رسته‌ها
فصل نان
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 37 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 37 رای
در مجموعه داستان «فصل نان» علی‌اشرف درویشیان،۶ داستان دیگر از داستان‌های کوتاه این نویسنده را که پرچم‌دار ادبیات واقع‌گرایانه و مردمی ایران دهه چهل و پنجاه است، بخوانید.
خر نفتی، دکان بابام، آبگوشت آلوچه، یک روز، عشق و کاهگل و بابای معصومه نام داستان‌های این مجموعه‌اند.

بخشی از داستان «آبگوشت آلوچه»:
«وقتی به کوچه رسیدیم، ننه که توی حیاط پای حوض ظرف می‌شست داد زد:
هله هوله نخریدها! شکمتان درد می‌گیرد، پولتان را بدهید خرما، یا چیزی که سیرتان بکند.»
خواب آلود و خسته به راه افتادیم. آفتاب تازه به لب بام‌های بلند و به نوک چنارها تابیده بود. گنجشک‌ها سر و صدا می‌کردند. از روی پشت‌بام‌های دور پشه‌بندها در زیر نور خورشید می‌درخشیدند و چشم ما را می‌زدند. هر سه خمیازه می‌کشیدیم. تابستان بود اما هنوز سوز سرمایی از ته کوچه‌های آب‌پاشی شده به تنم می‌خورد. دلم شور می‌زد. سردم بود و تنبل بودم. دلم می‌خواست برگردم به خانه و بخوابم. دست‌هایم را زنبه ناسور کرده بود.
صاحب خانهٔ ما در بالای شهر خانهٔ دیگری می‌ساخت. من و اکبر و اصغر می‌رفتیم و برایش کار می‌کردیم. خاک غربال می‌کردیم، آجر و خشت جلو دست بنا می‌بردیم، سنگ می‌کشیدیم و با زنبه نخاله برای پرکردن کف اتاق‌ها جمع می‌کردیم. صاحب خانه قول داده بود که دست آخر پس از تمام شدن خانه‌اش برای هر کدام ما یک دست کت و شلوار بخرد.
هر روز ننه پول ناهارمان را می‌داد و روانه‌مان می‌کرد. از میان تیمچه که می‌گذشتیم، با دیدن سینی‌های بامیه پایمان سست می‌شد.
می‌نشستیم کنار سینی بامیه فروش و هرچه پول داشتیم می‌دادیم و بامیه می‌خوردیم و تا شب گرسنه و بی‌پول به سر می‌بردیم.
ننه با کار خیاطی خرج خانه را درمی‌آورد. خواهر کوچکمان عذرا هم کمکش می‌کرد. بابا رفته بود باغ اجاره کرده بود. تابستان‌ها کارش همین بود.»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
84
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mrezie67
mrezie67
1389/08/27

کتاب‌های مرتبط

دریای گوهر - جلد 2
دریای گوهر - جلد 2
4.3 امتیاز
از 8 رای
سقط جنین
سقط جنین
3.9 امتیاز
از 18 رای
سی دیدار
سی دیدار
4.2 امتیاز
از 17 رای
مرگ فروشان
مرگ فروشان
4.5 امتیاز
از 60 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فصل نان

تعداد دیدگاه‌ها:
3
عالی بود بخصوص که واقعی است و سرگذشت نویسنده
و بسیار آموزنده
با تشکراز سایت تابناک کتابناک
شاید اگه اسم کتاب یک کلمه ای بود بهتر می شد. فقط نان .
فصل نان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک