رسته‌ها
آذری یا زبان باستان آذربایجان
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 207 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 207 رای
این کتاب به بیگانه پرستانی که میخواهند برای آذربایجان و آذربایجانی ملیت جدا ، زبان جدا و تاریخ جدا بسازند با دلیلهای دانشمندانه و گواههای استوار پاسخ دندان شکن داده و مشت سختی بر دهان دروغگوی آنان میزند. این کتاب نشان میدهد که قومیت آذربایجان ایرانی زبانش (آذری) و تاریخش همواره با دیگر ایرانیان همبسته بوده و میباشد.
زبان آذری زبانی است از خانواده زبان‌های ایرانی غربی که در منطقه آذربایجان (آتورپاتکان) پیش از گسترش زبان ترکی رایج بوده‌است و امروزه گستره آن محدود شده‌است. بیشتر دانشمندان ایران‌شناس، در بازگویی ریشه تاریخی زبان دیرین مردم آذربایجان، باور دارند که زبان باستانی آذری بازمانده و دگرگون شده زبان مادها است و ریشه آریایی دارد که تاریخ‌دانان و جغرافی‌نویسان اسلامی آن را فارسی(ایرانی)، فهلوی و آذری خوانده‌اند.
هر چند که مطالعه بر روی این زبان سابقه طولانی در نزد شرق‌شناسان غربی دارد، اما نخستین پژوهش گسترده روی آن در ایران توسط احمد کسروی انجام گرفت. احمد کسروی تاریخ‌نویس ایرانی، در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان نمونه‌هایی از این زبان و ارتباط آن را با زبان تاتی نشان داد. زبان‌شناسان با اشاره به وجود زبان‌های تاتی و هرزنی در چندین روستای آذربایجان شرقی، اردبیل، نمین، خلخال (کلور)، عنبران، پیله رود و میناباد آنها را از بقایای آن زبان باستانی می‌داند. زبان «آذری»، یکی از شاخه‌های زبان پهلوی است که پس از حمله عرب‌ها و هجوم اقوام ترک همچنان به زندگی خود ادامه داده‌است. ولی با پا گرفتن زبان ترکی در آن دیار، رفته رفته زبان «آذری» رو به سستی و نابودی نهاده‌است. گو اینکه هنوز در پاره‌ای از روستاها و بخش‌های آذربایجان نقشی و نشانی از آن باقی است.
پروفسور پیتر گلدن در صفحه ۳۸۶ کتاب خود که یکی از جامع‌ترین کتاب‌ها درباره تاریخ گروه‌های مختلف ترک چاپ شده‌است روند ترکی زبان شدن آذربایجان را به سه مرحله بخش کرده است: نخست ورود سلجوقیان و مهاجرت قبایل اغوز به ناحیه آذربایجان و آران و آناتولی، دوم حمله مغولان که بیشتر سربازان شان ترک‌تبار بودند، و سوم دوران صفویان که بسیاری از قبایل اغوز-ترکمان قزلباش از آناتولی به ایران سرازیر شدند.
آذری یا زبان باستان آذربایجان :
کسروی درباره ی انگیزه ای پرداختن به این کتاب می نویسد : “...این دفترچه داستانش آن است که سالها در میان نویسندگان ایران و عثمانی کشاکش درباره ی نژاد آذربایجانیان رفتی ،زیرا عثمانیان(دسته ژن ترک) آذربایجان را ترک شماردی ترکی بودن زبان آنجا را دلیل آوردندی . از این سوی نویسندگان ایرانی به خشم آمده تندی ها کردندی و سخنان بی سر و بن نوشتندی ....” از اینرو کسروی در این خصوص به تحقیق پرداخت، و کذب بودن ادعای ترکان را آشکار ساخت .
محمد قزوینی در خصوص این اثر می نویسد : “.... این رساله ی پنجاه و شش صفحه ی از وجنات آن معلوم است که نتیجه ماها و بلکه سالها، زحمت وتتبع است و تقریبا هر سطری از سطور کوچک آن حاکی از مطالعه ی یک کتاب بزرگ است زیرا که در این گونه مواضع بکر و تازه تا کنون کسی قلمی به روی کاغذ نیاورده است...”
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
53
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1388/04/11

کتاب‌های مرتبط

زبان و تفکر
زبان و تفکر
4.7 امتیاز
از 27 رای
Grammaticalization
Grammaticalization
5 امتیاز
از 1 رای
مبانی علمی دستور زبان فارسی
مبانی علمی دستور زبان فارسی
4.7 امتیاز
از 25 رای
Child Language Acquisition and Growth
Child Language Acquisition and Growth
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آذری یا زبان باستان آذربایجان

تعداد دیدگاه‌ها:
1324
از: persica1400
1-
تاریخ آتورپاتکان - نویسنده: اقرار علی اف - نشر بلخ - سال انتشار 1378
تاریخ ماد - نویسنده : دیاکونوف - ترجمه: کریم کشاورز - نشر علمی فرهنگی - سال انتشار 1385
جغرافیای استرابو - نویسنده : استرابو (مورخ یونانی سده یکم میلادی) - مترجم همایون صنعتی زاده - چاپ اول سال 1383
ایران از آغاز تا اسلام - نویسنده : رومن گریشمن - ترجمه : محمد معین - سال انتشار 1366
جغرافیای تاریخی ایران - واسیلی بارتولد - ترجمه : همایون صنعتی‌زاده - ناشر : بنیاد دکتر محمود افشار - سال انتشار
1388
2- ضمنا بوشهر یا اسکندریه محدود به شهر نیستند و همانند آذربایجان نام هایی هستند که به دو ایالت یا استان نیز اطلاق می شوند.

1- دوست عزیز. تمام اشخاص حقیقی و حقوقی که مشخص شده اند معلوم است از کدام آبشخور فکری، آب میخورند. مخصوصا بنیاد دکتر محمود افشار.
2- خودتان هم بهتر میدانید که تقسیمات کشوری موجود ( استان سازی ) از زمان رضاخان به وجود آمده و اگر نام استانی همنام مرکز آن استان است - مانند بوشهر - به دلیل این بوده که نامی برای منطقه نبوده. اگر کمی با تقسیمات کشوری قبل از رضاخان آشنایی داشته باشید متوجه میشوید که استانهای بوشهر، هرمزگان، کهگیلویه و بویر احمد و فارس همگی تحت اداره ی ایالت فارس به مرکزیت شیراز قرار داشتند. واقعا بوشهر محدود به یک شهر بود. و همینطور اسکندریه در مصر. ولی سرزمین خراسان و یا سرزمین آذربایجان ویا سرزمین بلوچستان و ... هرگز محدود به یک شهر نبوده و نیستند. من از شما یک سوال ساده پرسیدم که سرزمینی نام ببرید که به نام حاکمش - در دوره ای - نامیده شده باشد. لطفا مغلطه نکنید و ما را هم احمق فرض نکنید.
در کتاب "ایران از آغاز تا اسلام" (رومن گریشمن) صفحه 249 می خوانیم :
"در ماد ، آتورپات حکومت می‎کرد و او نام خود را بدان ناحیه که به آترپاتکان ، آذربایجان امروزه مشهور گردیده داد"
و در "تاریخ ماد" (دیاکونوف) چنین گفته شده :
"نام آذربایجان خود از کلمه‎ی مادی آتروپاتن مشتق است و شکی نیست که در طی تاریخ طولانی پیدایش مردم آذربایجان، عنصر نژادی ماد نقش مهمی بازی کرده"

آیا تناقضی در این مطالب خود نمیبینید؟
توضیح میدهم که در تمامی متون تاریخی یونانی از سرزمین آذربایجان به نام مدیا یاد شده. ولی شما در جایی نقل میکنید که نام این سرزمین از نام آتورپات - که در زمان سلوکیان حاکم منطقه بوده - مشتق شده و در جایی دیگر میفرمایید که نام آذربایجان از کلمه مادی آتروپاتن مشتق شده. ( لازم به توضیح است که مادها حداقل 1500سال پیش از حکومت سلوکیان، در منطقه ساکن بوده اند )
ضمنا در مورد نژاد مادها هم بحث فراوانی شده. ولی شمایان که عادت دارید که همه را به خودتان بچسبانید، ماد ها را هم آریایی میدانید.
سامان پارسا -پرسیکا و بردیای عزیز و باقی دوستان شونیزم پان فارس نژاد پرست اینک به خبری که هم اکنون به دست من رسید توجه کنید:
محمد صادق نائبی عضو دایم بنیاد علمی نخبگان و نویسنده ی پرفروشترین کتاب قرن به نام یک هزار واژه ی اصیل ترکی در فارسی مقاله ای پر محتوا را در مورد زبان ترکی و فارسی به نگارش دراورده است که توجه شما به این مقاله جلب می کنم :
اقای محمد صادق نائبی می فرماید :
گفتنی است نسخه ای از "جغرافیای تاریخی ایران" (اثر بارتولد - ترجمه ی سال 1308 حمزه سر دادور) در همین سایت نیز موجود است. http://ketabnak.com/comment.php?dlid=21241
در صفحه 267 آن چنین آمده: "آتروپات ایرانی که در سال 328 از طرف اسکندر به عنوان ساتراپ به مدی اعزام شده بود ... موفق شد که دولت کوچکی در این سرزمین تشکیل دهد که بعد به اسم او معروف شد (atropatene نزد یونیان و atrpatakan نزد ارامنه و کلمه آذربایجان از همین جا است) "

ممنون کتابی غنی و در خور مطالعه است.
ساسی مانکن= ساسان حیدری
تهی = سید حسین موسوی
آرمین afm2 = آرمین زارعییاس = یاسر بختیاری پیشرو = رضا ناصری استپس = حسام عزتی نرگال= سینا جوادی فلاکت =شاهین علیزاده داسلیم = مهدی چاوشی تتلو = امیر مقصودلوهیتلر=کوروش یعقوبی سامان ویلسون=سامان کرامتی سیجل= سیاوش جلالی قیامت= امیر حسین فرهنگ پیت بوی = عماد رستمی. بیداد = امیر قهرمانی علی ساتراپ = علی اراکی (بچه اراکه) رضایا=امیر رضا طاری حسین مخته=حسین مختاری علیشمس= علی شمس. آتیش= بهاره طالب لو بیباک=محمد بیباک هیدن=مهراد سعادت عرفان=عرفان حاج رسولی ها ****
این اسامی از اسامی مذکور در پایین زیادتر است

1 موافق!!!
:-(
خیلی دوست دارم بدونم اون شخصی که به چنین دیدگاه ابلهانه ای وابکی رای موافق داده روبشناسم؟؟؟
لطفاشجاعت به خرج بده وخودشومعرفی کنه؟؟؟
البته یه حدس هایی میزنم;-)
پیر امیه -برتولد اشپولر -عباس اقبال - ادموند کلیفورد - باسورث - پی یربرایان - مری فرانتزگرند - مهرداد بهار
شیرین بیانی - ملک زاده - ابولفضل محمد ابن حسین بیهقی -حسن پیرنیا - علی حصوری -خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی
داندمایف - دیاکونوف - مینورسکی -رضا عنایت الله -عبداحسین زرین کوب -ساندرز -حسین سلطان زاده -ذبیح الله صفا- ریچارد فرای
مسعود فروزنده - ابراهیم قفس اوقلی -جورج کامرون -هایدماری کخ -کریستین سن -نورالله کسایی -گزنفون -کلوزنر -گیرشمن -
لمبتون -یوسف مجید زاده -محمد محمدی - مرتضی مطهری -بئاتریس فوربزمنز -دیوید مورگان - نادر میرسعیدی -یوزف وسیهوفر
ارنست هرتسفلد - والتر هینس - ابن اثیر -اوزون چارشلی -محمد ابن جریر طبری - فان فلوتن -ابن واضح یعقوبی -جمشید ازادگان
میکائیل اوران -شارل دولاندل -استیون رانسیمان - پیر روسو -ادوارد شی یرا -ساموئل کریمر -کوروفکین -ادوارد گیلون -رالف لینتون
هنری لوکاس - تئوفیل میک - جواهر لعل نهرو -ویل دورانت - اورانسکی - تاوادیا -ناتل خانلری -احمد سعیدی -یحیی ارین -کریم کشاورز
محمد علی اسلامی ندوشن -ادوارد براون -سیروس شمیسا -محمد جعفر محبوب -مجتبی مینوی -ان ماری شیمل گول پینارلی - برتلس - مصطفی بجنوردی - مهدی قلی خان هدایت -محمد جواد مرادی -حسین فردوست -سید علی قادری -علی ندرسی -فواد روحانی -ایرج ذوقی -مورگان شوستر -سیروس غنی -ویلم فلور -محمد علی کاتوزیان - امیر حسین خنجی - فردریش نیچه
جلال الدین اشتیانی -صادق هدایت - ابولقاسم فردوسی -همام تبریزی - سعید نفیسی - حمید حمید - رسول رضوی - نور الدین کیانوری
علی سپهری اردکانی - املی کورت -علا الدین اذری -سید علی صالحی سروش هیچکس = سروش لشکری
اصغر وفایی
جمال وفایی
ایرج(حسین خواجه امیری)
ایرج بسطامی
پریسا
جناب دماوندی
سید حسین طاهرزاده
حمیدرضا نوربخش
دلکش
داریوش رفیعی
رضاقلی میرزا ظلی
رامبد صدیف
سالار عقیلی
سیما بینا
شهرام ناظری
عبدالله دوامی
عبدالوهاب شهیدی
علیرضا افتخاری
علیرضا قربانی
غلامحسین بنان
قاسم جبلی
قمرالملوک وزیری
کوروس سرهنگ زاده
گلپا اکبر گلپایگانی
محسن کرامتی
محمد باغبان (خواننده)
محمدرضا شجریان
محمود محمودی خوانساری
اولا که کسی از شما بابت این ها نظر نخواست.
دوما که اگر چشمانت را نمی بستی و دهانت را باز نمکردی کسی نمی گفت شما لال تشریف دارید.
سوما اگر هر کدام از ان اسم ها را میشناختید چنین ابلهانه نظر نمی دادید
چهارما شما بهتر است بروید و , توبه نامه هایی که برخی از این عزیران نوشته اند را بخوانی,
نمی دونم این مملکت چرا اینجوره
اینهمه تحقیر قوم پارس نسبت به تورکها چیزی نیست،اما تا یک تورک حرفی میزنه میشه پان تورک
بقول شهریار
«کده بیزی دویلله بیر هاوار یوخ**** بیز بیر کلمه حق دانیشاق جار گلیر»
Sansiz

سانیزدرطول 6ماهی که اینجاعضوبودم همیشه شاهدبودم چندتاجمله روکه نمیدونم کدوم نامسلمونی بهت یادداده طوطی واردرهمه جابیان میکنی
ونه خواستارتوجیه شدن هستی ونه اهل بحث فقط روگفتن این چندجمله پافشاری میکنی
دیگه داره باورم میشه که یه شخصیت حقیقی نباشی
بس کن دیگه بابا،یاروخیلی بایدبچه واحمق باشه که بااین جملات بخوادتحریک بشه(!)
دیگه به مظلوم نمایی عادت کردی واین واقعاباعث تاسفه
امیدوارم مثل بارقبلی کارت به معذرت خواهی نکشه
واقعادیگه بسه
پیر امیه -برتولد اشپولر -عباس اقبال - ادموند کلیفورد - باسورث - پی یربرایان - مری فرانتزگرند - مهرداد بهار
شیرین بیانی - ملک زاده - ابولفضل محمد ابن حسین بیهقی -حسن پیرنیا - علی حصوری -خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی
داندمایف - دیاکونوف - مینورسکی -رضا عنایت الله -عبداحسین زرین کوب -ساندرز -حسین سلطان زاده -ذبیح الله صفا- ریچارد فرای
مسعود فروزنده - ابراهیم قفس اوقلی -جورج کامرون -هایدماری کخ -کریستین سن -نورالله کسایی -گزنفون -کلوزنر -گیرشمن -
لمبتون -یوسف مجید زاده -محمد محمدی - مرتضی مطهری -بئاتریس فوربزمنز -دیوید مورگان - نادر میرسعیدی -یوزف وسیهوفر
ارنست هرتسفلد - والتر هینس - ابن اثیر -اوزون چارشلی -محمد ابن جریر طبری - فان فلوتن -ابن واضح یعقوبی -جمشید ازادگان
میکائیل اوران -شارل دولاندل -استیون رانسیمان - پیر روسو -ادوارد شی یرا -ساموئل کریمر -کوروفکین -ادوارد گیلون -رالف لینتون
هنری لوکاس - تئوفیل میک - جواهر لعل نهرو -ویل دورانت - اورانسکی - تاوادیا -ناتل خانلری -احمد سعیدی -یحیی ارین -کریم کشاورز
محمد علی اسلامی ندوشن -ادوارد براون -سیروس شمیسا -محمد جعفر محبوب -مجتبی مینوی -ان ماری شیمل گول پینارلی - برتلس - مصطفی بجنوردی - مهدی قلی خان هدایت -محمد جواد مرادی -حسین فردوست -سید علی قادری -علی ندرسی -فواد روحانی -ایرج ذوقی -مورگان شوستر -سیروس غنی -ویلم فلور -محمد علی کاتوزیان - امیر حسین خنجی - فردریش نیچه
جلال الدین اشتیانی -صادق هدایت - ابولقاسم فردوسی -همام تبریزی - سعید نفیسی - حمید حمید - رسول رضوی - نور الدین کیانوری
علی سپهری اردکانی - املی کورت -علا الدین اذری -سید علی صالحی و کلیه باستان شناسان حاضر در مناطقی چون بابل و بیستون و ایلام و کوه های مارلیک و شهر سوخته برای ساخت این اثار به همراه خانواده و دوستان و اشنایان و خویشاوندان و همچنین کلیه سفر نامه نویسانی که به اشتباه از ایران رد شدند به همراه خانواده و کاروانشان فاشیست فارس هستند و همه این افراد از رضا خان دستور کتبی داشته اند برای اینکه برای ایران تاریخ سازی کنند . در اسناد به دست امده از رژیم منحوس پهلوی ثابت شده است که این افراد همگی جزو گروه رضا باند بوده اند.(خبر گذاری پانترک)
اولا که کسی از شما بابت این ها نظر نخواست.
دوما که اگر چشمانت را نمی بستی و دهانت را باز نمکردی کسی نمی گفت شما لال تشریف دارید.
سوما اگر هر کدام از ان اسم ها را میشناختید چنین ابلهانه نظر نمی دادید
چهارما شما بهتر است بروید و کتاب های پور پیرار و صادق نائبی را مطالعه بفرمایید تا به معلوماتتان اضافه شود
با چندی از دوستان مشورت نموده ایم که در فیسبوک صفحها ای را با عنوان کبر کثیف کوه غلط را دایر کنیم
در مرحله اول حالی کنیم که برخی ایرانیان نشئه تخدیر یک تاریخ سازی جعلی هستند و با همه فضاحت ها خود را پر افتخار ترین قوم دنیا می دانند
نجابت، علم، دانش و هنر را در مرزهای وسیع گذشته داشته اند
با شاه نامه می خواهند به دروازه های تمدن بزرگ برسند
خوبی ها تماما از آنها و نزاد پاکشان سرچشمه می گیرد و تمام بدی ها را عرب و ترک و مغول در دنیا به بار آورده اند

اروم باش وخونسردی توحفظ کن
طرف کامنت من باپانترک هابودشماچراعصبانی میشید؟؟:D
فقط یه دلیل میتونه داشته باشه اونم اینکه شماخودرامخاطب اون دیدگاه من بدونید
مطمئنم که دونستید...مگرنه دلیلی براعصبانیت نبود;-)
این کارتون شماروپیش ازپیش منزوی میکنه فقط خودتون روتحقیرمیکنید
لطفادیدگاهتون روپس بگیریدتابرچسب پانترک بودن رونخوردید
اخه ماشدیدترین الفاظ رودرشان یه پانترک میدونیم
وعباس عزیزمرسی
پیشنهادخوبی بودبعدابه ان نیزعمل میکنیم تابی طرفی کامل رعایت شود
پیروزباشید
پیر امیه -برتولد اشپولر -عباس اقبال - ادموند کلیفورد - باسورث - پی یربرایان - مری فرانتزگرند - مهرداد بهار
شیرین بیانی - ملک زاده - ابولفضل محمد ابن حسین بیهقی -حسن پیرنیا - علی حصوری -خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی
داندمایف - دیاکونوف - مینورسکی -رضا عنایت الله -عبداحسین زرین کوب -ساندرز -حسین سلطان زاده -ذبیح الله صفا- ریچارد فرای
مسعود فروزنده - ابراهیم قفس اوقلی -جورج کامرون -هایدماری کخ -کریستین سن -نورالله کسایی -گزنفون -کلوزنر -گیرشمن -
لمبتون -یوسف مجید زاده -محمد محمدی - مرتضی مطهری -بئاتریس فوربزمنز -دیوید مورگان - نادر میرسعیدی -یوزف وسیهوفر
ارنست هرتسفلد - والتر هینس - ابن اثیر -اوزون چارشلی -محمد ابن جریر طبری - فان فلوتن -ابن واضح یعقوبی -جمشید ازادگان
میکائیل اوران -شارل دولاندل -استیون رانسیمان - پیر روسو -ادوارد شی یرا -ساموئل کریمر -کوروفکین -ادوارد گیلون -رالف لینتون
هنری لوکاس - تئوفیل میک - جواهر لعل نهرو -ویل دورانت - اورانسکی - تاوادیا -ناتل خانلری -احمد سعیدی -یحیی ارین -کریم کشاورز
محمد علی اسلامی ندوشن -ادوارد براون -سیروس شمیسا -محمد جعفر محبوب -مجتبی مینوی -ان ماری شیمل گول پینارلی - برتلس - مصطفی بجنوردی - مهدی قلی خان هدایت -محمد جواد مرادی -حسین فردوست -سید علی قادری -علی ندرسی -فواد روحانی -ایرج ذوقی -مورگان شوستر -سیروس غنی -ویلم فلور -محمد علی کاتوزیان - امیر حسین خنجی - فردریش نیچه
جلال الدین اشتیانی -صادق هدایت - ابولقاسم فردوسی -همام تبریزی - سعید نفیسی - حمید حمید - رسول رضوی - نور الدین کیانوری
علی سپهری اردکانی - املی کورت -علا الدین اذری -سید علی صالحی سروش هیچکس = سروش لشکری
اصغر وفایی
جمال وفایی
ایرج(حسین خواجه امیری)
ایرج بسطامی
پریسا
جناب دماوندی
سید حسین طاهرزاده
حمیدرضا نوربخش
دلکش
داریوش رفیعی
رضاقلی میرزا ظلی
رامبد صدیف
سالار عقیلی
سیما بینا
شهرام ناظری
عبدالله دوامی
عبدالوهاب شهیدی
علیرضا افتخاری
علیرضا قربانی
غلامحسین بنان
قاسم جبلی
قمرالملوک وزیری
کوروس سرهنگ زاده
گلپا اکبر گلپایگانی
محسن کرامتی
محمد باغبان (خواننده)
محمدرضا شجریان
محمود محمودی خوانساری
محمود کریمی
منوچهر همایون پور
نکیسا
همایون شجریان
هنگامه اخوان
یونس دردشتی
حسین قوامی
سید حسام الدین سراج تاج اصفهانی ابوالقاسم عارف قزوینی ارشد طهماسبی
بزرگ لشگری
پرویز مشکاتیان
پرویز یاحقی
جلال ذوالفنون
جواد لشگری
جواد معروفی
حبیب اله بدیعی
حسین علیزاده
حمید متبسم
روح اله خالقی
علی تجویدی
علی اکبر شهنازی
علینقی وزیری
غلامحسین درویش، ملقب به درویش خان فرامرز پایورفرهاد فخرالدینیفریدون شهبازیان کامکارها کیهان کلهر مجتبی میرزاده مجید کیانی محمدرضا لطفی مرتضی محجوبی مرتضی نی‌داوودهمایون خرم یوان ساکت
نچما فریدونی
ساسی مانکن= ساسان حیدری
تهی = سید حسین موسوی
آرمین afm2 = آرمین زارعییاس = یاسر بختیاری پیشرو = رضا ناصری استپس = حسام عزتی نرگال= سینا جوادی فلاکت =شاهین علیزاده داسلیم = مهدی چاوشی تتلو = امیر مقصودلوهیتلر=کوروش یعقوبی سامان ویلسون=سامان کرامتی سیجل= سیاوش جلالی قیامت= امیر حسین فرهنگ پیت بوی = عماد رستمی. بیداد = امیر قهرمانی علی ساتراپ = علی اراکی (بچه اراکه) رضایا=امیر رضا طاری حسین مخته=حسین مختاری علیشمس= علی شمس. آتیش= بهاره طالب لو بیباک=محمد بیباک هیدن=مهراد سعادت عرفان=عرفان حاج رسولی ها ****
این اسامی از اسامی مذکور در پایین زیادتر است
تمام اینهایی که اشاره کردید شهر هستند. ... یک سرزمین نام ببرید که به نام حاکمش در دوره ای، نامگذاری شده باشد. لطفا اینبار نام روستاهای احمد آباد و جعفر آباد و ... از این قبیل را نیاورید.

این که مناطق تمدن سازی همچون کنستانتینوپول (مرکز امپراطوری بیزانس و بزرگترین شهر ترکیه امروزی) و اسکندریه (از بزرگترین ایالات روم باستان) را همردیف روستای احمدآباد و جعفر آباد می دانید مسلما از فرط اطلاعات تاریخی شماست!!
ضمنا بوشهر یا اسکندریه محدود به شهر نیستند و همانند آذربایجان نام هایی هستند که به دو ایالت یا استان نیز اطلاق می شوند.
در پایان این که ، دوستی پرسید چرا با وجود بهانه های دم دستی و طفره رفتن های کودکانه پان ترک ها در مقابل ارجاعات و استنادات ، همچنان به بحث با ایشان می پردازی. پاسخ این که طفره رفتن نشانه ی درماندگی ناشی از نا آگاهی و نسنجیده ادعا کردن است و مقصود من نیز دقیقا نمایان ساختن همین موضوع است. بگذار روشن شود چه کسانی در پی به هم ریختن صفحه شطرنج اند.
من همچنان منتظر استناد به یک منبع از همان مورخان کهن ایرانی یا یونانی و رومی درباره ی ریشه ترکی واژه ی "آذربایجان" هستم.
البته مقصود مورخی به جز خودتان است!
آذری یا زبان باستان آذربایجان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک