رسته‌ها
پلنگ
امتیاز دهید
5 / 4
با 10 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 10 رای
سرآغاز داستان:
"اکنون و در ساعت مرگ، آمین"
نماز و ذکر روزانه به پایان رسیده بود. مدت نیم ساعت صدای یکنواخت امیر که به دعاخوانی مشغول بود، آئین های مرموز و باشکوه و غم انگیز کهن را به یاد می آورد. در آن نیم ساعت، صداهای دیگر در زمزمه سرودی موزون که از خلال آن گه گاه کلمات غیرمنتظره ای چون محبت، پاکدامنی و مرگ در گوش زنگ می زند، به هم آمیخته بود. به نظر می رسید که با زمزمه نیایش، منظره اتاق پذیرایی که آرایشی بسیار بی لطف داشت دیگرگون می شود. حتی طوطیانی که بالهای رنگارنگ خود را روی کاغذ دیواری ابریشمی گسترده بودند، به نظر شرمگین می آمدند. حتی تصویر مریم مجدلیه که در میان دو پنجره جای داشت به فاحشه ای توبه کار بیشتر شبیه بود تا به صورت همیشگی زنی زیبا و موبور که غرق در خیالات نامعلوم خود است...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
260
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1400/03/01

کتاب‌های مرتبط

میشل عزیز
میشل عزیز
3.9 امتیاز
از 12 رای
کوکائین
کوکائین
4.3 امتیاز
از 12 رای
دزد دوچرخه
دزد دوچرخه
4.6 امتیاز
از 10 رای
ده داستان
ده داستان
3.9 امتیاز
از 8 رای
بیست داستان
بیست داستان
3.9 امتیاز
از 9 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پلنگ

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
پلنگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک