اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر
نویسنده:
ژان پل سارتر
مترجم:
مصطفی رحیمی
امتیاز دهید
✔️ سارتر در این کتاب مفاهیم فلسفی از دیدگاه اگزیستانسیالیسم را بررسی کرده است. وجود انسان طبق اگزیستانسیاسم سارتر مقدم بر ماهیت او می باشد. انسان پیش از آنکه تعریف آن به وسیلهٔ مفهومی ممکن باشد وجود دارد.
این کتاب خلاصه ای است از دیدگاه و سیستم فلسفی ژان پل سارتر در مورد اگزیستانسیالیسم و وجود انسان و ماهیت او.
بیشتر
این کتاب خلاصه ای است از دیدگاه و سیستم فلسفی ژان پل سارتر در مورد اگزیستانسیالیسم و وجود انسان و ماهیت او.
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/03/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر
siawash110 ان شاء الله بتـوانید بهسلامتی و خوشی مهاجرت کنید و آنجا از نزدیک ببینید که اومانیستهای جدی و صاحب فکر چقدر در گفتگو و بحث جدی هستند و چه ارزش و اهمیتی برای علم قائلاند. آیا آنان نیز بنیانگذاران علوم اجتماعی را با حکیم سبزواریهای خودشان یکی میدانند؟ آیا آنان هم بهمحض شنیدن عبارت «امپریالیسم» از کسی او را حواله میدهند به روسیه و چین و کره و استالینیسم و لنینیسم و غیره؟ من که تابحال ندیدهام. من که گهگاه از طریق اینترنت جدلهای نظری و مباحثات آنان را دنبال میکنم، علیرغم اختلاف نظر، از اهمیتی که به روش علمی و فرم بحث و استدلال میدهند بینهایت لذت میبرم. اتفاقاً در دورههای اخیر جدیترین نقدها به نظام سیاسی و اجتماعی «غرب» را نزد همین اومانیستهای جدی دیدهام نه چپها و سوسیالیستها. مثلاً آلبر کان (Albert E. Kahn) و پیروان پرشمارش. بروید ببینید که چگونه و با چه جدیت و تعهدی درباره عاملیت ساختارهای اجتماعی سخن میگویند. حکایتی که آوردید خیلی جالب است. در اینجا وضع شما از حکیم سبزواری خیلی خرابتر است. حکیم نه عکس را دیده بود نه دوربین را. شما عکس را دیدهاید و سازوکار دوربین عکاسی، عاملیت آن و اندیشه و آگاهیئی که پشت دوربین عکاسی است را منکر میشوید. آن را «انتزاعی» و بدون «منشاء اثر» میخوانید. شما عاملیت بستر عینیئی که فرد در آن به وجود میآید و رشد میکند را با دلایلی بدتر از حکیم سبزواری منکر میشوید. شما فرد را با انگشت نشان میدهید و نه تنها غیر از «فرد» چیز دیگری در او نمیبینید بلکه واقعیت نداشتن جامعه را هم در او میبینید. پیشتازان علمی همان «بلوک غرب» هرگز اینگونه با «فرد» و «جامعه» برخورد نکردند. فکر میکنم بنجامین فرانـکلین بود که میگفت ستون اصلی استقلال فرد دستاوردهای تزلزلناپذیر علم جامعه است. البته جای تاکید دارد که تعبیر دوربین عکاسی در نهایت تعبیر گویا و بجایی نیست. تفاوت میان افراد و عکسها در این است که افراد میتوانند بهمیانجی جامعه و بهمیانجی روشهای علم ناظر بر جامعه از بستر واحد پیدایش و وجود و تعالی و تکامل خود آگاه شوند.