رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

کوروش خورشید ایران زمین

کوروش خورشید ایران زمین
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 87 رای
نویسنده:
مترجم:
محمد مجلسی
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 87 رای
✔️ توضیحات پشت جلد:

"کوروش بر سرزمین پهناوری که از سیحون تا دریای مغرب ، و از سویی تا دریای سرخ گسترده شده بود حکومت می‌کرد ، اما عظمت او در وسعت سرزمین‌های زیر فرمان او نبود ، بلکه او را به این علت بزرگ می‌شمارند که برای نخستین بار در تاریخ جهان عدالت را جایگزین سلوک ظالمانه‌ی پادشاهان و فرمانروایان ستمکار کرده است.

کوروش پس از هر پیروزی اسیران را آزاد می‌کرد و بعد از فتح بابل به فرمان او هزاران اسیر یهودی را که بخت نصر ، پس از ویران کردن اورشلیم به آنجا آورده بود ، به کشور خود بازگرداند. وحتی در بازسازی اورشلیم و معابدی که بخت نصر ویران کرده بود ، به اسیران آزاد شده‌ی یهودی داری رساند. یهودیان نیز در کتاب مذهبی خود کوروش را مسیح آزادی بخش خواندند.

واما در این رمان ، نویسنده کمتر به لشکرکشی‌ها و فتوحات پرداخته و بیشتر از زندگی عاطفی و عشق‌های کوروش سخن گفته ، و این قضایا را چنان جذاب و دلنشین حکایت کرده است که خواننده با هر نوع سلیقه و طرز تفکری مجذوب آن خواهد شد."


از مقدمه‌ی کتاب:

"گی راشه ، نویسنده‌ی فرانسوی این رمان ، که کوروش را بزرگترین سدار و بزرگوارترین شهریار عالم می‌خواند ، سال‌های عمر خود را با جهانگردی و تحقیق درباره‌ی تاریخ مصر و یونان گذرانده ، و چندین کتاب معتبر در زمینه‌ی باستان‌شناسی ، و تاریخ مصر و یونان باستان تالیف کرده است ، و در کتاب کوروش ، تاریخ و افسانه و خیالپردازی را به هم آمیخته ، و اثری زنده و پویا و جذاب به وجود آورده است.

در این رمان راوی داستان که در زمان خشایار شا زندگی می کند ، همراه کاروانی از سارد به شوش می‌‌رود ، و هر شب قسمتی از داستان تاریخی کوروش را برای گروهی از کاروانیان حکایت می‌کند، و شنوندگان را مشتاقانه در انتظار می‌گذارد که شب بعد دنباله‌ی داستان را بشنوند. و این طرز داستان سرایی ، داستان‌های شب رادیو ایران را به یاد می‌آورد ، که مترجم این کتاب در ایام جوانی ، ده بیست سالی از نویسندگان آن برنامه بوده است.

نویسنده‌ی این رمان در مقدمه‌ی کتاب خود می‌نویسد :«بخشی از وقایع داستان را از هرودوت گرفته‌ام ، که به زمان کوروش نزدیک‌تر بوده ، و به اکباتان و شوش هم سفر کرده است ، و بخشی دیگر را از گزنفون، که در پایان قرن پنجم پیش از میلاد می‌زیسته است.»

نویسنده نه تنها آثار هرودوت و گزنفون ، بلکه هر کتاب و نوشته‌ای را که درباره‌ی کوروش و اوضاع و احوال آن روزگار نکته‌ای یا اشاره‌ای داشته ، مطالعه کرده و در داستان‌پردازی خود در نظر داشته است. صفحات برجای مانده از مجموعه‌ی خاطرات سته‌زیاس که پزشک دربار داریوش و خشایارشا بوده ، و بخش‌هایی از تاریخ عمومی نیکالا ، یونانی ساکن سوریه ، در نیمه‌ی دوم قرن اول میلادی ، و ده‌ها کتاب دیگر که یهودیان و خاورشناسان اروپایی و آمریکایی نوشته‌اند ، و غالبا با هم متفاوت و گاهی متضادند ، از منابع تحقیقی او بوده است. و در ضمن از مطالعه‌ی اوستا و ترجمه‌ی ژول مُول از شاهنامه‌ی فردوسی غافل نمانده‌ است..."
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
ماهتاب
ماهتاب
1389/11/12

کتاب‌های مرتبط

پاردایانها - جلد ۵
پاردایانها - جلد ۵
4.3 امتیاز
از 16 رای
عشاق نامدار - جلد ۳
عشاق نامدار - جلد ۳
4.5 امتیاز
از 13 رای
در چنگال نازیها
در چنگال نازیها
4.1 امتیاز
از 55 رای
غریبه در شهر
غریبه در شهر
4.5 امتیاز
از 34 رای
My Lady's Money
My Lady's Money
3 امتیاز
از 1 رای
Mornings in Jenin
Mornings in Jenin
5 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کوروش خورشید ایران زمین

تعداد دیدگاه‌ها:
25

3- اشاعه افکار کوروش پزستی و پان اریاییستی به جای اسلام . چون اسلام یکی از قویترین علل اتحاد ایرانیان است

رفتار امرایی خلفایی عباسی و بعد از با خوارج خرمیان و............
رفتار محمود غزنوی با مردم ری و شیعیان و........
رفتار شاه اسماعیل با مردم تبریز و اهل تسنن و.........
و................... البته کتاب کاملی را می شود نوشت درباره قتل عام ها
همه نمونه ای از برادر کشی است دوست من حالا از کی می شود بنایی اتحاد کشوریی را بر برادر کشی گذاشت نمی دانم
اقای اتیلا واقعا براتون متاسفم که یکی از بزرگترین و عادلترین مشاهیر ایران رو به سخره گرفتین و سعی در تحقیر شخصیت اون بزرگوار دارین کوروش کسیه که تا قرنهای بعد هیچ شخصیت دیگه ای مثل اون نمیاد
کوروشی به وجود اوردند و کوروش را گاه خورشید گاه کبیر گاه عادل گاه تدوین کننده حقوق بشر و گاه پدر گاه ...... میخوانند . اگر این کلمات و این نام گذاریها کوچکترین نفعی به حال ایرانیان داشت یقین بدانبد که استعمار گران با ان مخالفت میکردند . دوستان یقین بدانید که این تحریفها و بزرگنمایی ها از طرف غرب و عمال داخلی انها (که بیشتر شان ندانسته در دام این موضوع گرفتار شده اند) یک جنگ نرم است علیه ملت ایران . و سودی به حال ایشان ندارد .
میدانید حاصل این جنگ نرم چیست ؟
1- با دادن افتخار کذایی به یکی از اقوام و تبلیغ یکی از شخصیتهایی که با تحریف انرا به وجود اورده اند موجبات اختلافات قومی و از بین بردن اتحاد ملی ایرانیان را فراهم میکنند .
2 - رواج دادن افکار ناسیونالیستی و کوروش پرستی و کتیبه پرستی و موهوم برای دور کردن ذهن اندیشمندان و جوانان این سرزمین از تفکرات علمی و نوین و محبوس ساختن ذهن ایرانی در چند تکه سنگ و یک تاریخ تحریف شده .
3- اشاعه افکار کوروش پزستی و پان اریاییستی به جای اسلام . چون اسلام یکی از قویترین علل اتحاد ایرانیان است .
4 - اشاعه فرهنگ مرده پرستی نوین برای جلوگیری از بیداری مردم این سرزمین .
5 - تعیین خط مشی و سیر فکری ایرانی برای کنترل بهتر ان .
6 - و خیلی چیزهای دیگر .
حا ل هرچه میخواهید کوروش را بپرستید ولی بدانید با هر لحظه فکر و افتخار به کوروش به جای خدمت به ایران برعکس ان عمل میکنید . اگر میهن پرست هستید همانطور که کوروش را به وجود اورده اند همانطور انرا نابود کنید . در غیر اینصورت با این افکارتان برای تضعیف این مملکت میکوشید .
دروغ از کي وارد ايران شد دیدگاه پارسی : داریوش هخامنشی: اهورامزدا دروغ را از سرزمین و مردم من بدور نگه دارد کوروش بزرگ : مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ دیدگاه عربی: پیامبر اکرم به علی (ع) : ای علی در 3 جا دروغ نیکوست : میدان جنگ ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم.{ وسایل الشیعه – جلد 12} به ظاهر خیلی ساده است اما حقیقتی تلخ است
عالیه.چون بصورت رمان نوشته شده نظر خواننده روجلب میکنه
به صراحت ميشه گفت كه اين كتاب شاهكاري بزرگ و ارزنده در دنياي ادبيات و تمدن ماست و باعث مي شود ما به ايراني بودن خودمان افتخار كنيم...تمام8-):baaa:;-(
8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-):-):-):-):-):-)درود برشما موفق باشید8-)8-)8-)8-)8-)8-)

نوری عزیز در پروفایلم منتظر پرسش شما هستم .
ممنون
مقایسه سخنان کوروش بزرگ پادشاه ایران زمین با نبوکد نصر، پادشاه بابل نبوکد نصر با افتخار و جبروت مى گوید: «فرمان دادم که صد هزار چشم درآورند و صد هزار قلم پا را بشکنند، با دست خودم چشم فرمانده دشمن را درآوردم، هزاران پسر و دختر را زنده زنده در آتش سوزاندم، خانه را چنان کوفتم که دیگر بانگ زنده اى از آنجا برنخیزد.» اما فرمان کوروش، فرمان نکوداشت انسانیت است و بال و پر گسترانیدن آن در آسمانى فراخ، نگاهى به مندرجات استوانه کوروش نشان مى دهد که پر بیراه نیست اگر کوروش را نخستین تدوین کننده منشور حقوق بشر انگاریم: «من به هیچ کس اجازه ندادم که سرزمین سومر و اکد را دچار هراس کند. من نیازمندى هاى بابل و همه پرستشگاه هاى آنان را در نظر گرفتم و در بهبود وضعشان کوشیدم. من یوغ ناپسند مردم بابل را برداشتم، خانه هاى ویران آن ها را آباد کردم. من به بدبختى هاى آن ها پایان بخشیدم. مردوک خداى بزرگ از کردارم خوشنود شد. من همه ساکنان را گرد آوردم و خانه هایشان را به آنان باز پس دادم. من فرمان دادم که همه مردم در پرستش خداى خود آزاد باشند و بى دینان آنها را نیازارند. فرمان دادم که هیچ یک از خانه هاى مردم خراب نشود. فرمان دادم که هیچ کس اهالى شهر را از هستى ساقط نکند.» درود بر روانش ...

من خودم تا حدودی با کورش اشنایی دارم واین چیزهای که نوشتی درستن ولی یه سوال برام پیش اومده خوشحال میشم بتونی جواب بدی
پرسشگر: اسکندر مقدونی کیست؟
روشنفکر همه چیز دان متوهم: یک بیگانه ی انیرانی پلید که با سنگدلی و توحش به ایران حمله کرد و ایران را تا نابودی کامل مضمحل کرد.
پرسشگر:یعنی اسکندر ضد ایرانی بوده و دشمن ایران بوده؟
روشنفکر همه چیز دان متوهم: بله. ضد ایرانی. دشمن ایران. حمله کننده به ایران. قاتل ایرانی ها. نابود کننده فرهنگ و تمدن ایران.
پرسشگر: شاهنامه چیست؟
روشنفکر همه چیز دان متوهم: کتابی است که در آن ایران و ایرانی ستوده شده اند.
پرسشگر: جداً
روشنفکر همه چیز دان متوهم: بله. جدا. مگر شوخی داریم.
پرسشگر: نه. ولی یک سوال ساده ذهن مرا به خودش مشغول کرده و آن اینکه چرا در شاهنامه یک بخش مفصل و نسبتا گنده در مدح و ستایش حضرت اسکندر مقدونی وجود دارد؟
روشنفکر همه چیز دان متوهم: خب؟ که چی. بی شعور چرا سوال می کنی؟ تو مگه نمی دونی که من نمیدونم؟ مگه آدم با شعور از آدم بی شعور سوال می کنه؟ وقتی با من حرف میزنی اون دهنتو ببند!!!
پرسشگر: خب به جمالت. دانشمند همه چیز دان روشنفکر ایران دوست. برو لااقل یک بار شاهنامه را تورقی بکن تا این قدر مجبور نشی هر کس ازت سوال کرد به جای جواب به او فحش و بد و بیراه بگویی و بی ادبی کنی.
برو جانم. برو بخون بیا با هم صحبت کنیم.
برو بخون.
دلایل قوی باید و معنوی------------------ نه رگهای گردن به حجت قوی
برو بخون تا کمتر دچار یاس فلسفی و قات روشنفکری بشی.

برو بخون.
[edit=Reza]1389/11/28[/edit]
کوروش خورشید ایران زمین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک