رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

پیوند علم و عرفان:‌ ان‍دی‍ش‍ه‌ه‍ای‌ ک‍وان‍ت‍وم‍ی‌ م‍ولان‍ا

پیوند علم و عرفان:‌ ان‍دی‍ش‍ه‌ه‍ای‌ ک‍وان‍ت‍وم‍ی‌ م‍ولان‍ا
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 122 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 122 رای
.
در این کتاب به بحث در باره اتحاد علم و عرفان پرداخته شده. این دو رشتۀ معرفت بشری سر انجام به یک معرفت واحد می رسند و جویبار هر دو به یک دریا خواهد پیوست. امروز اکثر دانشمندان ژرف اندیشبه شعور ذاتی عالم هستی ایمان پیدا کرده اندو از طریق علم آن را اثبات می کنند.
مولانا شاید یکی از قدیمی ترین افرادی باشد که پس از تائوی چین، فلسفۀ هند و دانش و فلسفۀ قدیم بودیسم به شعور ذرات و همۀ کیهان پی برده و آن را در اشعار خود آورده است.اگر ما به فلسفۀ تئوری کوانتوم نظری اندازیم همین اندیشه را در آنجا خواهیم یافت.
کتاب حاضر به اندیشه ها و اشعار مولانا اشاره می کند که در نظریۀ کوانتوم وجود دارد. به طوریکه می توان اشعار مولانا را که رفتار ذرات ابتدایی را توصیف کرده است به شکل معادلات ریاضی در آورد. پس اندیشه های وسیع و پهناور مولانا هم می تواند کوانتومی، هم فلسفی و هم عرفانی باشد.
امید است که این کتاب گامی در شناخت بیشتر مولانا و رشد اندیشۀ اجتماع ما باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mashouf_alireza
mashouf_alireza
1389/10/02

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پیوند علم و عرفان:‌ ان‍دی‍ش‍ه‌ه‍ای‌ ک‍وان‍ت‍وم‍ی‌ م‍ولان‍ا

تعداد دیدگاه‌ها:
27
چطور چنین مزخرفاتی رو می نویسن. دروغ و شارلاتان بازی و کسب منفعت. در بهترین حالت اشتباه و نادانی و بی سوادی. یک مشت چرت و پرت.
تو چنین آدمی مزخرفاتی و دروغ گو هستی و این تو هستی که تمام مردم را مثل خودت میدونی
با سلام در موافقت با کامنت جناب amitab عرض می کنم که کتاب عرفان و فیزیک جدید مایکل تالبوت ترجمه دکتر فرشاد، مطالب بیشتری رو مشخص می کنه، نقطه آغاز کار مایکل تالبوت که آقای دکتر فرشاد هم ادامه اش میدن عرفان بوداییه اونم با یه تفسیر کاملا من درآوردی از عرفان بودایی بر اساس یه شباهت محدود و مقید. اینکه بخوایم فیزک جدیدو به هر ترتیبی به عرفان گره بزنیم و دقت نکنیم که عرفان بودایی و اسلامی فقط در اسم اشتراک دارن و مطالبشون کاملا از هم جداست، درست مثل اینه که چون بودیسم و اسلام هر دو دین هستند، بگیم که یکی هم هستند. مطالب کتاب دکتر فرشاد و همین طور کتابای مایکل تالبوت پره از همچین خلط ها و آمیختگی هایی که پذیرفتنی نیست.
[quote='Sah_Ra']سلام، اگه امکان داره این کتابو برام بفرستید، ممنون میشم
[email protected][/quote]
لینک دانلود
سلام، اگه امکان داره این کتابو برام بفرستید، ممنون میشم
[email protected]
[quote='9194167306']لذا باید متوسل شد به عالم معنی و راه ورود به عالم معنی چیزی نیست الا با علم حضوری یا معرفت و شناخت خود که فرمود
من عرف نفسه فقد عرف ربه
یا این طور بگویم کسی که خود را نشناخته چگونه دیگری را می شناسد[/quote]
قرن هاست که در آموزه های کلامی و فلسفی جهان اسلام دو موضوع بسیار محوری را خدشه ناپذیر تلقی کرده و کاخ عظیمی از استدلال ها ونظریه ها را بر روی آن ها بنا کرده اند. آن دو موضوع این ها هستند: 1) علم حضوری (علم نفس به خودش و حالاتش) خطاناپذیر است و هر آن چه بدین طریق به دست آید یقینی است. 2) انسان ها ابتدا با علم حضوری از وجود خودشان آگاه می شوند و سپس با تعمیم و مقایسه، به وجود اشخاص دیگر و حالات آن ها آگاهی می یابند.
در معرفت شناسی جدید و فلسفه های تحلیلی ذهن، هردو گزاره ی بالا زیر سؤال رفته و استدلال هایی قوی در رد آن ها ارائه شده است. بیان آن ها به دلیل پیچیدگی و طولانی بودن در این جا قابل بیان نیست. دوستان را به کتاب های مربوطه که به زبان فارسی هم فراوان است ارجاع می دهم. در کتاب درآمدی به فلسفه ی ذهن نوشته ی کیت مسلین ترجمه ی مهدی ذاکری ص333 استدلال شده است که نه تنها انسان ابتدا به وجود دیگران آگاه می شود بلکه اصولاً امکان پذیر نیست ابتدا شخص نزد خودش زبان خصوصی ای بسازد و سپس آن را به دیگران تعمیم دهد. زبان یک پروسه ی اجتماعی است و امکان داشتن یک زبان مطلقاً خصوصی منتفی است. البته استدلال را این جا بیان نکردم. این فقط اشاره ای به آن است.
لذا باید متوسل شد به عالم معنی و راه ورود به عالم معنی چیزی نیست الا با علم حضوری یا معرفت و شناخت خود که فرمود
من عرف نفسه فقد عرف ربه
یا این طور بگویم کسی که خود را نشناخته چگونه دیگری را می شناسد
العبد العاصی
سلام به همه دوستان.
کتاب دکتر فرشاد از مسایلی حرف می زند که چیزی حدود نود درصد آن اصلاً علمی نیست. یعنی علم شناخته شده روزگار ما هنوز انها را تایید نکرده است. مسایلی مانند فراروانشناسی، هاله شناسی، شناخت انرژی روان یا انرژی کیهانی مسایلی است که درمحدوده علم تجربی (یعنی علم به معنای رایج امروز) قرار نمی گیرد اگر چه علم تجربی انها را رد نکرده است ولی تایید ان هم ممکن نیست. به عبارت دیگر علم تجربی در برابر انها ساکت است و مفاهیمی از این دست ویژگی اندیشه های رازورانه گروه های عرفان گرا و رازالود را دارند و به زبان ساده تر در شمار همان مسایل مربوظ به جن گیری و احضار ارواح و غیب گویی و علوم غریبه و ... قرار می گیرند که از محدوده علم خارج است در حالی که کوآنتوم علم است و درهم آمیختن اینها اولین اشفتگی این کتاب است.
از منظر مولانا شناسی هم ارزش چندانی ندارد زیرا اولاً اصلاً چیزی قابل توجهی از شعر مولانا در آن نیست. مثلاً در فصل سوم از صفحه 111 تا 155 (که مثلاً زمین و زمان و جهان و انسان را شکافته است!) تنها در دو خط اشاره به دو بیت مولانا امده است که احتمالاً همین جور گدرابه دهن مولف رسیده و
ثانیاً: دریافت مولانا از انسان و جهان عرفانی است که مقدمات و نتایج خود را دارد ولی کوانتوم یک نظریه عرفانی نیست بلکه یک نظریه آزمایش پدیر تجربی است..
ثالثاً: ایا ممکن است که یک نظریه تجربی و یک نظریه عرفانی به یک نتیجه واحد برسند؟ اگر هم گاهی در ظاهر چنین به نظر برسد ولی در حقیقت تفاوت اساسی بین انها هست. مثلاً ایا می توانیم بگوییم سخن گفتن مولانا از جاودانگی انسان پس از مرگ به معنای این است که وجود انسان پس از مرگ تبدیل به انرژی می شود و چون انرژی پایدار است پس یعنی جاودانگی انسان از راه علم ثابت شده است؟ روشن است که دو موضوع متفاوت را با هم آمیخته ایم.
کتاب بسیار جالبی است که با توجه به ارتباط علوم شهودی (حظوری)و علوم طبیعی (حصولی) که در اینجا کشف این ارتباط علم فیزیک با در یافت های درونی مولانا است و چه بسا جای تعمق و تدبر دارد که این مسائل در قرآن که سرچشمه همه علوم است نیز مشهود است و قابل یافت
دستتون درد نکنه. من خیلی دنبالش بودم پیدا نمی کردم...عالی ه !
کتاب بسیار خوبیه.به کسانی که به موضوعات عرفانی و فلسفه علاقهمند هستند توصیه می کنم حتما این کتاب رو مطالعه کنن.
پیوند علم و عرفان:‌ ان‍دی‍ش‍ه‌ه‍ای‌ ک‍وان‍ت‍وم‍ی‌ م‍ولان‍ا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک