به وقت گرینویچ
نویسنده:
حسین پناهی
امتیاز دهید
بخشی از شعر به وقت گرینویچ:
اولین نقطهیی که از مرکز کاینات گریخت
و برخلاف محورش به چرخش درآمد، سر من بود!
من اولین قابلهیی هستم که ناف شیری را بریده است!
اولین آواز را من خواندم،
برای زنی که در هراس سکوت سنگ سکسکه،
تنها نارگیل شامم را قاپید برد!
من اولین کسی هستم که از چشم زنی ترسیده است!
من ماگدالینم! غول تماشا!
کاشف دل فندق سنگِ آتش زنه!
سپهر را من نیلگون شناختم!
چرا که هم رنگ هوسهای نامحدود من بود!
خدا، کران بیکرانهی شکوه پرستش من بود
و شیطان، اسطورهی تنهایی اندیشههای هولناک من!
اولین دستی که خوشه اولین انگور را چید دست من بود!
کفش، ابتکار پرسههای من بود
و چتر، ابداع بیسامانیهایم!
هندسه، شطرنج سکوتِ من بود
و رنگ، تعبیر دل تنگی هایم!...
بیشتر
اولین نقطهیی که از مرکز کاینات گریخت
و برخلاف محورش به چرخش درآمد، سر من بود!
من اولین قابلهیی هستم که ناف شیری را بریده است!
اولین آواز را من خواندم،
برای زنی که در هراس سکوت سنگ سکسکه،
تنها نارگیل شامم را قاپید برد!
من اولین کسی هستم که از چشم زنی ترسیده است!
من ماگدالینم! غول تماشا!
کاشف دل فندق سنگِ آتش زنه!
سپهر را من نیلگون شناختم!
چرا که هم رنگ هوسهای نامحدود من بود!
خدا، کران بیکرانهی شکوه پرستش من بود
و شیطان، اسطورهی تنهایی اندیشههای هولناک من!
اولین دستی که خوشه اولین انگور را چید دست من بود!
کفش، ابتکار پرسههای من بود
و چتر، ابداع بیسامانیهایم!
هندسه، شطرنج سکوتِ من بود
و رنگ، تعبیر دل تنگی هایم!...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی به وقت گرینویچ
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی؟
چرا؟!
نترس،کافر نمی شوم هرگز،
زیرا
به نمیدانم های خود ایمان دارم
به نمیدانم های خود ایمان دارم
انسان و بی تضاد؟!...
زلالی و پاکی و صمیمیتی که تو همه بچه ها هست و و یک انسان باید ا.نقدر بزرگ باشه تا بنونه در کدک درون خودش باقی بمونه
روحش شاد و نام و یادش ماندگار
راستی، تو منو صدا کردی یا جیرجیرک آواز خوند؟
اما با خوندن این مطالب خیلی چیزا رو فهمیدم.....
كار ما نيست شناسايي "راز" گل سرخ ،
كار ما شايد اين است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشيم.
:-)