رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

اثبات وجود خدا

اثبات وجود خدا
امتیاز دهید
5 / 4
با 113 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 113 رای
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

آشنایی با فلسفه دین
آشنایی با فلسفه دین
4.8 امتیاز
از 5 رای
ملاحظات فلسفی در دین و علم
ملاحظات فلسفی در دین و علم
4.4 امتیاز
از 36 رای
The Works of Philo of Alexandria
The Works of Philo of Alexandria
5 امتیاز
از 1 رای
مجموعه مقالات فلسفی
مجموعه مقالات فلسفی
4.6 امتیاز
از 35 رای
Agnosticism - A Very Short Introduction
Agnosticism - A Very Short Introduction
5 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا

تعداد دیدگاه‌ها:
694
به آقای peydayepenhan
نخست اینکه با ادب باش ،
ما برای نگهدری ادب و نزاکت همدیگر را " شما" میخوانیم نه "تو "
البته ناظران محترم سایت شاهدند که شما در گذشته،در کامنتهایی مرا تهدید و توهین هم کرده بودید که حذف شدند ،
در هر حال:
'1-چیزهای ناجاندار برابر با "اشیاء غیر حیه/اشیاء غیر جاندار " است (برای فهم آنهایی که تنها عربی میفهمند و عربدوستند)
اگرهستی شناسی ontology باشد که چگونگی هستی و پدیدهای شناخت پذیر را بررسی میکند، , فراهستی را برابر با متافیزیک آوردم که دانش بررسی و پژوهش علتها و هدف علتها است یا به فارسی اش انجام و سرانجام
2-در جهان پدیداری دگرگونی(تغییر و تحول) و ستیزش (تضاد) هست یا نیست؟ اگر تضاد و دگرگونی باشد پس خاستگاه (منشاء) این ستیزش و دگرگونی از کجاست؟
3-بدی در فراوانی اش نسبی است اما در نهادش همواره از دید ناخواسته بودن دریابنده آن، بد است
4- همین نسبی بودن در فراوانی (تکثر) پدیده ها و شناخت و حسها خود میتواند نشانگر یگانه نبودن خاستگاه هستی( آفریدگار) باشد.
5-شما فرض کردید پیش ازآفرینش جهان چگونه بوده باشد ، اکنون آیا چندگانگی آفریدگار بهتر میتواند چنذگانگی انکارناپذیر پدیده های این جهان را توجیه کند یا یگانگی اش؟
6-احساس ناخوشایندی از رنجها و بی عدالتی ها و بیهودگی و گندیدگی و رویدادهای ناگوار و نابسامانی اینجهان را از که باید دید؟ ،
اگر شما به نام اهریمن حساسیت دارید هر نامی که دوست داشتید بر آفریننده این پلیدیها ها بگذارید
اگر همه در توهم باشند که همه چیز در کمال است (چنانچه شاید" چیزهای ناجاندار در ذهن خود" بپندارند)...!

می خواهم فرآیند پنداشتن چیزهایی که جان ندارند ولی ذهن دارند(!) را بدانم!
حتی اندیشه معنوی و "فراهستی" نیز زاییده همین ناخرسندی از هستی موجود است !

این مفهوم" فراهستی" به چه معناست ؟!
یعنی ما یک" وجود" داریم و یک" مافوق وجود" ؟!
می خواهم تعریف مافوق وجودو فرآیند "جهش از عرصه وجود به عرصه مافوق وجود" را نیز بدانم!
اگر همه در توهم باشند که همه چیز در کمال است >>>چنانچه شاید" چیزهای ناجاندار" در "ذهن" خود بپندارند(!!!)

حساب کن یک چیزی هم چیز باشد هم ناجاندار باشد و هم ذهن داشته باشد و هم این چیز ناجاندار صاحب ذهن در توهم باشد که همه چیز در کمال است!
چه شود؟!
چون نهد خشت اول معمار کج تاثریا میرود دیوار کج
راستی دوباره یاد پرسشهایم زنده شد:
1)پس که اینطور؟! بدی " برداشت" است؟ ! آنهم از نوع "برداشت از پدیده ها و رویداد های ناخواسته"؟!
فرض کن رویدادی روی دهد که شما از آن برداشتت بد است و دیگری از همان رویداد برداشتش خوب ! یا برعکس ! اینجا تکلیف چیست ؟ برداشت تو صحیح است یا او؟ اگر برداشت و خواسته تو معیار آن رویداد باشد آن رویداد نباید رخ میداد چون بد بود و اگر برداشت و خواسته دیگری معیار بود آن رویداد می بایست روی می داد! آخرش آن رویداد روی بدهد یا نه؟!
2)بلاخره بدی عبارت است از برداشت انسانها از پدیده ها و رویدادهای ناخواسته ؟ یا خود آن رویدادهای ناخواسته ؟
3) یک سوال دیگر: فرض کن جهان قرار است خلق شود و انسان هم جزئیست از این جهان ! حالا قبل از خلقت این انسان چگونه خواسته ها و ناخواسته هایش معیار باشد ؟! هنوز خودش خلق نشده چگونه خواسته اش را معیار قرار دهند؟ لابد بعد از خلقش! اگر پس از آنکه خلق شد قرار شد خواسته هاو ناخواسته هایش معیار خلقتش (زندگیش) باشند در این صورت تکلیف آن خلقت اولی چه می شود؟
4) مگر انسان تا احساس ناخوشایندی آنهم از روی "برداشت انسانها از پدیده ها و رویدادهای ناخواسته" کرد باید دست به ابداع "اورمزد" و "اهریمن "بزند؟!
من از بحث های این بخش از سایت بسیار لذت می برم.
خلاصه بسیار سودمند که انسان با نظرات این طور افراد آشنا بشود.
آقای نصر12،
علیکم سلام،
من دیگر نمیخواستم این بحث را دنبال کنم ، اما روشی که شما بکار بردید منطقی و فلسفی نیست،بلکه مذهبی است و آنهم مذهبی از گونه حوزوی اش است >
-شما پرسشهایی را آوردید اما نخواستیدآنها را بررسی کرده و آنها را بازتر کنید و باورها را از دیدگاههای فراوان موجود ببینید.
-شما پیش از پرسش و بررسی حکم میکند و میخواهید باور مذهبی خود را بدیگران بپذیرانید.
- بجای آنکه دیدگاههای گوناگون دراینباره را پژوهش کنید و با برهان و روشی بیطرف منطقی آنها را رد کرده باشید پس از آن بیدرنگ حکم شرعی صادر میکنید ،
-شما تنها دینهای ابراهیمی را بحق میدانید
-شما انجیل و تورات را تحریف شده میخوانید که گذشته از توهین بزرگی که به پیروان این دینها است همین گمان را در مورد کتاب مقدس خودتان هم میتوان داشت.
-شما بجای اینکه راه اندیشیدن و گزینش را نشان دهید ، با عبارتهایی همچون "تمام گذینه های ..کنار میرود، بیش ازاینبرای یافتن راه نیاز ندارید.." میکوشید تا راه گزینش و اندیشه آزاد را ببندید و دگما های مذهبی خود را بر دیگران بپذیرانید
یادداشت زبانی: چون در عربی کارواژه(فعل) " بودن" نیست بعربی میگویند "آیا خالق داریم" (که بازتاب دستور عربی است)
اما بفارسی اش میگوییم " آیا خدایی هست ؟"
سلام
به نظر می رسد که اگر شیوه صحیح تحقیق و بررسی را بیابید، سردرگمی ای نخواهید داشت. قطعا کنجکاوی بشر به پایان نمی رسد و همیشه سوالاتی باقی خواهد ماند. حتی علمایی که یک عمر دین را بررسی کرده اند، باز هم بی سوال نیستند. و چه بسا هر یافته جدیدی برای آنها سوالات متعدد جدیدی را در پیش بیاورد.
مهم این است که سوالات بنیادین را جواب دهید. که در این صورت با جواب دادن به سه سوال ساده می توانید اسلام را آگاهانه انتخاب کنید:
آیا خالق داریم؟
آیا خالق ما می تواند موجودی مادی باشد یا آنکه باید موجودی با صفات کمالی و منزه از نقص باشد؟
آیا این خالق که با توجه به صفاتش باید از خلق ما حکمتی داشته باشد، پیامش باید به طور سالم در دست ما قرار گرفته باشد؟
با سوال اول تمام گزینه های بی دینی کنار می رود.
با سوال دوم تمام دین هایی که خدای واحد متعال را قبول ندارند کنار می روند و تنها با سه دین ابراهیمی مواجه خواهید بود.
و با سوال سوم و روشن بودن تحریف انجیل و تورات حقیقت اسلام برایتان روشن خواهد شد.
و در بین فرقه های اسلامی نیز کافی است به یک سوال جواب دهید که آیا ممکن است خدا رهبری امت هدایت طلب را در دست کسی قرار دهد که می تواند آنها را به گمراهی ببرد؟ طبیعتا با جواب واضح این سوال رهبر باید معصوم باشد و در این صورت تشیع نیز اثبات می شود.
بیش از این برای یافتن راه نیاز ندارید هر چند مسیر علم جویی انتهایی ندارد و تشنه علم سیراب نمی شود.
علمی که از راه قلب با زدودن زنگار آن حاصل می شود با علمی که در تکنولوژی و ... مطرح است دو سنخ کاملا متفاوت است. و هر علمی با شیوه خاص خودش به دست می آید.

امتحان الهی مانند قرار دادن طلا در کوره برای به دست آمدن عیار خالص تر از آن است.
کسی که طلا را در کوره قرار می دهد، از پیش می داند عیار آن چند است.
و می داند که پس از قرار گرفتن در کوره، چقدر طلا و چقدر غیر طلا خواهد داشت.
اما این کوره است که طلا و غیر طلا را از هم جدا می کند.
امتحان الهی به فعلیت رساندن استعدادها نیز هست. نه صرف مشخص شدن آنها
و باید استعدادها به فعلیت برسند
برای همین کسی که ادعای ایمان کرده و بر سر ادعایش ایستاده، نباید دو روزش یکسان باشد و باید هر روز رشد کند.
آقای irani222 درست گفتند که این بحث( که تاریخ چند هزار ساله دارد )، بحث سنگینی است
و براستی یافتن پاسخی 100درصد قانع کننده برای هیچکش شدنی نیست ،
در اینباره بیشتر پرسش هست تا پاسخ ،
اما ما هر اندازه هم با هم اختلاف نظر داشته باشیم ، نباید رودرروی هم باشیم ، بلکه همین گفتگو در کل برای همه ما سودمند است
گفته اند "پرسشی که خوب مطرح شده باشد همزمان نیمی از پاسخ را دربر دارد"
جناب پاپکتا
آنچه تا امروز فهمیده ام این است که برای بقای یک کامنت تا جای ممکن باید "ادب" را رعایت کرد.
نه ریش به دست ماست و نه قیچی, خوب است بدانید که کامنتهای بنده هم بارها حذف شده است.
خوشبختانه سایت کتابناک امکان ارتباط خصوصی کاربران با همدیگر را فراهم کرده است, پس شما اگر فکر میکنید که حرف مهمی برای گفتن دارید, و ممکن است کامنتتان حذف شود, میتوانید به طور مستقیم و خصوصی به بنده پاسخ دهید.
--------------------
جناب دبیرزاده گرامی
شما به آن "نکته" توجه کافی نکردید!
بسیاری از حرفهای شما درست است اما ظاهرا به کامنت قبلم توجه کافی نداشتید :
خاصیت کمال اینست که دمادم کامل تر شود... کمال, کامل شدن روزافزون است... کمال "رفتن" است نه رسیدن...
پس این که میگویم "همه کامل هستند" به معنای منفعل شدن و دست از تلاش کشیدن و... نیست.
بنده هیچگاه تاریکی و روشنایی را یکسان نمیپندارم, بلکه "یگانه" میدانم.
اما آنکسی که "یگانگی" و "یکسانی" را یکسان بداند, هنوز در جهان "دوئیت ها" در حال جانفرساییست.
البته از بحثهای قبلی با دوستان دریافته ام که این حرف ها برای بسیاری از دوستان, هنوز سنگین است.
اثبات وجود خدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک