شایعات: نمایشنامه
نویسنده:
نیل سایمون
امتیاز دهید
140 صفحه
نمایشنامه شایعات، یکی از مهم ترین و کمیک ترین آثار سایمون است. در این نمایشنامه، با گروهی مواجه ایم که قرار است در خانه ییلاقی دوستشان چارلی (که معاون شهردار نیویورک است)، جمع شوند تا دهمین سالگرد ازدواج او را جشن بگیرند؛ ولی هنگام رسیدن متوجه می شوند که خدمه منزل آن جا را ترک کرده اند، همسر صاحب خانه حضور ندارد و خود صاحب خانه هم به سمت خود شلیک کرده و از ناحیه ی گوش زخمی شده است. از این لحظه به بعد، تمامی شخصیت ها تلاش می کنند تا برای حفظ موفقیت خود و دوستشان، اتفاق رخ داده را از پلیس و رسانه ها مخفی نگه دارند.
بیشتر
نمایشنامه شایعات، یکی از مهم ترین و کمیک ترین آثار سایمون است. در این نمایشنامه، با گروهی مواجه ایم که قرار است در خانه ییلاقی دوستشان چارلی (که معاون شهردار نیویورک است)، جمع شوند تا دهمین سالگرد ازدواج او را جشن بگیرند؛ ولی هنگام رسیدن متوجه می شوند که خدمه منزل آن جا را ترک کرده اند، همسر صاحب خانه حضور ندارد و خود صاحب خانه هم به سمت خود شلیک کرده و از ناحیه ی گوش زخمی شده است. از این لحظه به بعد، تمامی شخصیت ها تلاش می کنند تا برای حفظ موفقیت خود و دوستشان، اتفاق رخ داده را از پلیس و رسانه ها مخفی نگه دارند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شایعات: نمایشنامه
دوباره این فوضولی کردنه! ما مدرسمون هیجی نمیکرفت عوضش -تو هوای داغ جنوب- کلاس ما کولرش خراب بود!!!!!!!!: ینی ما باید. بهشون خرجی مدرسرو هم میدادیم(خیلی بیشتر از $کاغذ و ماجیک)!!!!!!البته من به عنوان نماینده فعال کلاس-ک تا میرفتم او دفتر با تیبا بیرونم میکردن-زیر بار ماجیک نرفتم![/quote]اما مدرسه ی ما کورش خوب کار می کرد!
دوباره این فوضولی کرد[/quote]نه! ما مدرسمون هیجی نمیکرفت عوضش -تو هوای داغ جنوب- کلاس ما کولرش خراب بود!!!!!!!!: يني ما بايد. بهشون خرجي مدرسرو هم ميداديم(خيلي بيشتر از $كاغذ و ماجيك)!!!!!!(?)البته من به عنوان نماينده فعال كلاس-ك تا ميرفتم او دفتر با تيبا بيرونم ميكردن-زير بار ماجيك نرفتم!:))
دوباره این فوضولی کرد(?)
خوش بحالت
ما معلم قرآنمون خوب بووود
یعنی ما 2 تا درس باهاش داشتیم ! هر جلسه هم امتحان می گرفت !
اون که خونشونم مریض بود یکی از دوستاشو میفرستاد این امتحانرو بگیره لاکردارما روز هایی که اون درس رو نداشتیم هم ازمون امتحان می گرفتن!
اول هر هفته هم یه امتحان جامع!!![/quote]
از ما که امتحان جامع میگرفتن هیچی میگفتن از اداره اومده باید پول برگه هاشو بدین!!!
خوش بحالت
ما معلم قرآنمون خوب بووود
یعنی ما 2 تا درس باهاش داشتیم ! هر جلسه هم امتحان می گرفت !
اون که خونشونم مریض بود یکی از دوستاشو میفرستاد این امتحانرو بگیره لاکردار[/quote]ما روز هایی که اون درس رو نداشتیم هم ازمون امتحان می گرفتن!
اول هر هفته هم یه امتحان جامع!!!
خوش بحالت
ما معلم قرآنمون خوب بووود
یعنی ما 2 تا درس باهاش داشتیم ! هر جلسه هم امتحان می گرفت ![/quote]
اون که خونشونم مریض بود یکی از دوستاشو میفرستاد این امتحانرو بگیره لاکردار
خوش بحالت[/quote]
ما معلم قرآنمون خوب بووود :D:D:D
یعنی ما 2 تا درس باهاش داشتیم ! هر جلسه هم امتحان می گرفت !
خوش بحالت