان
در موقعیت های مختلف اظهارات متفـاوتی ابراز داشته و می نمـایند. چه خوب است جناب « حام » عـزیز چنانچه در مورد کتاب « دین پژوهی » نیز نقدی دارند در اینجا بنویسند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درسگفتار دین پژوهی
آخه چرا اتهام زنی؟ نمی دونم چرا اینقدر مد شده. همین طوری به دلایل نا معلوم برای بقیه، یک سری حرف های کلی در مورد دیگران زده میشه. شما اگر حرفی میزنی باید دلیل بیاری باید سندی ارائه بدی که برای همه قابل تحقیق باشه. اینطوری به همه میشه اتهام زد. از اینها گذشته چرا ما باید احساس کنیم به جای شنیدن حرف دیگران و قبول یا رد آنها با عقل یکسره باید در مقام قضاوت دیگران باشیم به فرض محال حرف شما قبول، خب چه دردی از من و شما دوا میکنه. مگه ایشون اومدن رای جمع کنن؟
بیان خرمندانه ی هر گونه اظهار نظری در ارتباط با اساتید و نویسندگان, نیازمند توضیح و دلیل است, اعتقادات اعتراض آمیز شخصی ی جنابعالی در مورد افراد, تا جائی محترم است
که در جائی بازگو و با صراحت اظهار نفرمائید, بنابراین باید علّت مرتجع شمردن آقای مصطفی ملکیان را با ادلّه ای که حد اقل در باور و منظور مورد نظر جنابعالی است تبیین فرمائید.
الته شاید یکی از دلائل کمی اقبـال روی آورندگان به منشـآت و کتـابهای دکتر مکلکیان, علمی بودن آنها و خارج بودن از توان فهم عمـوم , بدون مطـالعات قبلی است که بیشـتر آنـها
درسی و مربـوط به بررسی موضـوعات و مبـاحث گونگون فلسفی مورد اسـتفاده دانشـجویان در مقاطع مختلف تحصـیلی می باشد. دکتـر ملکیان در یکی از سـخنرانی های خـود به
درستی گفته است؛ « لـزوماً نمی توان از نتیـجه ی کار کسی هـدف او را استنتاج کرد و یا از هدف او نتیجه ی عملش را دریافت نمود », با این وصف روی کرد سیاسی و یا مذهبی
در گفتار فیلسـوفان را که مصطفی ملکیان مسـتثنای از آنان نیسـت نمی توان به حساب ارتجـاعی بودن آنان گذاشـت, زیرا همیـشه بنا به خاصّیت فلسـفه گرائی اندیشـه هایشـان
در موقعیت های مختلف اظهارات متفـاوتی ابراز داشته و می نمـایند. چه خوب است جناب « حام » عـزیز چنانچه در مورد کتاب « دین پژوهی » نیز نقدی دارند در اینجا بنویسند.
وقتی کتابی 9 دریافت دارد اما امتیاز نگرفته از کم لطفی استفاده کننده هاست!