رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

جامعه شناسی نخبه کشی

جامعه شناسی نخبه کشی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 124 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 124 رای
جامعه شناسی نخبه کشی، قائم مقام، امیرکبیر، مصدق: تحلیل جامعه شناختی برخی از ریشه های تاریخی استبداد
شابک: 9643123502

این کتاب با استناد به تاریخ به بیان علل عقب ماندگی ایران و نقش مردم، حاکمیت و عوامل خارجی در آن می پردازد و همزمان وضعیت و عوامل پیشرفت کشورهای خارجی را بررسی می نماید
این کتاب اطلاعات پراکنده را دسته بندی می کند و سردرگمی ها را از بین می برد و ما را با واقعیت های بسیاری آشنا می کند. تمام قسمت های کتاب آموختنی های بسیار دارد، بنابراین خواندن کامل ان بسیار سودمند خواهد بود اگر چه قلم نویسنده کتاب جاذبه ای دارد که شما را تا آخر با کتاب همراه می کند
فهرست مطالب گنجانده شده در این کتاب از این قرارند:
“ویژگی فرهنگ اقتصادی ایران، میرزا ابوالقاسم قائم مقام، میرزا تقی خان امیر کبیر اتابک اعظم، از امیر تا مصدق و غیره
*قسمتی از مقدمه کتاب: می گویند قائم مقام را توطئه گران دربار قاجار و محمد شاه به کمک ایادی بیگانه کشتند و امیرکبیر را به همین شکل به روزگار ناصرالدین شاه نسبت می دهند و مصدق نیز چهل سال تبعید و زندان را مدیون سازمان سیا و پهلوی است. این کتاب می گوید اینها علت قریب هستند، باید به دنبال عللی گشت که اگر نبودند نظامی پرداخته نمی شد که در آن اصلاحگران توفیقی به پیشبرد مقاصد خود نیابند. آن علت ها عللی بودند که استبداد را دامن زدند و مانع جدی توزیع قدرت بودند و هم جلوی انباشت ثروت را می گرفتند و هم انباشت علم را. زندگی روزمره بود و در نتیجه مانع تقسیم کار فکری و مانع انباشت علم و دانش نیز بودند
*در صفحه 213 در رابطه با واژه ساده “کار” می خوانیم: فرانسوی ها همان تلقی را از کار ندارند که ژاپنی ها و ژاپنی ها همان چیزی را از کار نمی فهمند که ایرانی ها. وقتی به ایرانی گفته می شود “کار” منظور بیشتر این است که با یک پیچیدگی خاص موفق شود یکبار و برای همیشه ” دست خود را به جایی بند کند” و مسئله تخصص و دانش ان کار، ادامه و پیشبرد آن، آزمایش و رشد در آن کار و هزاران “و”ی دیگر در آن بی معنی است. اما ژاپنی ها (ادامه دارد
* در صفحه 213 در رابطه با مصدق می خوانیم: نخست وزیر ما در مورد مردم سخت مأخوذ به حیا بود. نه چون ماکیاول بود که تمام اندرون سیاست را بر ملا کند و نه لاابالی که به اصول آن سرسپرد، بلکه سیاست مداری بی نهایت شریف بود که سعی وافری داشت از کسی بد نگوید، حتی از دشمنانش چه رسد به مردم که تنها برای آنها زندگی می کرد. روی این عقیده و ایمان بود که (( هر چه فحش شنیدم و یا در جرائد بی مسلک مزدورخواندم، پر کاهی بر من اثر ننمود. و هر وقت به یاد پندی می امدم که از مادرم شنیدم و آن پند این بود که “وزن اشخاص در جامعه به قدر شدائدی است که آنها در راه مردم تحمل می کنند” برای مبارزه بیشتر حریص می شدم و خود را بهتر مجهز می کردم.)) و (( من این نهضت را تا زنده ام ادامه می دهم و از راه ان منحرف نخواهم شد.)) و از روی انصاف هم نشد. و اینها سه نفر بیشتر نیستند. قائم مقام می گفت این معاهده ترکمن چای تحمیل است و من به ” مردی و نامردی” آن را می شکنم. و امیر با تقدیم رگ دست حرف خود را ثابت کرد . بقیه همه در تنگناها با توجیه و توسل به آسمان و ریسمان از کوره مبازره سر برتافتند. ولی پیشبرد کار همیشه منوط بر حمایت مردم است، چون من ” نهضت استیفای حقوق ملت را تا جایی ادامه می دهم … که در این راه دشوار از برکت افکار عمومی مستفیص و بهره مند هستم و از هیچ مشکلی نمی هراسم …”
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Bronowski
Bronowski
1389/12/07
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جامعه شناسی نخبه کشی

تعداد دیدگاه‌ها:
49
منظور من از تلاش برای عقلانیت در مطبوعات در پیام قبلی این نبود که بگم نبودش عامل اصلی سرنگونی دولت بود (البته به نظر من از جمله عوامل بود) منظورم تصویری هست که از روزنامه نگاران اون دوره داره ترسیم میشه در اون شرایط دیگه نمی تونید مخالف رو به خاطر فحاشی و کاریکاتور محکوم کنید چون الان از همین ترفند داره در بررسی اون دوران استفاده میشه در حالی که روزنامه های طرفدار دولت وقت هم همین کار رو میکردند در بحث رواداری هم در پیام اول مواردی آوردم غیر از مطبوعات ، رادیو هست دکتر مصدق و دولت پخش مذاکرات مجلس از رادیو رو ادامه داد یا متوقف کرد؟ بهتر نبود برای رفراندوم به جای لفظ خائن برای مخالفان ، وقت برابر به مخالف و موافق میدادن و انگ نمی زدن ؟ رواداری شامل این موارد یا تحمل مجلس مخالف هم هست
مثلا همین نشریه داد در تمام دوره دولت ملی در حال انتشار بوده و تمام نسخه هایش موجود است.در مورد شهربانی و فرمانداری و احکام آنها اگر فرمانداری و شهربانی از ایشان تبعیت میکردند که کودتا نمی شد. در مملکتی که رییس شهربانی اش را عوامل دربار می کشند خوب خیلی از موارد دیگر هم نقش آفرینی داشته اند. در یک مملکت تا قانون و دموکراسی و رواداری در عمق وجود بخش بزرگی از مردمانش نهادینه نشود البته انتظاری نمیتوان داشت. به قول معروف با یک گل بهار نمیشود. در کشورهای ازاد هم اکنون رسانه ها با وکلا و وزرا و ..... همین شکل و حتی بدتر هم برخورد میکنند به کسی هم برنمیخورد.
هر دولتی مخالفان خودش رو داره با استناد به همین مواد قانونی میتونه کارش رو توجیه کنه خب رزم آرا هم میتونست همین توجیه رو داشته باشه شما روزنامه شورش کریم پور رو نگاه کنید از قبیل همین مطالب رو داره روزنامه های دیگه طرفدار دولت هم هست درخواست اعدام و تمسخر و توهین و فحاشی کاریکاتور موهن در هر دو طرف بوده این ها از زمان مشروطه شروع شد که عملا بعضی روزنامه ها فحش نامه بود بعد از شهریور 20 هم کسانی مثل محمد مسعود که از حامیان دکتر مصدق بود سردمدار این موارد بودند مثلا برای سر قوام جایزه میذاره خب این نتیجه همون دموکراسی بوده وقتی مطبوعات رو وارد کانال عقلانیت نکنید یا حداقل تلاش نکنید همینه نمیشه به راحتی گفت شاهنده معلوم الحاله و کریم پور وطن پرسته یا اردشیر آزموده که یک سال قبل کودتا انتقاد کرده و مشخص نیست نقشش چقدر تعیین کننده بوده چون برادر فلانیه پس حرفش رو نباید شنید
#همراهان_کودتا بعد از روایت ده نفر از همراهان داخلی کودتای 28 مرداد 32 قصد داریم تعدادی از عوامل خارجی کودتا را نیز نام ببریم. یکی از عوامل مهم مخرب در کودتای 28 مرداد "شبکه بدامن" است. این شبکه یکی از نخستین پروژه‌هایی بود که در چارچوب همکاری اینتلیجنس سرویس و سازمان سیا بر مبنای امکانات غنی بومی سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا و بودجه کلان سیا آغاز شد و مسؤولیت آن به عهده شاپور ریپورتر قرار گرفت.
در تیم عملیات انتشاراتی و دروغ‌پراکنی انگلیسی‌ها در ایران دکتر زنر و خانم لمبتون قرارداشتند که به‌ویژه برای همکاری با «شرکت نفت ایران و انگلیس» از سوی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا به ایران اعزام شده بودند؛ و در تیم سیا، ریچارد کاتم مسوول جنگ روانی و جعل مدارک سیاسی در دوران جنبش ملی شدن صنعت نفت بود. عملیات بدامن بر دو محور متمرکز بود: عملیات نفوذی – سیاسی و عملیات تبلیغی – فرهنگی.
دومین پروژه مشترک بدامن عملیات تبلیغی – فرهنگی بود که گروه وسیعی از نویسندگان و روزنامه نگاران و روشنفکران ده‌ها نشریه و روزنامه را در خدمت داشتند. از مهم‌ترین اعضای شبکه مطبوعاتی و روشنفکری بدامن باید به: نصرت الله معینیان، دکتر مظفر بقائی کرمانی، علی جواهر کلام و ... اشاره کرد.
بخشی از کارکرد شبکه شاپور ریپورتر به جعلیات اختصاص داشت که بر محور بزرگ نمایی خطر کمونیسم استوار بود و بیشتر به منظور تحریک روحانیون ساده اندیش و غیر سیاسی و توده مردم علیه وضع موجود و جلب همدردی آنان با محمدرضا شاه به عنوان تضمین کننده کشور در مقابل سلطه کمونیسم به کار می‌رفت. یکی از ماهرانه‌ترین و معروف‌ترین جعلیات شاپور ریپورتر، خاطرات مجعول ابوالقاسم لاهوتی است. کتاب فوق توسط شاپورجی تقریر و توسط علی جواهر کلام تحریر شد و دو صفحه اول آن به خط عباس شاهنده نوشته شد و توسط چاپخانه فرمانداری تهران به چاپ رسید.
مارک گازیوروسکی در رابطه با شبکه مطبوعاتی «بدامن» که از سوی سازمان سیا در ایران ایجاد شده بود، چنین می‌نویسد:
«بدامن، یک برنامه تبلیغاتی و سیاسی بود که از طریق شبکه‌ای به سرپرستی دو تن ایرانی با نام‌های رمز «نرن» و «سیلی» اداره می‌شد و ظاهراً بودجه سالانه‌ای معادل به یک میلیون دلار داشت. در بخش تبلیغات، «بدامن»، مقالات و کاریکاتورهای ضد کمونیستی تهیه و در اختیار جراید ایران می‌گذاشت. هم چنین پخش کتب و نشریاتی در انتقاد از اتحاد جماهیر شوروی و حزب توده ایران و شایعه پراکنی و غیره را انجام می‌داد. بخش عملیات که به اصطلاح «سیاه» نام داشت، در جهت رو گردانی ایرانیان از حزب توده ایران، وسیله گروه‌های مزدور خیابانی، برای درهم ریختن تظاهرات توده ای‌ها و کمک‌های مالی به سازمان‌های راست گرای ضد کمونیست، مانند احزاب «سومکا» و «پان ایرانیسم» که پیوسته در خیابان‌های تهران با دستجات توده‌ای زد و خورد می‌کردند، رهبری می‌شد.»
منبع: وب‌گاه شهبازی”پنهانکاری انگلیسی“ و اسرار دو کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ —کانونهای استعماری، کودتای ۱۲۹۹ و صعود سلطنت پهلوی —- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی - (جلد دوم، ص ۱۷۸ تا ۱۸۶) و سایت ویکی پدیا
در صورتی که تمایل دارید اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید مقاله پست بعدی را کمی بلند است مطالعه فرمایید.
@mohammadmosaddegh
#مطلب_روز نخستین مشکل کودتاگران پس از کودتا؛ محاکمه مصدق
تصمیم درباره سرنوشت مصدق یکی از مسائل بغرنجی بود که در برابر رژیم کودتا و حامیان آمریکایی و انگلیسی آن قرار داشت. برنامه سرکوب نهضت ملی ایران، با بازگرداندن شاه به سلطنت و استقرار زاهدی در مسند نخست وزیری و نیز بازداشت و زندانی کردن هزاران تن از مبارزان نهضت، پایان نمی یافت. جنبش ملی ایران فراتر از یک حرکت انقلابی، به صورت یک تحول فرهنگی درآمده بود. میزان دلبستگی به ارزشهای اخلاقی و موازین مدنی و عشق و علاقه به آزادی و دموکراسی را در فرهنگ سیاسی ایران متعالی ساخته بود و جنبش های دیگری را در میان ملل استعمار زده شرق و غرب موجب شده بود. در چنین شرایطی پس از سرکوب نهضت ملی ، مساله ریشه کن ساختن آن و یا لااقل مخدوش کردن آن در میان بود و این مهم شاید از راه به محاکمه کشیدن و محکومیت مصدق و یارانش امکان داشت.
لوی هندرسون سفیر آمریکا، در به محاکمه کشیدن مصدق تاکید داشت. وی به شاه توصیه کرد:«...دولت باید به سرعت و قاطعیت مصدق را محاکمه کند، زیرا تردید و تاخیر در این کار، مصدق پیر را به صورت یک اسطوره درخواهد آورد...»
برای ریشه کن کردن جنبش استعماری مردم ایران و نیز محو آثار و نتایج آن از جنبه های تاریخی، سیاسی و حقوقی، باید رهبران آن به سختی مجازات می شدند. عباس شاهنده، مدیر معلوم الحال روزنامه فرمان نوشت:«...تنها با اعدام مصدق و یاران خائن تر از خودش می توان آتش خشم عمومی را خاموش کرد...» عبدالقدیر آزاد در روزنامه آزاد گفت:«مصدق باید اعدام و اموالش به نفع شهدای! ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصادره شود...» با همه کوششی که در تهیه «سناریو» دادگاه و محاکمه مصدق و یاران او به عمل آمد، نه تنها نتیجه مورد نظر دستگاه تامین نشد، آثار معکوس به بار آورد: انتشار کیفرخواست علیه مصدق نیز با واکنش شدید مردم ایران روبرو گردید. در ۱۶ مهر ۱۳۳۲ به دستور نهضت مقاومت ملی، مردم تهران و بیشتر شهرستانها در اعتراض به این محاکمه فرمایشی دست از کار کشیدند و با سردادن شعار«مصدق پیروز است» علیه دولت کودتا به تظاهرات پرداختند. هندرسون، سفیر توطئه گر آمریکا ضمن ابراز عدم رضایت از علنی بودن دادگاه و نتایج آن گفت:« طرح محاکمه مصدق نتیجه مطلوب را به بار نیاورد. مصدق در دفاع از خود، با پیام هایش توده ها را تحریک کرد...خوشبختانه برای شاه و زاهدی «جادوگر» خاموش شد و دادگاه او را به سه سال زندان مجرد محکوم کرد.»
مصدق؛ سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- ص ۱۸۳-۱۸۵
@mohammadmosaddegh دو مطلب در مورد عباس شاهنده. روزنامه مرد آسیا هم تا روز ۲۸ مرداد چاپ شده و در سایت تلگرامی موجود است.
در مورد قتل قائم مقام و امیرکبیر نقش هر دو قدرت آن روز انگلیس و روسیه کاملا مشهود است در کنار عوامل داخلی همانند دکتر مصدق که عوامل ارتجاع در کنار دربار و انگلیس و آمریکا در کنار هم بودند. در مورد توقیف روزنامه ها خوب اگر خلافی صورت گرفته باشد کاملا قانونی است . البته هیچ روزنامه ای به خاطر توهین به نخست وزیر تعطیل نشد و کاریکاتورهای جالبی از دکتر مصدق در اون روزنامه ها موجود است. در مورد اردشیر آزموده و نقشش در کودتا و برادرش حسین آزموده که به ایشمن ایران معروف بوده هم توضیحی نمی دهم. روزنامه شاهد تا آخرین روزهای دولت ملی چاپ شده و نسخه های آن در سایت مصدق به روایت تاریخ و اسناد موجود است و همین طور خیلی روزنامه های دیگر ضد دولت. در مورد نقش روسیه در شرایط امروز ایران به خصوص بعد از فروپاشی شوروی از نظر بنده اهمیت چندانی ندارد .
هر ساله بر اساس نظرسنجی هایی که انجام می شود، کشورهای برتر جهان از نظر کیفیت زندگی مشخص می شوند. بهترین کشور جهان بر اساس 65 ویژگی شامل خوشحالی، تحصیلات، امنیت، اقتصاد، و موارد دیگر مشخص می شود. در این مطلب از سایت زوم لایف می خواهیم 28 کشور برتر جهان از نظر کیفیت زندگی در سال 2020 را معرفی کنیم.
بر اساس رتبه بندی برترین کشورهای جهان در سایت U.S. News & World Report، کشور سوئیس برای پنجمین بار متوالی بهترین کشور جهان انتخاب شده است (این رتبه بندی بر اساس تحقیقاتی از 21 هزار نفر در دنیا است). کشورها بر اساس عواملی مانند کیفیت زندگی، میراث فرهنگی، قدرت و شهروندی رتبه بندی می‌شوند.
تغییرات رتبه‌بندی 20 کشور برتر در سال 2020:
کانادا با 1 پله صعود در رتبه 2؛
ژاپن با 1 پله تنزل در رتبه 3؛
استرالیا با 2 پله صعود در رتبه 5؛
انگستان با 1 پله تنزل در رتبه 6؛
امریکا با 1 پله صعود در رتبه 7؛
سوئد با 2 پله تنزل در رتبه 8؛
هلند با 2 پله صعود در رتبه 9؛
نروژ با 1 پله صعود در رتبه 10؛
نیوزیلند با 1 پله صعود در رتبه 11؛
فرانسه با 2 پله صعود در رتبه 12؛
چین با 1 پله صعود در رتبه 15؛
سینگاپور با 1 پله تنزل در رتبه 16؛
ایتالیا با 1 پله صعود در رتبه 17؛
اتریش که در سال 2019 از لیست حذف شده بود، در سال 2020 مجدداً به لیست بهترین کشورها اضافه شد.
اسپانیا با 1 پله صعود در رتبه 19؛
کروه‌جنوبی با 2 پله صعود در رتبه 20 قرار گرفت.
در سال 2020 برخی از کشورها مانند آنگولا، بلژیک، مجارستان، ایران، عراق، ایرلند، نیجریه، پاکستان، تانزانیا و اروگوئه از لیست بهترین کشورهای جهان حذف شده‌اند
از بین این کشورها فقط چین با مدل دموکراسی اداره نمیشود.
چند تا بحث متفاوت میخوام داشته باشم یکی که قائم مقام طبق خاطرات کمبل با رشوه خود انگلیسی ها و نه روسها با تحریکات میرزا ابوالحسن خان ایلچی و امام جمعه دستگیر و بعد هم اعدام شد البته روس ها هم خواهان محدود شدن وی بودند در خاطرات کنت سیمونیچ گفته شده محمد شاه از طریق واسطه ای نظر روسها درباره چگونگی خلاص شدن از دست قائم مقام رو جویا شده و وی جواب داده سر کار باشه ولی از بین کسانی که برکنار کرده وزیرانی به او تحمیل بشه تا قدرتش محدود بشه در مورد شیخ فضل الله حرف زیاده و البته انتقاد هم بهش وارده یادمه یه زمانی در ویکیپدیای فارسی (که الان هم فقط مطالب منفی درج کرده همه رو هم میشه اینجا آورد) قضیه بانک شاهی بود البته مشکلی با بررسی اون ندارم ولی اگر ایشون میخواست با خارجی زد و بند بکنه مثل افرادی که ادعای آزادی خواهی و وطن پرستی داشتن به سفارت خانه ای مثل روس یا انگلیس یا هلند پناه میبرد یا مثل کسانی که به آزادی خواهی شهره هستند التماس میکرد من نمیدونم چرا بعضی فکر میکنن روسیه مانعه و امریکا و بریتانیا نه مگر بریتانیا در قتل قائم مقام نقش نداشته در کودتای 3 اسفند و 28 مرداد نقش نداشته؟ در قحطی نقش نداشته ؟امریکای لاتین و هند مگر تحت نفوذ روسیه است ؟ شما هند متمایل به امریکا رو با چین که سیاستی مستقل از روسیه و امریکا داره مقایسه کنید در حالی که از لحاظ نیروی انسانی و تا حدی در منابع همرده هستن ولی اقتصاد چین 7 برابر هنده نظر خود من اینه که مردم سالاری اگر بخواد کاملا به شیوه امریکایی و انگلیسی باشه همون راهی رو میره که در فاصله 1288 تا 1299 رفت نهایتا چون بحث آزادی مطبوعات پیش اومد قبلا یه تحقیقی داشتم در مورد این موضوع در زمان دکتر مصدق ایشون مدافع آزادی مطبوعات بوده در دوره نمایندگی برای مثال در مجلس چهاردهم یا به ویژه شانزدهم که جریانات ملی شدن صنعت نفت شدت داشته یک نمونه از نطق های ایشون اینه
در 30 آذر 1329 در اعتراض به بازداشت دکتر فاطمی در جریانات ملی شدن صنعت نفت داریم:" این دولت حق ندارد وقتی که یک مدیر روزنامه را می‌برد و در یک جایی که جنایت‌کاران را حبس می‌کنند، حبس می‌کند، به تصدیق و شهادت آقای معدل که دیشب رفتند، دیدند که آقای دکتر فاطمی جزو جنایتکاران حبس شده، یک مدیر روزنامه‌ای که یک سال است بلا انقطاع از حقوق ملت ایران دفاع می‌کند ای خاک بر سر این دولت که با این مدیر روزنامه اینطور رفتار می‌کند به این دولت هر ناسزا و هر فحشی و هرچه در این مجلس بگویند کم است." در 19 اسفند 1331 نطق قنات آبادی از مخالفان دکتر مصدق داریم :"مطلب دیگری که که می‌خواستم عرض کنم توقیف روزنامه‌ها است البته آقایان نمایندگان محترم بیاد دارند در دوره ۱۶ که رزم آرا جراید را توقیف کرد و ما در سنگر روزنامه شاهد آن مبارزات عجیب و غریب را کردیم و بعد به مجلس متحصن شدیم و کار ما با دولت و طرفداران اختناق مطبوعات آن روز بجایی کشیدکه مجبور شدیم اعتصاب غذا بکنیم و رسما اعلام کنیم که ما غذا نخواهیم خورد مگر این که آزادی حقیقی و یا نسبی به مطبوعات بدهند آقایانی که در آن روز در صف اقلیت مجلس بودند همه بعنوان توقیف غیرقانونی جراید در مجلس به سرپرستی جناب آقای دکتر مصدق متحصن شدند و ما اصلا این معنی را که جریده و روزنامه نباید بدون حکم قانون و نباید بدون ثبوت جرم توقیف و مدیرش زندانی بشود از خود آقای دکتر مصدق یاد گرفتیم متاسفانه می‌بینیم که مرگ خوب است اما برای همسایه دولت‌های گذشته این کار را می‌کردند بد بودند و این دولت که این کار را می‌کند بد نیست و خوبست" وزارت ارشاد دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه بخشی به نام تاریخ مطبوعات داره من چند نمونه از توقیفهای زمان ایشون و غیره میارم
توقیف نشریه‌ حمله (24 فروردین 1331 ش)* انتشار انتقادنامه اردشیر آزموده مدیر سالنامه عالم از شیوه برخورد حکومت دکتر مصدق با مطبوعات(30 شهریور1331ش)* توقیف نشریه‌های آهنگ شرق، صفیر، رگبارنو، قیام ایران، اصلاحات ایران از سوی فرمانداری نظامی (15 آبان 1331ش)* دستگیری‌ " رحیم‌ نامور "، مدیر نشریه‌ شهباز به‌ دستور فرمانداری‌ نظامی و احاله‌ پرونده‌ وی‌ به‌ دادسرای‌ نظامی(15آبان ماه 1331)* توقیف نشریه پرچمدار صلح در شیراز به‌ وسیله شهربانی (20 آبان1331ش)* دستگیری عباس شاهنده مدیر نشریه زمان به‌وسیله مأموران فرمانداری نظامی بر اساس ماده 5(25 آبان 1331 ش)*تعطیلی مطبوعات محلی یزد به دستور فرمانداری و شهربانی (25 آذر 1331 ش)* تعقیب مدیران 14 روزنامه به جرم مطبوعاتی و مدیران 6 روزنامه به علت تخلف مطبوعاتی از سوی بازرسی کل کشور (2 دی 1331 ش)*اعلام انزجار مدیران مطبوعات یزد از لایحه قانونی مطبوعات (6 دی 1331 ش)* اعتراض‌ مدیران‌ مطبوعات‌ به‌ " دکتر محمد مصدق‌ " درباره‌ لایحه‌ قانونی مطبوعات‌ (24 دی ماه 1331 ش)* تصویب دومین قانون مطبوعات دکتر مصدق (15 بهمن 1331 ش)* صدور اطلاعیه‌ی شدیدالحن انجمن ملی روزنامه‌نگاران دمکرات درباره‌ قانون مطبوعات (15 بهمن 1331 ش)*دستگیری سیدعلی بشارت مدیر روزنامه‌ی صدای وطن و منوچهر استخر مدیر روزنامه‌‌ی استخر از سوی فرمانداری نظامی (12 اسفند 1331 ش)* اعتصاب غذای عمیدی‌نوری مدیر نشریه داد، صیرفی مدیر مرد آسیا و چند تن دیگر از مدیران مطبوعات در بازداشتگاه (26 اسفند 1331 ش)* توقیف نشریه‌ بانگ مردم (17 خرداد 1332 ش)* دستگیری دانش نوبخت مدیر روزنامه‌ سیاست ما به ‌وسیله‌ مأموران فرمانداری نظامی (2 تیر 1332 ش) موارد دیگه هم هست هدفم از آوردن این موارد اینه که اولا همه تاریخ رو بگیم ثانیا در مقام عمل کار خیلی سخته شما بحث نطق های مجلس از رادیو که در زمان ایشون بعد از مدتی قطع شد و اعتراض نمایندگان رو باعث شد در نظر بگیرید یا در زمان رفراندوم انحلال مجلس فیلمی از رای تهران برای پخش در شهرستان ها گرفتن گفتن که اگر کسی به انحلال مجلس رای نده خائنه در اینترنت هست اصلا خود رادیو به تریبون دولت تبدیل شده بود در حالی که رادیو میبایستی بیطرف بود خب اینها چه میزان با مردم سالاری سنخیت داره ؟
واقعا این حجم از خوشبینی را درک نمی کنم. دموکراسی چه ارتباطی با ابرقدرت شدن دارد؟
به آدرس زیر اگر مراجعه کنید:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D8%B5_%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C
عنایت خواهید داشت که رتبه ایران در شاخص دموکراسی ۱۵۰ و رتبه چین ۱۳۰ و امارات ۱۴۷ است. ده کشور نخست شامل نروژ، ایسلند، سوئد، نیوزیلند، دانمارک، ایرلند، کانادا، فنلاند، استرالیا و سوئیس است که هیچ کدامشان ابرقدرت نیستند. از این قصه ها در زمان شاه هم می گفتند که اگر فلان و بهمان شود، ما در جهان امروز پُخی محسوب می شویم.
به ۱۵۰ سال اخیر کار ندارم. ولی مایلم بدانم حداقل در ۳۰ سال اخیر که بساط شوروی برچیده شده، روسیه چه هیزم تری به ایران فروخته که حالا مانع اصلی ابرقدرت شدن خیالی ایران است؟
آن تحقیق جامع را به جای اینکه بر مسائل ذهنی و خیالی و انداختن عقب ماندگی به گردن این و آن انجام دهید، باید بر سر رسوبات فرهنگی و فکری خودمان انجام دهید که در اواخر قرن چهاردهم، با روغن بنفشه و داروی امام کاظم و گسترش تشیع و حرم های مطلا و پروار کردن آخوند و لاغر کردن اهل علم، مدیریت را دست امام زمان موهوم شیعیان سپرده ایم.
ایکاش یک نفر تحقیق جامعی در خصوص نقش روسیه در عقب نگاه داشتن ایران انجام می داد از مسائل پشت پرده میان امام جمعه تهران با سفیر روس و شیخ فضل الله نوری با سفارت روس و به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف روسی و به توپ بستن حرم امام رضا توسط ارتش روس و . . . . . جالب است در حالیکه اکثر مردم و حتی نویسندگان و روشنفکران : انگلیس و آمریکا را عامل عقب افتادگی ایران معرفی می کنند دولت فخیمه روسیه در 150 سال اخیر ، مانند سدی محکم ، جهت نفوذ دموکراسی و آزادی به ایران عمل کرده است . . . . زیرا محققین برجسته این کشور به خوبی می دانند آمدن آزادی و دموکراسی و مردم سالاری ، همان و تبدیل شدن ایران به یک کشور ابرقدرت همان . . . در غرب روسیه اروپای مقتدر و در شرق و جنوب آن چین و ژاپن مقتدر وجود دارد و این کشور دیگر تحمل یک ابرقدرت در جنوب مرزهای خودش را ندارد . . . .
سه مرد بزرگ تاریخ معاصر ما !
قائم مقام فراهانی
وقتی به صدارت رسید دستِ مفت خوران را از خزانه ی دولت کوتاه کرد،قائم مقام از حقوق شاه و درباریان کاست و حقوق های بی مورد روحانیون را حذف کرد، شعار او این بود: دولت، سرباز میخواهد، نه دعاگو.!
او در تبریز صنایع نو و معادن را راه اندازی کرد و دانشجویانی به اروپا اعزام کرد... لیکن در آخر با تحریک امام جمعه ی تهران، میرزا مهدی که از سفیر روس رشوه گرفته بود و در بسیج افکار عمومی مردم بر علیه ی قائم مقام نقش داشت، قائم مقام را در باغ نگارستان خفه کردند!
امیر کبیر
امیرکبیر آموزش و پرورش اروپایی را می پسندید و دارالفنون را تاسیس کرد که معلمانی از اروپا به کودکان ایرانی تعلیم دهند.
امیر با خرافات مذهبی جنگید، بسط نشینی ها و قمه زنی ها را ممنوع کرد و فرمان به اصلاح روضه خوانی ها داد...
دیوانخانه ی عدالت را برای اصلاح محضر شرع بوجود آورد، خویشاوند سالاری در پست و مقام را ملغی کرد، قصد محدود کردن قدرت شاه را داشت و اعزام دانشجو به خارج برای فهم پیشرفت های جدید را لازم میدانست.
او شکنجه را ممنوع کرد و تاسیس روزنامه ها را خواستار شد...
امام جمعه ی وقت تهران، میرزا ابوالقاسم، امیرکبیر را فردی ملحد و کافر دانست و مردم بر علیه ی وی شروع به شایع پراکنی کردند سرانجام، پس از تنها دو سال صدراعظمی، وی را به پاس خدماتش در کاشان به قتل رساندند!
دکتر محمد مصدق
او اولین ایرانی بود که دکترای حقوق گرفت، مصدق تحصیل کرده ی سوئیس بود و از مدرنیته آگاهی کافی داشت. وی بانی دموکراتیک شدن ایران، محدود شدن قدرت شاه، ملی شدن نفت و شیلات، آزادی بیان و مطبوعات بود...
کودتاچیان در روز ۲۸ مرداد فریاد مرگ بر مصدق سردادند و دولت او را ساقط کردند و در نهایت در غربت احمدآباد جان سپرد!
بیسوادی فرهنگی و عوام زدگی بلای جان مردم ایران است، همه ی پریشانی ها و گناهان را به گردن استعمار خارجی انداختن غفلت از ناتوانی های داخلی و تبرئه ی عوامل حقیقیه عقب افتادگی هاست.!
جامعه شناسی نخبه کشی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک