پشت پرده های حرمسرا
نویسنده:
حسن آزاد
امتیاز دهید
گوشه هایی از تاریخ اجتماعی ایران
سخن ناشر:
شاید به تصور بسیاری از آنها که مطالعه و تحقیقی در تاریخ ایران دارند، موضوع بیان چگونگی حیات اجتماعی زنان و نقش آنان در امور سیاسی مملکت، و اینکه نیمی از قشر جامعه به عنوان زن بازیچه دست شهوت رانان و عیاشان زمانه بوده اند، حرف تازه و سخنی بدیع نباشد، چه در جابجای تاریخ این سرزمین مواردی وجود دارد که به اینگونه مطالب اشاره رفته است، اما بسیار کوتاه و مختصر. ولی مجموعه ای از آنچه که منظور نظر هست در قالب یک تالیف وجود نداشت. زیرا به گفته استاد باستانی پاریزی متاسفانه مورخین قدیم ما خیلی کم در خصوصیات زندگی بزرگان و امرا وارد میشدند، خصوصا در مورد روابط آنها با زنان و روابط زنان خانواده با یکدیگر و دخالت آنها در سیاست مملکت خیلی به اجمال و کتابه سخن بمیان میآورند و این خاصه، علاه بر ترسی که از احتمال افتای آن داشته اند، شاید بر خصوصیات اخلاقی و روحی و حجب اجتماعی و عصمت مذهبی خود مورخین نیز مربوط میشده است، و بالنتیجه از یک عنصر مهم تاریخ ساز که جای پای زن در تاریخ باشد غافل مانده اند. خصوصا که وقتی بدانیم که بسیاری از کینه ها و نفرت های خانوادگی زنانه موجبات کشته شدن سرداران و بزرگان و جنگهای بین الملل و آشفتگیهای اقتصاد و حتی سقوط دولت ها بوده است. علاوه بر اینها باید در بیان زندگانی زنان در حرمسراها توجه داشت که حرمبازی و حرمسازی و بسیاری مطالب از این دست بخاطر تعصبات موجود در هر دوره ای، بطور وضوح در کتابها و آثار تاریخی نیامده است، و همین امر مشکل بزرگی برای ارائه یک کار تحقیقی در این زمینه بوجود آورده است. اما با تمام کمبود منابع، اثر حاضر تاحدی گوشه هائی از تاریخ اجتماعی ایران را در موضوع حرمسراها روشن ساخته و نگاهی به پشت پرده های حرمسرا داشته و ما را از ماجراهای اندرونی شاهان و بزرگان آگاه ساخته است. گرچه به کوتاه سخن، خود حرمبازان و حرمسازان نیز بی آنکه خود بدانند، جزئی از اسباب مضحکه نظام مبتنی بر خودکامگی و عیاشی خود شدند و در همان حرمسراها که ساخته بودند زندانی گشتند، و بدون آنکه بتوانند اثری از شخصیت خود به عنوان یک انسان بروز دهند، در کنار کنیزکان زیباروی در جستجوی لذات حیوانی خویش، عمر به پایان بردند.
به سخنی دیگر پشت پرده های حرمسرا نگرش دیگری است به تاریخ بشریت مظلوم. زیرا که زن را جدا از مجموعه بشریت نمیتوان تصور کرد و در تدوین چنین غمنامه ای از زندگانی زنان حرمسراها هر چند در تالیف کتاب حاضر، مولف با تنگناهای دسترسی به منابع و مآخذ روبرو بوده و بخاطر رعایت پاره ای مسائل نمیتوانسته بطور آشکار به بیان نحوه عشقبازیها و اعمال غیرانسانی داخل حرمسراها بپردازد اما با تمام این مشکلات تا حد بسیاری در کار خود موفق بوده است و بسیار بجاست سعی و کوشش مولف که اغلب منابع و مآخذ این تالیف را از نویسندگان و محققان معاصر انتخاب کرده چرا که این عمل وی، خود قائل شدن ارج و اهمیت به تالیفات معاصران است که بالاخره باید آثار آنان نیز به عنوان مآخذی در تاریخ ایران شناخته شود.
با توجه به این نکته که چاپهای اول و دوم کتاب در ماههای نخست انتشار نایاب شد اینک با سپاس فراوان از استقبال بسیار مردم چاپ سوم را تقدیم دوستداران تاریخ اجتماعی ایران میداریم. با این امید که خوانندگان عزیز و اهل دانش و فضیلت مانند گذشته از راهنمائی های خویش بهره مندمان سازند.
بیشتر
سخن ناشر:
شاید به تصور بسیاری از آنها که مطالعه و تحقیقی در تاریخ ایران دارند، موضوع بیان چگونگی حیات اجتماعی زنان و نقش آنان در امور سیاسی مملکت، و اینکه نیمی از قشر جامعه به عنوان زن بازیچه دست شهوت رانان و عیاشان زمانه بوده اند، حرف تازه و سخنی بدیع نباشد، چه در جابجای تاریخ این سرزمین مواردی وجود دارد که به اینگونه مطالب اشاره رفته است، اما بسیار کوتاه و مختصر. ولی مجموعه ای از آنچه که منظور نظر هست در قالب یک تالیف وجود نداشت. زیرا به گفته استاد باستانی پاریزی متاسفانه مورخین قدیم ما خیلی کم در خصوصیات زندگی بزرگان و امرا وارد میشدند، خصوصا در مورد روابط آنها با زنان و روابط زنان خانواده با یکدیگر و دخالت آنها در سیاست مملکت خیلی به اجمال و کتابه سخن بمیان میآورند و این خاصه، علاه بر ترسی که از احتمال افتای آن داشته اند، شاید بر خصوصیات اخلاقی و روحی و حجب اجتماعی و عصمت مذهبی خود مورخین نیز مربوط میشده است، و بالنتیجه از یک عنصر مهم تاریخ ساز که جای پای زن در تاریخ باشد غافل مانده اند. خصوصا که وقتی بدانیم که بسیاری از کینه ها و نفرت های خانوادگی زنانه موجبات کشته شدن سرداران و بزرگان و جنگهای بین الملل و آشفتگیهای اقتصاد و حتی سقوط دولت ها بوده است. علاوه بر اینها باید در بیان زندگانی زنان در حرمسراها توجه داشت که حرمبازی و حرمسازی و بسیاری مطالب از این دست بخاطر تعصبات موجود در هر دوره ای، بطور وضوح در کتابها و آثار تاریخی نیامده است، و همین امر مشکل بزرگی برای ارائه یک کار تحقیقی در این زمینه بوجود آورده است. اما با تمام کمبود منابع، اثر حاضر تاحدی گوشه هائی از تاریخ اجتماعی ایران را در موضوع حرمسراها روشن ساخته و نگاهی به پشت پرده های حرمسرا داشته و ما را از ماجراهای اندرونی شاهان و بزرگان آگاه ساخته است. گرچه به کوتاه سخن، خود حرمبازان و حرمسازان نیز بی آنکه خود بدانند، جزئی از اسباب مضحکه نظام مبتنی بر خودکامگی و عیاشی خود شدند و در همان حرمسراها که ساخته بودند زندانی گشتند، و بدون آنکه بتوانند اثری از شخصیت خود به عنوان یک انسان بروز دهند، در کنار کنیزکان زیباروی در جستجوی لذات حیوانی خویش، عمر به پایان بردند.
به سخنی دیگر پشت پرده های حرمسرا نگرش دیگری است به تاریخ بشریت مظلوم. زیرا که زن را جدا از مجموعه بشریت نمیتوان تصور کرد و در تدوین چنین غمنامه ای از زندگانی زنان حرمسراها هر چند در تالیف کتاب حاضر، مولف با تنگناهای دسترسی به منابع و مآخذ روبرو بوده و بخاطر رعایت پاره ای مسائل نمیتوانسته بطور آشکار به بیان نحوه عشقبازیها و اعمال غیرانسانی داخل حرمسراها بپردازد اما با تمام این مشکلات تا حد بسیاری در کار خود موفق بوده است و بسیار بجاست سعی و کوشش مولف که اغلب منابع و مآخذ این تالیف را از نویسندگان و محققان معاصر انتخاب کرده چرا که این عمل وی، خود قائل شدن ارج و اهمیت به تالیفات معاصران است که بالاخره باید آثار آنان نیز به عنوان مآخذی در تاریخ ایران شناخته شود.
با توجه به این نکته که چاپهای اول و دوم کتاب در ماههای نخست انتشار نایاب شد اینک با سپاس فراوان از استقبال بسیار مردم چاپ سوم را تقدیم دوستداران تاریخ اجتماعی ایران میداریم. با این امید که خوانندگان عزیز و اهل دانش و فضیلت مانند گذشته از راهنمائی های خویش بهره مندمان سازند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پشت پرده های حرمسرا
آزادی بیان مخصوصا تو این زمینه ها(و اینجا که همه نوع مدل هست)نوپاست و نیاز به بسترسازی و فرهنگ سازی داره که ....
شما رو می رسونه؟؟؟
و باز هم من نخواستم به شما ادب یاد بدم.من فقط گفتم که "به نظر من" اون متنتون بی ادبانه
بود و مثل اینکه مدیران سایت هم همین نظر رو داشتند که کامنتتون حذف شد.
شما یه طوری با من حرف می زنید که انگار نظرتون رو من حذف کردم!!
خانم donya joon بنده نه تشویق شما رو میخوام نه از شما خواستم به بنده ادب یاد بدین اگه متن منو نمی پسندین لطفا بگین من اون داستانو چه جوری سانسور کنم که بشه همون مطلب رو رسوند؟ گاهی وقتها چیزایی هست که آدم مجبوره برای گفتنشون رک باشه. در کل این سانسور دیدگاه ها رو در شان کتابناک نمی بینم.
تو آندرستنت!!:D
درباره دورگه وچندرگه شدن ايرانيها بايد متاسفانه بگم درسته!
جايي شنيدم كه توي يكي از منطقه هاي ايران(خاطرم نمياد كجا؛كردستان يا لرستان يا فارس و...:D)كه هنوز نژاد اصيل ايراني هستن
وخارج از قبيله خودشون ، نه به كسي زن ميدن ونه زن ميستونن:-)
i don`t care about my dictation, comperdo
از وضعیت زن پیش از اسلام در ایران چیزهای گوناگونی گفته ولی فکر کنم چون منابع معتبری در دسترس نیست و فقط منابع مختصر یونانی که اعتبارش خیلی کم است و دارای تضادهای زیادی است استفاده کرده نمیشه بهش زیاد استناد کرد
وضعیت زنان را در جامعه ی عرب پیش از اسلام خوب دانسته و گفته که از آزادی های خوبی برخوردار بودند و نمونه اش را خدیجه گفته که دارای ثروت زیادی بوده
زنده به گور کردن دختران را تنها به قبیله ی کوچکی نسبت داده نه تمام اعراب که نشان دهنده ی افسانه بودن همین امر است
علت اصلی انزوای زن در اسلام را به این نسبت داده که عربها وقتی کنیزان ایرانی رومی و ترک گرفتند دیگر به زنان سیاه و آفتاب سوخته خود اهمیت ندادند و باعث شد که زن در جامعه مقام خود را از دست بدهد و گوشه نشین شود و همچنین وقتی مردان به عیاشی و هرزگی مشغول بودند زنان خود را در خانه ها زندانی کردند.
بله کتوب پارسی که من باب تاریخ و تمدن ایران نوشته شده باشد توسط عراب سوخته. هر چه هست منابع یونانی و رومی است.
خوب در مورد کنیز های عجم و غیر عرب که ایرانی و تورک و روم شرقی که سوریه و ترکیه فعلی است.
خوب آیا همه مشغول آن بودند؟
من نظر خود را اینطور مطرح می کنم . نژاد ایرانی آریایی با نژاد عرب و مغول مخلوط گشته است.
اثباط آن چرا در ایران رنگ سبزه زیاد است؟ چرا در مشهد و خوراسان افراد چشم بادومی زیاد است من توهین نمی کنم و نزاد پرست نیستم.
هال می گن تورک از نسل مغول اند پس چرا در تبریز و اطراف آن چشم روشن زیاد است(!)(!)(!)(!)(!)
خوب این یک حقیقت است قوم عرب فاتح آن زمان بودند و معمولآ قوم فاتح بر مردم شکست خورده انجام می داد . همان گونه که رومیان به زنان سایر کشور ها تجاوز می کردند و همچنین در بعضی جنگ های داخلی این کار می کند برای حس ترس در میان مردم(!)(!)(!)(!)(!)
اصلا همچین چیزی نیست.اتفاقا با پیام اون داستان کاملا هم موافق بودم.شما همون پیام رو بیاید مودبانه تر
بنویسید بنده هم باهاتون موافقت می کنم؛هم تشویقتون می کنم.چون دوستان اینجا،معمولا سن بالایی دارند دلیل نداره هر چیزی رو بنویسید و وقتی باهاتون مخالفت میشه بگید که نظرم به ضرر شما بود!!!
چطور نظر شما می تونه به ضرر من باشه؟؟؟!!!
تهمت هم زدید البته(گزارش) که اصلا لازم نمی بینم از خودم دفاع کنم.شما هر طور که راحتید،"فرض" کنید.