رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

کمدی الهی - جلد 3: بهشت

کمدی الهی - جلد 3: بهشت
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 208 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 208 رای
✔️ پس از پایان مرحله برزخی سفر دور و دراز دانته در دیار جاوید، اینک نوبت سومین و آخرین قسمت این سفر یعنی بهشت رسیده است.

کمدی الهی کتابیست اثر دانته شاعر و نویسنده ایتالیایی. این کتاب از زبان اول شخص است و دانته در این کتاب، سفر خیالی خود به دوزخ، برزخ و بهشت را تعریف می‌کند.
در این سفر دانته دو راهنما دارد. در دوزخ و برزخ راهنمای او «ویرژیل»، شاعر ایتالیاییست که چند قرن پیش از دانته زندگی می‌کرده، و در بهشت راهنمای او بئاتریس است که زنی رویاهای او بوده. بئاتریس زنی معمولی بوده که دانته به او عشق می‌ورزیده ولی او را تنها چند بار ملاقات کرده. بئاتریس خیلی جوان از دنیا رفت و می‌گویند دانته همواره در خیابانهای فلورانس به دنبال او می‌گشته.
دانته در این کتاب از مراحل مختلف دوزخ، برزخ و بهشت می‌گذرد و در این مراحل با شخصیتهای مختلف تاریخی برخورد می‌کند، تا عاقبت در آخرین مرحله بهشت به دیدار خدا می‌رسد.
این کتاب در آن زمان به سفارش کلیسای کاتولیک نوشته شد، چون در آن زمان میان فرقه‌های مختلف مسیحیت اختلاف بود و پاپ وقت می‌خواست به‌وسیله این کتاب مذهب کاتولیک را در میان مردم ترویج کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mahjoob
mahjoob
1389/11/24
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کمدی الهی - جلد 3: بهشت

تعداد دیدگاه‌ها:
61
(راستی این خود کتابش تو بازار گیر میاد؟)
بله، گیر میاد
یه سوال کتاب دومش هم هست؟؟
لطفا اگه میدونین جواب بدین

خیر، متاسفانه جلد دوم کمدی الهی، فعلا بصورت ایبوک وجود نداره.
یه سوال کتاب دومش هم هست؟؟
لطفا اگه میدونین جواب بدین:-(:-(
سایتتون بسیار بسیار بسیار پر محتوا و غنیه.
واقعا یک دنیا متشکرم.
سایت بسیار فاخر و ارزشمندی دارید.
فقط لطفا کتب نمایشی تون رو افزایش بدین.
سپاس
خیلی خیلی خیلی ممنون از آپلود کننده گرامی
اگر میشه جلد دوم رو هم آپلود کنید (راستی این خود کتابش تو بازار گیر میاد؟)
وقتی همراه سگم به دروازه بهشت رسیدم نگهبان گفت اینجا باید از هم جدا شوید و من چون نمیتوانستم از یار دیرم جدا شوم از ورود به بهشت دست کشیدم و به راه خود ادامه دادم تا باز به دروازه دیگری که آن هم دروازه بهشت بود رسیدم به نگهبان گفتم میتوانم با سگم وارد شوم گفت بله گفتم اگر اینجا بهشت است آن قبلی هم بهشت چرا مردم را سرگردان میکنید نگهبان گفت آنجا جهنم بود اگر از دوستت دست میکشیدی و میرفتی واقعا" به جهنم رفته بودی.(نقل از خاطرات یک مغ از پائیلو کوئیلو)
کمدی الهی - جلد 3: بهشت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک