وانیل و شکلات
نویسنده:
از وواکاساتی مودینیانی
مترجم:
لیلا صدری
امتیاز دهید
سرآغاز داستان:
یکشنبه ۲۴ می
آندرئای عزیز، نکبت زندگی من!
بارها تو را تهدید کردم که ترکت میکنم و هرگز این کار را نکردم. اما اکنون میروم. خوب میدانی که در تصمیماتم کند اما مصمم هستم. در هژده سال زندگی زناشویی به خودخواهی تو به قدرتت در دروغ گفتن، به ترسهایت و به ناپختگی کودکانه ات پی بردم. نمی خواهم بدانم بدون من چطور از پس مشکلات برمی آیی با توجه به اینکه به تنهایی قادر به باز کردن یک قوطی آبجو نیز نیستی! اگر مایل به ادامه زندگی باشی، مطمئناً یاد خواهی گرفت که از خودت، از سه فرزندمان و از باغ وحشی که اسمش را خانه گذاشته ایم، مراقبت کنی. دستور دادن و اداره کردن مستخدم که تو او را با مهربانی و لطف «احمق» صدا میکنی کار ساده ای نخواهد بود. همینطور مدارا کردن با خواهر آلفونسینا که هربار میگوید اگر لوکا کوچولو را غسل تعمید ندهیم به عقوبت الهی گرفتار خواهیم شد. همچنین کنار آمدن با مادرت که از خانه خارج می شود و برای پیدا کردنش باید تمام شهر را زیر پا بگذاری. با روانشناس لوکا، با دانیل که در پانزده سالگی هنوز جایش را خیس می کند. با قبضهای پرداختی به پست و قبضهایی که باید به بانک بپردازی و با صورت خرید روزانه باید مانند باد بین مدرسه و مهدکودک لوکا و مدرسه رقص لوچیا در حرکت باشی...
یکشنبه ۲۴ می
آندرئای عزیز، نکبت زندگی من!
بارها تو را تهدید کردم که ترکت میکنم و هرگز این کار را نکردم. اما اکنون میروم. خوب میدانی که در تصمیماتم کند اما مصمم هستم. در هژده سال زندگی زناشویی به خودخواهی تو به قدرتت در دروغ گفتن، به ترسهایت و به ناپختگی کودکانه ات پی بردم. نمی خواهم بدانم بدون من چطور از پس مشکلات برمی آیی با توجه به اینکه به تنهایی قادر به باز کردن یک قوطی آبجو نیز نیستی! اگر مایل به ادامه زندگی باشی، مطمئناً یاد خواهی گرفت که از خودت، از سه فرزندمان و از باغ وحشی که اسمش را خانه گذاشته ایم، مراقبت کنی. دستور دادن و اداره کردن مستخدم که تو او را با مهربانی و لطف «احمق» صدا میکنی کار ساده ای نخواهد بود. همینطور مدارا کردن با خواهر آلفونسینا که هربار میگوید اگر لوکا کوچولو را غسل تعمید ندهیم به عقوبت الهی گرفتار خواهیم شد. همچنین کنار آمدن با مادرت که از خانه خارج می شود و برای پیدا کردنش باید تمام شهر را زیر پا بگذاری. با روانشناس لوکا، با دانیل که در پانزده سالگی هنوز جایش را خیس می کند. با قبضهای پرداختی به پست و قبضهایی که باید به بانک بپردازی و با صورت خرید روزانه باید مانند باد بین مدرسه و مهدکودک لوکا و مدرسه رقص لوچیا در حرکت باشی...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی وانیل و شکلات
مسئله اینجاس سیاست از تعریف کی؟کنت؟ماکیاولی؟از نظر کمونیستا؟از نظر اپیکوریستا؟از کدوم نظر و کدوم دیدگاه سیاست تعریف داره؟حالا شما پدر گرامی.فلسفه از کدوم دیدگاه؟اگر فلسفه تفکر و تعقل باشه پس ادم عاقل باید بتونه مسائل مختلف که با هم ربط دارن و رو هم اثر میذارن رو تجزیه تحلیل کنه و ربطشونو بفهمه.من از دیدگاه خودم نوشتم.شما تعریفت چیه؟مسئله بعدی قانون اساسی.بله میدونم.شاید شما نمیدونی که از حدود هزار پیشنهاد بیست و هفتاش برای اصلاح قانون اساسی امریکا پذیرفته شده که تا الان که حضور ذهن دارم اخریش در سال ۱۹۹۲ بوده.یعنی سی سال پیش.پدر گرامی مثل اینکه نمیدونی قانون اساسی ایران هم سال ۶۸ اصلاح شده مثل اصل صد و ده و امثالهم.یعنی سی دو سال پیش.کما اینکه قانون اساسی ایران به اندازه کافی کامل هست که هر بیسواد و گوساله ای نتونه ازش نقد کنه.به اجرا نقد وارد هست ولی نقد به اصل قانون به اون صورت وارد نیست که دوستان برانداز به سوزش افتادن اینجا.بله نقدی بر زبان های قومیش که ضد منافع ملی هست رو من برش وارد میکنم.اگر هم مشکلتون رای دادنه پس بهتره اول دوستان غربگدا ماله ای رو برای امریکا و کشورهایی از این دست پیدا کنن و بعد اظهار نظر کنن و خواستار رفراندوم یا تغییر قانون یا مسایل دیگه بکنن و ازادی های من دراوردیشونو طلب کنن.مسئله بعدی اصل اسلام.اگر زمان و مکان اول اسلام رو در نظر بگیریم و با توجه به شرایط فرهنگی و ایدئولوژیک امروز جهان اون رو نقد کنیم اصل اسلام خونخواری و کشت و کشتاره که به وضوح در تاریخ طبری و بلعمی و امثالهم اومده و شما جناب کتابخوان قطعا این ها رو مطالعه کردین.اگرم با توجه به گذر زمان و دانشمندان و حکیمان بسیار بزرگی که در دل جوامع اسلامی ظهور کردن و روی رنسانس اروپا هم تاثیر داشتن نقد کنیم اصل اسلام عقل گرایی و علم دوستیست.اگر اسلام شیعه جمهوری اسلامی رو نگاه کنیم و اصل اسلام رو بر این اساس تعریف کنیم اسلام میشه ابزار ایدئولوژیک ایران برای بازگشت به تمدن بزرگ ایران.نفوذ ایدئولوژیک و هژمونیسم ایران برای شکست امپریالیسم امریکا در خاور میانه و ایجاد امنیت و استقلال و قدرت سیاسی و نظامی.اگر هم اصل اسلام رو با در نظر گرفتن سلفی ها و دوگم ها و تکفیری ها و وهابی ها بررسی کنیم اصل اسلام میشه ابزار ایدئولوژیک امپریالیسم امریکا(دموکرات ها:D) برای هژمونیسم خودش در خاورمیانه و استعمار.
راستی.در دموکراسی و شعارهای کودکانش مگه نبود که اگر مردمی یک حکومت رو نخوان اون حکومت باید برود؟
پس طبق خواسته های دموکراتیک، امریکا در کشورهای خاورمیانه چه میکند؟چرا دولت فدرالیستی امریکا بعد از قضیه جورج فلوید و بعد از شورش مردم و حمله اونها تا خود کاخ سفید، نرفت و دست به سرکوب زد؟اگر فیلتر کردن تلگرام در ایران مغایر با دموکراسی است (شعار های پوچ) فیلتر کردن و تحریم تیک تاک ضد دموکراسی نیست؟اگر دموکراسی یعنی همه،حتی تجزیه طلبان،حق صحبت دارن پس چرا تجزیه طلبان طبق قوانین بین الملل حتی فیسبوک هم ندارن و به شدت سرکوب میشن؟ایا تجزیه طلبان فقط در ایران حق حرف زدن دارن؟اگر دموکراسی یعنی اگر مردم تو را نخواهند باید بروی و به خواست انها احترام بگذاری، پس چرا امریکا در تمام نقاط دنیا پایگاه نظامی و نفوذ سیاسی و اقتصادی شدید دارد؟چرا تحریم میکند و به خواست مردم کشور های تحریم شده اهمیت نمیدهد؟
و درمورد خودت.دوست عزیز که سن و سالی ازت گذشته و باید الگوی بچه هات باشی.اول از همه.من متنی نوشتم و به قول معروف حرف و انداختم زمین.شما نکنه جزو همون بیسوادها و گوساله ها هستی که سریع واکنش نشون دادی و بهت برخورده؟دوما.اینکه من فحاشی کردم،بله.فحاشی کردم و از محضر گوساله عذر میخوام که حیواناتی دوپا همچون براندازان رو با اون مقایسه کردم و بخاطر توهینم از محضر گوساله عذر میخوام.سوما.اینکه با طرح سوالاتی چرند و بچه گانه اون هم با این سن و سال همچون بچه ها بخوای مچ منو بگیری و اخرشم بگی دماغ سوخته چی و ثابت میکنه؟دوزاریت افتاد ایشالله؟چهارما.اینکه دو تا اشتباه تایپی رو بزرگ کنی و بخوای با اونها منو زیر سوال ببری مثل (شاکت و جامعه سناسان) اوج حقارت و ذلیل بودن خودت رو در نقد و بحث کردن میرسونه.پنجما.اول متن رو درست بخون و بعد سوال کن و نقد کن.من کجای متن نوشتم جامعه شناسان جرات نقد ندارن یا به عبارتی ترس از گونی و... دارن؟من گفتم حق ندارن اینکارو بکنن.چون رسانه حرف اونها رو به گوش کسی نمیرسونه و عملا در هیاهو و شعار های پوچ دموکراسی یا تبلیغات همجنس بازی و ایران هراسی گم میشه.پس حق شنیده شدن ازش سلب شده.پس حقی نداره.نه اینکه میترسه یا جرات نداره.پس بهتره قبل از حمله فکر کنی،خوب بخونی و بعد از اینکه فهمیدی قضیه چیه حرف بزنی تا یه وقت گل بخودی نزنی.البته من دلیل تعصبات بیخودی شما دوستان رو میفهمم که مثل اصلاح طلبا مرتجع و مخالف پیشرفت مملکتین(میدونی که اونا هم لیبرال و دموکرات و سکولارن؟).
برتراند راسل خوب جوابتونو میده.بعد از چهل و یک سال من هم جای شما بودم میموندم که چه جوری جواب تاولهای کف پامو بدم و بگم کل مسیر رو این مدت اشتباه اومدم.
و در پایان:بهتر نیست جای تهمت زدن(لشکر سایبری) و توهین کردن و سوالات بچه گانه مطالعه بفرمایید و بازیچه دست البانی نشین ها و ارتش سایبریشون نشین و مزدور بی جیره مواجب صهیونیسم نباشین؟
نکنه لابد میخوای ازم بپرسی صهیونیسم چیه؟
ما رو که در وادی اندیشه های تهی و متکی بر هیجانات بردین چند کلامی هم شما از دانشتون ما رو بهره مند کنید ببینم.دوست دارم از افاضاتتون درمورد دموکراسی و امریکا و دلیل اوردن کلمه (اسلام)کنار (جمهوری) و تعریف فلسفه از دیدگاه جنابعالی بهره ببرم.برام جالبه شما دوستان به قول خودتان کتاب خوان چرا چهل و چهار ساله در هیچ عرصه سیاسی پیشرفت نکردین و فقط از براندازی با قابلمه به براندازی با روسری و لچک رسیدین؟؟؟؟و حکومت شیاد و خونخوار با رییس جمهور های شش کلاسی و رهبر بی عقلش تمام شما و اربابانتون رو روی انگشتش چرخونده؟؟واقعا در عرصه عمل چه گلی به سر خودتون و اندیشه های پر مغز و متکی بر منطقتون زدین؟من که جواب شما رو دادم و شما به جای نقد از حرف های من،پشت نقاب لشکر سایبری و عماریون منفعت پرست و بی ادبی و ... قایم شدین.خب.استاد ما رو مستفیض کنید.چند سوال در متن قبلی و چند سوال در این متن ازتون کردم و منتظر نظرات گرانبهاتون هستم.فقط حوصله شنیدن شعار های تکراری ندارم.در میدان عمل بگو چه کردید.ماله کشی نفرمایین.
حقوق شهروندی و تفکیک قوا و وظیفه و اختیارات هر قوه مشروط به وجود قانونه.تا خط قرمزی برای اینها مد نظر گرفته نشه چیزی به نام ازادی معنی نداره و میشه حیات جنگلی.پس دموکراسی،خواهی نخواهی ازادی قانونمند است در هر شرایط.بدون قانون و خط قرمز حقوق افراد و نهاد ها و وظایفشون مشخص نیست.کما اینکه من بی قانونی رو هم نوعی قانون میدونم که فرد بی قانون خط قرمزی برای خودش مشخص میکنه و وارد وادی قانون نمیشه.بگذریم.دموکراسی در هر صورت در تعریف اصلی ازادی قانونمند هست و حکومت مردم بر مردم در تئوری گفته میشه و در عمل مردم باز هم زیر نظر یک حزب یا یک اقلیتی هستند که خب درسته خودشون انتخاب میکنند.ولی دموکراسی چون برپایه نظر مردمه و قطعا مردم در هر زمان و در هر پستی و بلندی سیاسی و اجتماعی یک موضع میگیرن و بر پایه احساسات و هیجان نظر میدن پس دموکراسی رد میشه چرا که مهم نیست چی به نفع مردمه(دقیقاً نقطه ی قوت دموکراسی همین بر پایه ی نظر مردم بودنش هست، به ویژه در این زمان که سطح آگاهی ها و اطلاعات مردم بسیار بالا رفته، حزب دسته یا گروه سیاسی که در این فرایند انتخاب میشه به دلیل وجود نظارت مطبوعات و رسانه ها و احزاب مخالف نمی تونه هر جور که دلش خواست کشور رو اداره کنه).مهم اینه مردم از چی خوششون میاد.در شعار و تئوری دموکراسی مردم سالاریه ولی در اصل وقتی مردم به چیزی که نمیدونن رای بدن اون چیز بعدا بلای جونشون میشه و چه بسا حکومتی که مردم بهش رای دادن مبانی ازادی و حقوق بشر(شما که به این دو مبنا اعتقاد داری ، چرا به مخالفان این جمهوری اسلامی توهین می کنی؟)رو زیر پا بذاره و یک حکومت دیکتاتوری باشه.همونطور که در همون اروپا میبینیم چه وحشیانه،دموکرات ها و طرفداران حقوق بشر،اعتراضات رو سرکوب میکنن.در همون کشور های دموکرات ،مسلمان حامی محمد(ص) حق صحبت نداره(اتفاقاً در همون کشورها هم مسلمانان حق صحبت دارند و حرفاشونو می زنن. یک نمونه اش راهپیمایی هایی که در روز عاشورا برگزار میشه) و بعضا به زندان میوفته ولی اسلام ستیز ها همه جا خق صحبت دارن.دموکراسی امروز جهان دموکراسی هست که ایدئولوگ های بورژوا تفسیر میکنن و ازادی در صورتی مورد تایید هست که جامعه رو به گند بکشه(اتفاقاً تجربه ی شوروی استالین و آلمان نازی و ایران زمان پهلوی اول ثابت کرد که نبود آزادی جامعه رو بیشتر به گند می کشه.).جامعه منظم و برپایه قواعد منطقی و انسانی به ضرر منفت طلبی سرمایه داریه(اتفاقاً تجربه ی نظام های مردم سالار اینو نشون داده که سرمایه داری منفعت طلب رو هم به دست قانون می شه کنترلش کرد.هر چند که این دستاورد به بهای سالها مبارزه ی آزادیخواهان و متفکران در سرتاسر دنیا به دست اومده که اتفاقاً هیچ کدومشون مخالف مفهوم آزادی و حقوق بشر(در برداشت های مختلفشون نبودند.)).همونطور که گفتم قاتل ها بعضاً حتی بعد از سه بار قتل باز هم در جامعه ازادن(نیاز به راستی آزمایی داره.).سرمایه داری وقتی میتونه بخوره و بچاپه که مردم درگیرم مسائل سطحی و بیخودی شده باشن و در سطح جامعه دچار بحران های اخلاقی و...باشه(متاسفانه این امر در ایران به تمام و کمال داره اجرا میشه و فقط منحصر به بقیه جاها نیست. اما یکی از مزایای گردش اطلاعات(هرچند به صورت محدود و توام با اختلالات صیانت طلبان!) همینه که مردم بیشتر با پشت پرده ی برخی از جریان ها و گروه ها و منفعت طلبی هاشون آشنا میشن، چقدر هم خوبه که هر کسی به سهم خودش در این فضای گردش اطلاعات نظراتش رو با احترام اعلام کنه نه با بی ادبی و بی احترامی! ).اینها سوپاپ اطمینان سرمایه دارانه.دموکراسی های بچگانه ای هم مانند دموکراسی سوسیالیستی شاید در حرف باشه ولی در عمل وجود خارجی نداره.حداقل من که ندیدم(این که شما ندیدی دلیل بر نبودنش نیست!).در ضمن من در هیچ جای متنم ازادای خالی رو به جنابعالی نسبت ندادم و این نشون میده برداشت خودتونو میکنید و حرف تو دهن من میذارید(پس معلوم شد خودت هم متنی رو که برات نوشتن مطالعه نکردی).دوما میگید چطور این کشور به هرج و مرج کشیده نشده و از هم نپاشیده.خب اولا شما از فرهنگ و شرایط اجتماعی امریکا هیچ چیزی نمیدونید وگرنه هرج و مرج نمونه بارز در جامعه امریکاست بخصوص در مسئله خانواده(با این نحوه نوشتن بیشتر معلوم شد که شما چیز زیادی درباره ی جامعه آمریکا نمی دونی! وگرنه این قدر صریح و مطلق نتیجه گیری نمی کردی که اونجا هرج و مرج هستش. به نظر میاد شما هرج و مرج رو بیشتر در امور جنسی می دونی و اونو به همه ی جامعه آمریکا تعمیم می دی در صورتی که با کمال تاسف(اینو به عنوان یک ایرانی که کشورش و مردمش رو دوست داره میگم) این هرج و مرج به جامعه ما هم سرایت کرده و نحوه ی برخورد با اون ظرافت هایی رو می طلبه که از عهده ی دانشمندان و عقلای قوم برمیاد و نه صرفاً برخورد قهری و...).اگر منظورتون تجزیه نشدنه که باید بگم در سال 2023 تگزاس اعلام کرده که احتمال زیاد میخواد از امریکا جدا بشه(اولاً جمله بندی اینجا ایراد داره، باید بنویسی: ایالت تگزاس اعلام کرده که در سال 2023 به احتمال زیاد از ایالات متحده جدا میشه. ثانیاً: واقعیت اینه که در سال ۲۰۱۲ طومارهایی به وبسایت کاخ سفید ارسال شد و در اونها خواسته شد که به هر یک از ۵۰ ایالت اجازه جدایی داده بشه.درخواست استقلال ایالتهای تگزاس، کارولینای جنوبی، جورجیا، لوئیزیانا، میسوری، تنسی، کارولینای شمالی، آلاباما، اوکلاهما و اوهایو بیش از ۲۵ هزار امضا داشت، و به این ترتیب دولت موظف شد به درخواست آنها جواب بدهد. نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر این طومارها را امضا کردند، که تنها معادل دو دهم درصد جمعیت آمریکاست. طومار استقلال تگزاس با ۱۱۸ هزار امضا بیشترین تعداد امضا را در میان ایالات داشت، اما این رقم هم کمتر از نیم درصد جمعیت تگزاس است. ایالتهایی که این طومار در آنها از بیشترین حمایت برخوردار بود، همگی جزء ایالاتی بودند که بیشترین گرایش را به میت رامنی، رقیب باراک اوباما، نشان دادند. هم چنین پارسال تد کروز در یک سخنرانی که بیشتر جنبه ی حمله به حزب دموکرات و سیاست های اونا رو داشت صحبت از درخواست جدایی برخی از اهالی تگزاس کرده بود و اونجا هم گفته بود که مخالف این جدایی هستش) و مثل دومینو شاهد جدا شدن بقیه بخش ها هم خواهیم بود(بسیار بعید به نظر میرسه. اتفاقاً من خطر تجزیه طلبان بی هویت در ایران رو بیشتر می دونم چون همراه با پشتیبانی خبیثانه ی ترکیه و جمهوری جعلی آذربایجان و عربستان سعودی و اسرائیل(که همشون کشورهایی هستند که با نظام های دیکتاتوری و آپارتایدی اداره میشن)).مسئله بعدی هم اینه که شما باز نمیدونید تا تقی به توقی میخوره و یک سیاهپوست در امریکا کشته میشه مردم اعتراض میکنند و این رو شما نمیدونید که امریکا مثل ایران نیست که اراذل و اوباش با قمه و مولوتوف و اسلحه گرم بریزن تو خیابون و بکشن و اتیش بزنن.در امریکا اسلحه ازاده ولی اگر در اعتراضات کسی یک اسلحه دستش باشه پلیس به رگبار میبنده و کسیو زنده نمیذاره(اتفاقاً به برکت وجود گردش آزاد اطلاعات در آمریکا و بسیاری از نقاط جهان خبرش رو می دونیم، اتفاقاً اونجا پلیس طوری آموزش دیده که تظاهرات رو به درستی مدیریت کنه، اما در این جا به جای مدیریت درست به بهانه خرابکاری چند نفر به کل جمعیت حمله می کنن. تازگیا هم که اعتراضات بازنشسته ها رو با برچسب امنیتی سرکوب کردن. نکته مسخره اش هم برگزاری مراسم عزاداری توسط تندروان و دلواپسان و اقتدارگرایان برای جرج فلوید که گویا بازیگر فیلم های ناجور هم بوده بدجوری به ادعاهاشون ضربه وارد می کنه. این نحوه ی استدلال منو یاد اون بنده خدا پلیس عصبانی ای میندازه که پارسال توی مترو دیدم. در توجیه رفتار تندش با یه جوون کارگر ساختمونی همین جملات رو بر زبون آورد و من هم بهش گفتم اولاً اینجا آمریکا نیست. ثانیاً این بنده خدا سلاحی نداره که باهاش این طور برخورد می کنی.) برا همینه که اونجا اعتراضات به اغتشاشات تبدیل نمیشه.همون اراذل اوباشی که شما اونها رو بدون سند و مدرک حکومتی توصیف می کنید در صورتی که خود اپوزوسیون(اپوزیسیون درسته. ضمناً اپوزیسیون خارج نشین کیلویی چنده که این قدر از اونا مایه می ذارید. اونا فقط بلدن در هر اتفاق موج سواری کنن. به جرات می گم که درصد بسیار بالایی از معترضان مردمان عادی هستن نه اراذل و اوباش) با افتخار از اونها حمایت میکنه و میگه:ما بودیم،ما کردیم،ما زدیم و....(این جمله یعنی بسیار به تاثیر گذاری اپوزیسیون معترف هستید پس چرا کاری می کنید که به زعم خودتون مخالفان از اونا تاثیر بگیرن. جالب اینجاست که آغاز اعتراضات آبان 96 با تحریک علم الهدی و دیگر دوستان همفکرتون در مشهد کلید خورد که در ادامه کار به شعار ارتجاعی(رضاشاه روحت شاد!) کشید، ببینید که چه بر سر مردم اومده که متاسفانه بعضیاشون به جای تکیه بر مفاهیم آزادی های اساسی و مطالبه اصلاحات در سیستم حکومتی و بهبود شرایط اقتصادی سراغ اندیشه های ویرانگر رضاشاهی میرن. ).گفتید چه بخواهید چه نخواهید امریکا یکی از بهترین سیستم های اداره کردن جوامع هستش در صورتی که شما از کالیفرنیا یا لس انجلسش که معروفه خبر ندارین که قدم به قدم به خصوص در ساعاتی مشخص حتی در روز روشن بیخانمان ها کرور کرور ریختن کف خیابون و امنیت رو سلب کردن. (عجب! به همین راحتی اونم در حد کرور کرور! (اصلاً هم این جملات رو از سایت های فارس و صدا و سیما و دیگر دوستان آمریکا ستیز (در داخل) و عاشق زندگی در آمریکا! (در خارج) کپی نکردین.) راستی چرا دل تو و همفکرانت برای تهران و کلان شهرهای کشور خودمون نمی سوزه که جماعت زیادی از هم وطنانمون یا آوارگان افغانستانی و پاکستانی بیست و چهار ساعت شبانه روز در گوشه کنار خیابون ها زندگی رو با شرایط سخت و فقر سر می کنند و بخشی از اون ها موجب سلب امنیت میشن.)شاهد اجابت مزاج کنار خیابون هستین.بیماران ذهنی و معتاد ها سر به فلک میکشه.(این موارد در ایران هم متاسفانه فراوونه فقط مختص اونجا نیست.)اگر هم حرف من رو قبلو ندارین در یوتیوب میتونین homeless crisis in USAرو سرچ کنید(یکم این که یو تیوب ف. ی. ل.ت. ر.ه دوم این که با تبدیل اون عبارت به homeless crisis in IRAN به نتایج مشابهی خواهید رسید.) و به وفور وضعیت های بدتر از حلبی اباد و مولوی رو مشاهده کنین.کما اینکه باز اگر کامنت ها رو هم بخونین بخش قابل توجهی از کاربران این کامنت رو گذاشتن که «...When i was homeless » ( ضمیر I به معنای من همواره با حرف بزرگ نوشته میشه و نه حرف کوچک حتی در نوشته های خودمانی) و بی خانمان بودن در دوره ای از زندگی در امریکا چیز عجیب و غریبی نیست(با این حرفا دستاوردهای همفکرانتون در زمینه ی افزایش سرسام آور بهای مسکن و اجاره بها و به تبع اون حاشیه نشینی و اشتراکی نشینی و کانکس و زاغه نشینی تعداد زیادی از هم میهنانمون رو ماست مالی نکنید. جوری از کامنت های کاربران صحبت می کنید که انگار تمام سیصد و بیست و نه و نیم میلیون نفر جمعیت ایلات متحده آمریکا دوره ای از بی خانمانی رو گذروندن! ضمناً از جمله ی...When I was homeless میشه این برداشت رو کرد که خیلی از اون افراد کامنت گذار حالا خونه دارند چون زمان جمله اشاره به گذشته ست. این یعنی این که وضعیتشون دوباره خوب شده و از آوارگی و بی خانمانی دراومدن!!!!).کما اینکه باز این رو هم نمیدونین که حتی افرادی که خونه دار هستن اولا تا اخر عمر باید قسط بدن دوما بعضا چند نفره در یک خونه بیست متری زندگی میکنن چون هزینه خونه بالاست.(متاسفانه تمام این موارد رو در ایران خودمون هم داریم. به امید روزی که تمامی هم میهنان مستاجر و بی خانمانم کاشانه ای داشته باشند!)کارگر با حقوق متوسط چهار هزار دلار در ماه و میانگین هزار و هشتصد تا دوهزار دلار مالیات در ماه و شارژ در بهترین حالت پانصد دلار و در بدترین و رقت انگیز ترین مکان امریکا هزار دلار اجاره خونه و بقیه هزینه های زندگی مثل رفت و امد و خورد و خوراک و شارژهای مربوط به گوشی و خرج و مخارجی که به ادم تحمیل میشه ادم رو سمت این میبره چندتا هم خونه پیدا کنه اونم تو خونه های لونه مرغی(مطابق گزارش به روز حاصله از اداره آمار کار آمریکا (BLS) تا سال 2022، میانگین حقوق ماهیانه کار در آمریکا برای هفته کاری 40 ساعته درست در نیمه اول سال 2022 برابر 7900$ (دلار آمریکا) بوده است. این سطح درآمدی معادل حدود 94700$ (دلار آمریکا) در سال می باشد. این میزان درآمد در حقیقت 2.7% بالاتر از درآمد در مدت مشابه می باشد. به لحاط حقوق ماهیانه کار در سطح جهانی نیز آمریکا در رده چهارم دنیا قرار دارد. به نظرم محاسباتی که برات انجام دادن اشتباهه).اقتصاد یک دنیا باشی و چون عرضه نداری، کل پولتو هدر بدی برا استعمار گری در کشور های دیگه ولی مردمت وضعشون این باشه و تازه با در دست داشتن رسانه همه چیز رو لاپوشونی و ماسمالی کنی از نظر شما میشه بهترین سیستم اداره کردن جامعه؟؟؟؟(همون اطلاعاتت درباره ی حقوق کارگران در آمریکا گویای این هستش که لحظه ای در آمریکا زندگی نکردی. تعمیم دادن وضعیت بد اقتصادی عده ای از مردم به تمام جامعه ی آمریکا،آخر ماست مالی هستش)خب دوست عزیز درمورد امریکا و وضعیت زندگی و اجتماعیش صحبت نکنید بهتره چون این مسئله تجربیه(خب! با این همه اطلاعات دروغی که دادی(یا دوستانت بهت دادن) حق مطلب اینه که تو در مورد آمریکا و وضعیت زندگی و اجتماعش اصلاً صحبتی نکنی چون واقعاً تجربه اش رو نداری.).حقیقت رو گفتم و شما میتونی فکر کنی که من دروغ گفتم که در امریکا اقامت داشتم.(این که از اولش هم مشخص بود اقامت در آمریکا دروغی بیش نبوده.)درمورد قانون اساسی ایران هم که اصل صد و ده رو مورد انتقاد قرارد دادین که خب من نظرم مخالف اینه.تعیین سیاست های کلی نظام توسط رهبری کار بسیار درستی است که اگر قراره به دولت ها واگذار بشه هر دولت یه حرفی میزنه و یه کاری میکنه که ثبات رو از ایران میگیره و برنامه های خوب دولت های قبل خودش رو هم نابود میکنه ولی سیاست های کلی وقتی زیر نظر رهبر باشه که حالا حالا هست این هرج و مرج ها رو به دنبال نداره.دوما سیاست های کلی نه جزئی.سوما همه میدونیم سیاست های کلی نظام که بولد ترینش خودکفاییست اگر نبود در مواجه با تحریم ها چی می شد(اون چه که به عینه مشاهده میشه دخالت های بی جا در کوچکترین مسائل هستش. شاید در حرف تعیین سیاست های کلی باشه ولی در عمل شاهد هستیم که تمام سیاست های داخلی و خارجی رو قبضه شده و نتیجه ی اون فقر محسوس جامعه، رواج بی کاری و جنایات و سقوط ارزش های اخلاقی جامعه، دخالت در خصوصی ترین جنبه های زندگی مردم که باعث بروز رویدادهای ارتجاعی و خنده دار و گریه آور توامان، مانند خدمات ندادن به زنان به زعم خودشون بدحجاب، ممنوعیت اپیلاسیون برخی از نقاط بدن در مشهد و... هم چنین باعث بروز جنایتی همردیف جنایت دولت ریگان(اینو عمداً اشاره می کنم تا بدونید که آمریکا قبله و آمال ما نیست) در هدف قراردادن هواپیمای مسافربری شده، از طرفی این همه گاف های اطلاعاتی که موجب نفوذ جاسوسان در بدنه ی اقتدارگرایان و همفکرانتون شده مثل مورد کاترین شکدم و... ).بهتره رتبه بندی های ایران در زمینه های مختلف رو در سایت های بین المللی همچون WOS یا GLBOAL FIRE POWER یا رویترز و ... ببینید و نتیجه سیاست های کلی رو ببینید(اتفاقاً در همون رتبه بندی ها کشورهای دارای نظام دموکراسی رتبه های بالایی دارند از جمله آمریکا که این قدر بهش حمله می کنید.).امریکا هم خودش با سیاست های لابی های صهیونیستی اداره میشه و طبیعه با تغییر دولت سیاست کلیش یعنی استعمارگری و شست و شوی اذهان با رسانه تغییر نکنه.(اگر به جای دولت آمریکا دولت روسیه یا چین که هر دوتاشون هم روابط بسیار خوبی با صهیونیست ها دارند(و در هر دوتای اونها دیکتاتوری حاکم هستش) جای آمریکا رو می گرفتن، آیا بازهم اینطور به دموکراسی و فقط آمریکا حمله می کردین؟ فراموش نکنیم نخستین کشوری که پیش از امریکا و دیگر کشورهای غربی اسرائیل رو به رسمیت شناخت اتحاد جماهیر شوروی (تک حزبی دیکتاتوری) بود.)قضیه تیک تاک و تلگرام رو ربط دادین به اینکه میخوام نفع رو برای جمهوری اسلامی بگیرم.(البته فراموش نکنی که این نظام جمهوری اسلامی هم ادعای دموکراسی رو داره!)باز هم حرف دهن من گذاشتین.من از سیاست دوگانه امریکا سوال کردم.(همین سیاست دوگانه که بهش اشاره می کنید در فیلتر نبودن تلگرام و توییتر برای مسئولان و فیلتر بودن اون برای مردم به شدن داره در ایران اعمال میشه)تلگرام یکی از بهترین و کنترل شده ترین فضاها مجازی و رسانه ای رو داره؟یا امریکا؟چون اگه منظورتون تلگرامه که تو امنیت رتبه اخر و به خودش به اختصاص میده چون با سایت پورن فرقی نداره.(معلومه که حتی فرق میان سایت پورن و پیام رسان های اجتماعی رو بلد نیستی. تلگرام با سیستم رمزنگاری که داره یکی از امن ترین پیام رسانهای اجتماعی و به دلیل محتوای چندرسانه ای که پشتیبانی می کنه یکی از بهترین ابزارها برای کمک به بهبودکسب و کارها و گردش آزاد اطلاعاته. این که تعدادی واقعاً ناچیز ازش استفاده نابجا می کنن دلیل بر مسدود کردنش نیست مثل این می مونه که آب یک رودخونه رو به دلیل این که در طول مسیرش سگی بهش پوزه زده نذاریم وارد شهر بشه. )مسئله بعدی فلسفه.فلسفه چیزی جز تعقل و تفکر نیست و چیزی که مشمول آن باشد ذیل فلسفه است و هر انسان درخورد ظرفیت خودش فیلسوفی است.دوما چیزهایی که گفتید تعریف(فرق تعبیر و تعریف رو نمی دونی که به جای هم به کار می بریش اما من فلسفه رو تعریف نکردم چون تعریف دقیق نداره و به جاش تعبیری از اون رو بیان کردم.) فلسفه نیست بلکه مسائل و پرسش های اساسی علم فلسفه هست که فلاسفه یونان تقریبا به همه اونها پرداختند.(فیلسوفان جدید هم مسائلی رو اضافه کردند.)اینکه خیر و شر کدام و نیک و بد کدامند؟حالت و طبیعت عالم چیست؟انسان در عالم چه موقعیت و محلی دارد؟و... تعریف فلسفه نیست بلکه پرسش هایی است که فلاسفه باید برای اونها پاسخ پیدا کنند.(اینا رو که منم بهشون اشاره کردم جزء پرسش های فلسفه هستند نه تعریف فلسفه.)فلسفه اقتصادی وسیاسی و پداگولوژی و مذهبی و متافیزیک و علمی و اخلاقی هم شعب فلسفه اند نه تعریف فلسفه(منم نگفتم که اینا تعریف فلسفه هستن.).درمورد اسلام هم که دیگه از جنگ های مختلف مثل بنی قریظه کم مثال در تاریخ نیست که غیر مسلمان ها مشرک خطاب شده و گردن زده میشدن و زن و فرزند و اموالشون هم به بقیه میرسیده(این نکته رو هنوز نمی دونی که تمام غیر مسلمانان رو گردن نزدند اونایی که آغاز کننده جنگ بودن رو گردن زدن. ثانیاً سعد بن معاذ با استناد به پیمان بنیقریظه با پیامبر(ص) و منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی میشد. در توراتِ موجود، درباره شهری که به زور وارد آن شدهاند، چنین گفته شده است: «اگر پروردگارت، آن را به تو واگذار کرد، همه مردان را از دم شمشیر بگذران، اما زنان و کودکان و حیوانات و هر آنچه در شهر است، همه غنیمت میباشد، پس همه را به عنوان غنیمت بردارید و غنیمتی که پروردگار نصیب کرده بخورید» البته که در این امر به قدری اعداد مختلف وارد شده که قبول کردنش به عنوان یک حقیقت مسلم سخته.) .در ضمن جوری میگید برداشت فاشیستی از اسلام داشتم که انگار به مسلمون ها توهین کردم یا اسلام ستیزم در صورتی که به دانشمندان و علم دوستیشون هم اشاره کردم.در ضمن روحیه جنگاوری در اعراب طبیعیه بخاطر اینکه تازی ها وسط سوسمار و عقرب بزرگ می شدن. (اساس (ارکان) اسلام از دیدگاه تشیع: 1-توحید 2-نبوت 3-معاد 4-عدل 5-امامت اینا که با توجه به مقتضیات زمان و مکان تغییر نمی کنه، می کنه؟) واسم جای سوال داره که اول از همه منظورتون از مسئولان نظام کدوم مسئولانه؟هسته مرکزی نظام یا دوگم های رده پایین و نق نقویی مثل علم الهدی؟ (چه هسته ی مرکزی و چه لایه های بیرونی، همشون دارن به شدت اشتباه می کنن و کشور رو به بن بست کشوندن من جمله همون رییس جمهور شش کلاسه که خیلی بهش علاقه داری و رهبرتون.)دود نفوذ ایدئولوژیک ایران در منطقه ایا دودش به چشم مردم ایران رفته؟(صد درصد)آیا ایران شکست خورده در برابر امریکا در خاورمیانه؟(ایران که نه! نظام جمهوری اسلامی ایران شکست خورده.)خب.بفرمایید کی و در کدوم جنگ ایران ورود کرد و شکست خورد؟سوریه؟عراق؟لبنان؟فلسطین؟یمن؟خلیج فارس؟(ایران نه! جمهوری اسلامی ایران ورود کرد و منابعی رو که می تونست صرف بهبود شرایط اقتصادی و رفاه بیشتر برای مردم بشه رو به خاطر انگیزه های ایدئولوژیکی از دست داد، چرا کار باید به جایی برسه که در کشوری مانند عراق علیه ایران شعار داده بشه و مفتخوران نامردی مثل حماس پول و امکانات از ایران بگیرند و در عمل با سیاست های عربستان در حمایت از تکفیری ها همراهی کنن؟ و حالا به جبران اون هزینه ای از دست رفته همون رییس جمهور و کابینه اش با بی شرمانه ترین شکل ممکن به اسم مالیات و واقعی کردن قیمت ها و حذف ارز ترجیهی ولی در حقیقت باج گرفتن، دارن رکود و تورم بیشتری رو بر این اقتصاد نحیف تحمیل می کنن. نکته ی مهمی هم که اغلب از یاد میره اینه که خود نظام هم به ویژه در زمان احمدی نژاد شروع به تحرکاتی کرد که در کنار سیاست های خصمانه ی عربستان و... یکی از عوامل تشکیل چنین گروههایی رو فراهم کرد.).مسئله دوم.اصلاً دو تا از اصلی ترین و حیاتی ترین دلایل نفوذ ایران در خاورمیانه و شرکتش در جنگ سوریه و عراق و یمن رو میدونید که میگید دودش تو چشم مردم رفته؟(به قول خودشون ممانعت از ورود تروریست ها به داخل ایران و جلوگیری از تخریب حرم، مساله اینجاست گیریم که هر دوتاش هم درست باشه چرا این قدر پرهزینه و پرتلفات اجرا شده؟ حتماً این رو می دونی که جنگ با تروریست ها از نوع نبردهای کلاسیک نیست که تدارکات وسیع و سنگین و این قبیل چیزها رو داشته باشه، بلکه اصل بر نبردهای خیابانی و چریکی هستش با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن و با مناسب ترین سلاح ها تا جنگ فرسایشی نشه. نمونه ش به علت فرماندهی بد ضربه ی سنگینی در خان طومان خوردیم و چه جوونایی که اونطور ناجوانمردانه قیچی شدن و محاصره شدن و با نامردانه ترین شکل ممکن شهیدشدن. اگر این دودی نیست که در چشم مردم و خانواده ها رفته پس چیه؟! متاسفانه به جای پاسخ به این سوالات میان با سو استفاده از احساس مردم و به راه انداختن اجتماعات برای تشییع جنازه این عزیزان از دست رفته، صورت اساسی مساله رو پاک می کنن. پیاده نظام مجازیشون هم که مدام مشغول نفرت پراکنی هستن و چنان با فحاشی و ادعاهای گزاف میان جلو که بیشتر موجب نفرت میشن.)مسئله دیگر اراذل و اوباش حکومتی است.جالبه که در رسانه های فارسی زبان اپوزوسیون این اقدامات تروریستی اغتشاش گران مورد تایید و تشویقه و علنا اعلام میکنن که باید مسلح بشیم و علنا از حمله به مخازن نفتی در ابان نود و هشت و به اتش کشیدن بانک و مسجد و پمپ بنزین حمایت میکنن(منطق اقتدارطلبان هم چندان فرقی با منطق احمقانه اپوزیسیون نداره. هر دوتاشون به فکر دوشیدن بیشتر منابع کشور ایران هستن و هر صدای مخالفی رو با برچسب های مختلف مورد حمله قرار می دن اما در اصل هر دوتاشون لبه های یه قیچی هستن که کمر به نابودی ایران بسته).فکر نکنم با این شواهد از روی تخیللات بشه همه چیز رو به ج.ا ربط داد.در ضمن تلفظ واژه آپولیتیسم در زبان گفتاری بنده مثل ژئوپولوتیکه که در اصل ژئوپولیتیکه.اساس و معیار درستی برای سنجش دونستن واژه ها نیست.(پس دانشت رو در مورد واژگان موجود در علوم سیاسی واملای و معنای درستشون بیشتر کن.)
ممنون !
متشکرم
موفق باشید.