رسته‌ها
دیوان امام خمینی
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 149 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 149 رای
اشعار روح الله خمینی اولین بار ۱۸ روز پس از درگذشت وی در روزنامه کیهان منتشر شد و بلافاصله در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب یافت. اولین شعر منتشر شده از وی غزلی چهارده مصرعی با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» بود که توسط احمد خمینی، فرزند او در اختیار روزنامه کیهان قرار گرفت و بعدا در قالب چند کتاب شعر و عمدتا «دیوان امام» منتشر شد. انتشار این اشعار که نشانگر وجه دیگر شخصیت روح الله خمینی و دیدگاه های وی و منش عرفانی او بود برای رسانه های غربی تازگی داشت. روزنامه نیویورک تایمز نوشت که این غزل روح الله خمینی در آخرین شماره هفته نامه سیاسی هنری نیو ریپابلیک، با ترجمه یلیام چیتیک شیعه شناس، مترجم و متخصص برجسته متون کلاسیک عرفانی، فلسفی اسلامی انتشار خواهد یافت. شائول بخاش به این روزنامه گفت که غزل آقای خمینی بسیار برجسته و قابل توجه‌است.

دیوان شعر امام کتابی است که در ۶ فصل غزلیات، رباعیات، قصاید، مسمط، ترجیع بند و اشعار پراکنده تنظیم شده و اولین بار توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) در ۴۳۸ صفحه انتشار یافته‌ است.
بسیاری از شعرای معاصر همچون حمید سبزواری، جواد محقق، عبدالجبار کاکایی، رحیم زریان، محمدعلی بهمنی، کامران شرفشاهی، سعید بیابانکی، صابر امامی، عباس چشامی و امیر مرزبان، در ارتباط با این دیوان اظهار نظرهایی کرده‌اند.
ترجمه اشعار این دیوان که عمدتا در سبک عراقی سروده شده‌اند، به هندی، عربی و چندین زبان دیگر انتشار یافته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
432
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamid
hamid
1390/08/30

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان امام خمینی

تعداد دیدگاه‌ها:
167
امام هرچه که بود به هدفش ایمان و اعتقاد عمیق و واقعی داشت مرد حرفش بود. انسان حقیقتا شجاعی بود و ... هرچند با نظرات سیاسیش اصلا موافق نیستم.!!!!اما دلیل نمیشه که بهش احترام نذارم .حتما اگه ایشان هنوز زنده بودند نمیذاشتن وضع کشور به این حال و روز بیوفته.
رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند؛ جز آتشی به منزل...
مایه افتخار عالم است این سرودها و سروده ها.
ای امام کاش زنده بودی میدیدی اینجا چه تهمت های ناروایی بعضی از رفقا دارند بهت میزنند . البته اینان نمیتوانند با این حرفهای پوچ و بی اساس چیزی از عظمت تو بکاهند .

چشم گشایش از خلق، نبود به هیچ بابم
در بزم بیسوادان، لب بسته چون کتابم
صائب تبریزی
ای امام کاش زنده بودی میدیدی اینجا چه تهمت های ناروایی بعضی از رفقا دارند بهت میزنند . البته اینان نمیتوانند با این حرفهای پوچ و بی اساس چیزی از عظمت تو بکاهند .
مرا دیگرگونه خدایی می بایست
شایسته ی آفرینه یی
که نواله ی ناگزیر را
گردن
کج نمی کند.
و خدایی
دیگرگونه
آفریدم...
خدا درو تخته را خوب با هم جور کرده و ایضاً هیچ و پوچ .
اگر ما دو لبۀ قیچی را نشناسیم باید به عقل خود شک کنیم .
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس ها، به داس سخن گفته‌ای.

این رفقایمان بیشتر ما را یاد کنفرانس برلینی ها میاندازند .
فارغ از همه صحبتها ، تو فرق یاس و خرزهره را میدانی ؟

کــــور کورانه به میخانه مرو، اى هشیار

من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
من بی‌نوا بند‌گکی سربراه
نبودم
و راهِ بهشتِ مینوی من
بُز روِ "خر رو" طوع و خاکساری
نبود:

از قلب مفتی نگردد بی‌تعلم هیچ کس
علم باید تا کند درد حماقت را دوا
صد علی در کوی ما بیش‌ست با زیب و جمال
لیک یک تن را نخواند هیچ عاقل مرتضا
دیوان امام خمینی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک