رسته‌ها
قرآن هرگز تحریف نشده
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)

آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
آپلود شده توسط:
eyolin
eyolin
1389/07/18

کتاب‌های مرتبط

روح از منظر قرآن
روح از منظر قرآن
2.8 امتیاز
از 4 رای
The Koran in English: A Biography
The Koran in English: A Biography
0 امتیاز
از 0 رای
تفسیر المیزان - جلد 1
تفسیر المیزان - جلد 1
4.6 امتیاز
از 43 رای
ظاهر قرآن
ظاهر قرآن
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده

تعداد دیدگاه‌ها:
1204
ادامه اعجاز سیزدهم- زنبور عسل کارگر مونث و تولید عسل در معده این حشره
این حشره با تمام کوچکی اش دو معده دارد ، شهد گلهای مکیده شده وارد معده اول می شود که بوسیله دریچه ای به معده دوم مربوط است . معده دوم عملیات گوارشی را انجام می دهد . معده اول را کیسه عسلی یا چینه دان می گویند کلیه مراحل تبدیل شهد به عسل در این معده انجام گرفته و عسل رسیده و آماده شده از طریق خرطوم زنبور به سلولهای مومی شکل ریخته می شود . کیسه عسلی به وسیله دریچه ای به معده دوم ( معده اصلی ) منتهی می شود زنبور عسل در صورت لزوم جهت تغذیه خویش با اندک فشار بوسیله ماهیچه های اطرافش دریچه را باز می کند و از این طریق عسل مورد نیاز زنبور وارد معده اصلی شده و صرف تغذیه آن می شود و سایر عملیات گوارشی جهت تغذیه زنبور عسل انجام می گیرد.
خداوند از تولید عسل از معده و یا شکم این حشره سخن می گوید و این در حالی است که نحوه تولید عسل تا قرنها برای بشر ناشناخته بوده است.
در زیر کتاب علم راهی بسوی آفریدگار اعجازهای قرآنی را بخوانید
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925
اعجاز سیزدهم- زنبور عسل کارگر مونث و تولید عسل در معده این حشره
خداوند در قرآن مجید می فرماید:
وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
«و پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد (در طبیعت وی قرار داد) که از کوهها و درختان و از داریست هایی که می زنند خانه هایی فرا گیر. (68)پس از همه میوه ها (و شیره درختان و گیاهان) بخور، آنگاه راه های (غریزی) پروردگارت را به رامی و انقیاد بپوی. از درون شکم آنها مواد قابل آشامیدن رنگارنگ بیرون می آید که در آن برای مردم شفاست. حقا در این نشانه ای است برای کسانی که می اندیشند. (69)»
جالب است که در هر دو آیه به زنبور عسل با ضمیر مونث اشاره شده است. Some ten centuries later, a Swedish biologist named Carolus Linnaeus, discovered that worker bees are female. حدود ده قرن بعد ، زیست شناس سوئدی به نام کارل لینه ، کشف کرد که زنبور کارگر، زن هستند. قرآن در آياتي كه زنبور عسل را مورد بحث قرار مي دهد، به زنبور عسل اشاره دارد كه خانه خود را درجستجوي غذا ترك مي گويد. قرآن درتوصيف از فعل مؤنث استفاده مي كند كه درعربي به «فاسلكي» تعبير شده است. براي يك عرب، اين تعبير بدين معناست كه زنبوري كه خانه را به جستجوي غذا ترك مي كند. مؤنث است. آيا جز يك فرد خبره، هيچ كس مي داند چگونه ميان زنبور نر و ماده تمييز قايل شود؟ حتي امروزه نيز تنها متخصصان مي توانند ميان زنبور نر و ماده تمييز قايل شوند چه رسد به عصر محمد كه هزار و چهارصد و اندي سال از آن مي گذرد. وقتي قرآن مي گويد كه زنبور ماده خانه خود را به جستجوي غذا ترك مي گويد، كاملاً دقيق و درست مي گويد و زنبور نر هيچگاه براي يافتن غذا خارج نمي شود بلكه زنبورهاي ماده براي زنبورهاي نر غذا فراهم مي كنند.
همچنین نحوه تولید عسل با وجود پیشرفت های علمی هنوز بر زیست شناسان و دانشمندان دیگر پنهان مانده و فقط می دانند که : زنبور عسل پس از مکیدن شیره گلها و گیاهان به وسیله خرطوم خویش آنرا به کیسه عسلی که در شکم است برده و پس از چند عمل شیمیایی شناخته و نا شناخته آنرا به مایعی خوشبو و خوش طعم ، شیرین ، مقوی ، نشاط آور تبدیل کرده و در سلولهای مومی شکل که از قبل ساخته است ذخیره می نماید . برای تهیه یک کیلوگرم از این شهد گوارا زنبور ناگزیر است 120 تا 150 هزار بار شهد حمل کند وبرای فراهم نمودن آن ده میلیون گل را بازدید کرده و از آنها شهد ( انگبین ) تهیه نماید و مسافتی معادل هفت بار دور زمین پرواز کند . شهدی که بدین طریق فراهم می شود 40 تا 80 درصد آب است که برای تغلیظ نمودن آن زنبورداران عسل مجبور هستند شهدی را که روز به کندو حمل کرده و درون سلولها ذخیره نموده اند شب هنگام مجددا مکیده و وارد کیسه عسلی خود می نمایند در آنجا کمی از آب آنرا جذب و موادی از قبیل هورمون ها و آنزیم ها به آن اضافه می نمایند و بعد داخل حجره ها می ریزند . این عمل توسط سایر زنبورها تکرار می شود و مقداری از آب آنهم در مجاورت هوای کندو که از بال زدن زنبورها ایجاد می شود تبخیر شده و در پایان مواد دیگری از قبیل اسید های آلی و مواد ضد عفونی کننده به آن اضافه می نمایند . عمل تغلیظ آنقدر ادامه می یابد تا عسل به غلظت طبیعی خود برسد ، آنگاه آنرا در داخل سلولها ذخیره می کنند و درب آنرا با موم می پوشانند بدین ترتیب عسل انبار شده می تواند برای مدت طولانی نگهداری شود .
ادامه دارد
قرآن انبیا 37-40
خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ ۚ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ «37» وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ «38» لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ «39» بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ «40»

معنیِ همان در ترجمانِ استاد حسین انصاریان
انسان از عجله آفريده شده است [كه با نخوت و غرور عذابم را به شتاب مى‏خواهد] ؛ به زودى عذاب‏هايم را به شما نشان خواهم داد ، پس [آن را] به شتاب از من نخواهيد37 [به پيامبر و مؤمنان] مى‏گويند : اگر راست مى‏گوييد ، اين وعده كى خواهد بود ؟38 اگر كافران به آن وقتى كه نمى‏توانند آتش را از چهره‏ها و پشتشان باز دارند و يارى هم نمى‏شوند ، آگاهى داشتند [عجولانه عذاب را نمى‏خواستند . ]39 بلكه عذاب ما ناگهان به آنان مى‏رسد ، و چنان مبهوتشان مى‏كند كه نه قدرت دارند آن را بازگردانند ، و نه [براى به تأخير افتادنش] مهلت مى‏يابند40

ترجمانِ من :
آیه 37 : انسان از روی عجله!! ای ساخته شده .. نشانه هایم را خواهید دید (خدا میگه) .. پس عجله مکنید
آیه 38 : و میگویند (کافران) .. کی این وعده به حقیقت میپیوندد؟ .. اگر راست میگویید!!
آیه 39 : آنانکه کفر میورزند هرگز نخواهند فهمید .. مگر آن زمان که آتش را نمیتوانند از روی شان و پشت شان .. خاموش کنند .. و هیچ کس کمکشان نمیکند
آیه 40 : بلكه عذاب ناگهان چنانکه مبهوتشان كند بدانها میرسد كه نه میتوانند آنرا بازگردانند ، و نه مهلت مى‏يابند
اول اینکه .. خدای محمد .. خلقتِ انسان را که در روزِ آخر از خلقتِ شش روزهء دنیا میداند! .. عاملِ عجول شدنِ انسان میداند
و یک جورهایی میفهماند که به زودی خواهید دید چه بر سرتان میاورم (تهدید و ارعاب!!)
.. دوم .. خدای محمد .. خیالِ آن هایی را که مدام میپرسند؟ پس این عذاب!! آخر .. کی میاید تا ما راحت شویم؟!!! (کافران بس که دچارِ عذاب نشده بودند .. بی تابی میکردند!!!! .. جالبه) .. یک جورایی .. راحت کرده و گفته بی تابی نکنید .. یکی از همین روزها عذابتان میکنم!
.. سوم .. عذاب بسیار ناگهانی و با وسیلهء آتش خواهد بود .. طوری که ندانند از کجا؟ .. (این بدشکل ترین تهدیدِ ممکن ست .. برایِ آن بیچارگانی که به جایِ توکل به خدا .. برای عذاب!! .. بی طاقت شده بودند!!)
فکر نکنم .. مطلبِ دیگری در آن باشد ..
بنابراین فیلیس جون
«انـسان ... آفریده شده. آیات خود را در آینده ... نشان خواهم داد.

منظور همان عذابِ الهی بود!!
البته اگر عذابِ الهی را معجزه فرض کنیم!! .. البته به نظرم باید آنرا یک تراژدی فرض کرد!!
دوستِ گرامیِ خودم severous
نوشیدن این مایع حیات بخش!!!
برخی از مضرات مصرف نوشیدنی الكلی بر سلامت انسان(ببخشید بعضی از موارد حیات بخشی شراب):

بابا جون .. من اگه گفتم حیات بخش!!
نگفتم که بریم خودمون رو باهاش خفه کنیم!! (از افراط در نوشیدن)
داداشِ من ..
آخه همون آبِ خوردن (water) رو هم اگه در نوشیدنش افراط به خرج بدی!! .. همانا باعثِ مرگت میشود!!
شما اومدی این همه چیز ردیف کردی که چه؟
ای دوست مخور غم جهانِ گزران!!
بنشین و کمی به شادمانی گزران!!
در طبعِ جهان اگر وفا می بودی؟!!
نوبت به تو خود نیامدی از دگران!!

جانم .. بشین صفاکن .. اول-آخر واسه خاطرِ این همه دود و آلودگی و روغنِ مایع و قند و کوپن و ...
.. آخرش یا سرطان (خدای نکرده) میگیریم .. یا تصادف میکنیم (به خاطر اینکه ایران رتبه اولِ جهانی در تصادفاتِ جاده ای رو داره .. یه کفِ مرتب!!8-))
.. یا اگه هیچ کدام از مرگ های سخت و دردناک به سراغمون نیاد ...
به قولِ معروف : تو رختِ خواب!! میمیریم!!
دوستِ عزیز تی تی جان
از دوستمان سادیست تقاضا می کنم در صورت امکان قبول زحمت بفرمایند و بر اساس همان تعاریفی که در باب می و ... ارائه فرموده اند این بیت را نیز توضیح دهند.

من در همان جا این را هم گفته ام که
ایضاً از خودم
برخی اشعار هم هستند که منظور از شراب را .. حقایقِ عرفانی!! .. میدانند ..
البته این جور اشعار بیشتر به بحثِ فلسفی و عرفانی شبیه ست!! .. تا یک شعرِ پرمایه!!

اما شما انگار بدونِ هیچ تأملی .. از رویِ آن گزشتید!!
حالا عیبی ندارد من آن بیت را هم ترجمان میکنم (صرفاً به جهتِ یادگاری!!)
حافظ (همشهری ام) .. میفرماید :
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن

یعنی خورشید درآمده!! پاشو .. کمتر بخواب!! .. اگر میخواهی کیفِ دنیا و آخرت!!!! .. هردو را برده باشی!! .. بلند شو و اون پیک را بیار تا با هم شراب بخوریم!!
در عبارتی تحت اللفظی تر .. اما .. صقیل الفهم تر!!! ترجمان بدین گونه ست :
خورشید از مشرقِ می خوارگی طلوعی را با رنگی سرخ فام (فلق را میگوید) آغاز کرده
اگر میخواهی گلبرگِ زندگانیت .. همچون برگ های سبز و نرمِ بهاری .. همواره .. در شادکامی به سر برد!!
از بیهوده خوابیدن رخ برکش .. و قدحی از میِ ناب در دست گیر!!
حالا کجاش از حضرتِ نوح (صلواة الله علیه!!!) نام برده که شما آن را مذهبی جا میزنید؟!!
آخه .. قربونش برم!! :-*
حافظ ..
به این وضوح!! و با این شفافی (همچون می شفاف!!)
از خوش گزرانیدن!! و کام گرفتن و ... :x
صحبت میکنه .. آخه چرا مسایل رو میپیچونی؟ داداشِ من!
دوستان
سلام
حافظ علیه الرحمه می فرماید:
(در غزلی که مطلع اش چنین است: صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن ... ):
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن

از دوستمان سادیست تقاضا می کنم در صورت امکان قبول زحمت بفرمایند و بر اساس همان تعاریفی که در باب می و ... ارائه فرموده اند این بیت را نیز توضیح دهند.
پیشاپیش سپاس;-)
اما چون شرعِ اسلام و دینِ محمد .. هردو نوشیدنِ این مایهء حیات بخش را .. به شدت نهی کرده اند!!

نوشیدن این مایع حیات بخش!!!
برخی از مضرات مصرف نوشیدنی الكلی بر سلامت انسان(ببخشید بعضی از موارد حیات بخشی شراب):
8/1 میلیون مرگ و میر در سطح جهان در ارتباط با نوشیدن مشروب الكلی
هزینه هایی كه برای درمان بیماریهای مرتبط با مصرف الكل سالانه پرداخت میگردد:-
-4/186 میلیارد دلار فقط در ایالات متحده
- بیش از 210 تا 665 میلیارد دلار در سطح جهان
بیماریها:
-سرطان
-انواع بیماریهای كبدی
-بیماریهای قلبی-عروقی
صدمات مغزی:
-ضعف حافظه و فراموشی
- انقباض مغزی
نارسایی اندامها:
-قلب
-كبد
-كلیه ها
-معده
-پانكراس
چشمها
نقصهای جنین :
- عقب ماندگی هوشی
-سندرمهای مرگبار الكلی : 1- عفب ماندگی رشدی جنین 2- دفرمه شدن صورت
-سندرمهای مرگ ناگهانی جنین
-سقط جنین
خشونتهای مرتبط با مصرف الكل:
-سوئ استفاده از كودكان : 50% موارد مست بودند
-خشونت نسبت به نزدیكان:30 % موارد مست بودند
-رفتارهای خشونت آمیز: 40تا 80 % موارد مست بودند
-خودكشیها: 20تا 50 % موارد مست بودند
در کامنتِ قبلی .. راستش را بخواهید اصلاً جانشد کامل راجع به شراب بنویسم!! .. به همین خاطر بدان گزیده .. بسنده کردم.
حالا نکته ای راجع به falcon یا پرنده ای با نام شاهین!!
در تمدن های سفید پوست!! (تیپِ قفقازی) .. به خورشید به عنوانِ خدا اشاره شده ..
گردونهء خورشید که به آن swastika یا su asti ka (در سانسکریت) گفته میشود .. در تمامیِ تمدن های هندو اروپایی همچون : اسلاوها،gothها،سکیت ها،یونان،ایران،هند،ترکستان!!،basque!!،لاتین ها،سلت ها و... دیده شده ..
اما در مصرِ باستان .. گردونهء خورشید را به نام خدای hurus میشناسند .. سمبلِ آن را saker falcon یا صقر یا شاهینِ ایرانی میدانند .. که شاهین در مفاهیمِ باستانی سمبلِ بلند پروازی ست .. و سمبلِ کسی ست که آینده را میبیند!!
شاید جالب باشد اگر بگویم .. سرخ پوستانِ آمریکا هم به این حیوان (البته گونه های بومیِ آمریکا) به همین دید مینگریسته اند!!
اما .. اما ..
با ورودِ ایرانیان به مصر و تصرفِ آن .. (در زمانِ داریوش کبیر) .. چون ایرانیان خورشید پرست بودند!! (هورمزد خدای خورشید ست)
داریوش از همین موضوع استفاده کرد و خود را پسرِ hurus نامید .. اصلاً شاید هورمزد همان هوروس باشد!!!
و ایرانیان .. با دریافتِ شیر و خورشید و نیز falcon به عنوانِ سمبل های مقدس .. آن ها را به عنوانِ اولین قومی که پرچم ساخت!! .. در پرچمِ خود وارد کردند!!
البته هنوز نمیدانم این عقیده دقیقاً از ایران به مصر رفته!! .. یا از مصر به ایران آمده!!
اما بسیار حرف ها دارم .. که هنوز ناگفته باقی میماند
فی الباقی الله اعلم
اجازه میخواهم راجع به شراب توضیح بدهم
شراب در ایران و در تمامِ دنیا .. با نگهداریِ طویل المدتِ گیاهانِ مختلف (مهمترینِ آنها انگور و برنج و جو ..) .. تا حدی که تولیدِ الکل کند .. شراب را تولید میکنند!! ایرانیان تا همین چند سده پیش از این به بیش از هفتاد نوع شرابِ مختلف دست یافته بودند .. ایران پس از ورودِ اسلام (شرعِ مقدس و دینِ محمد) .. مانندِ هر کشورِ دیگر! .. چون مردم در فرهنگِ عامه .. نوشیدنِ شراب را عیب نمیدانستند! کماکان (همانطور که بود) .. به قوتِ خود باقی ماند .. به گونه ای که شاهان و اشراف .. نه تنها آنها .. برخی از خلیفه های اسلامی هم!!! .. شراب مینوشیده اند!!
اما چون شرعِ اسلام و دینِ محمد .. هردو نوشیدنِ این مایهء حیات بخش را .. به شدت نهی کرده اند!! نیروهای دولتی برای آنکه خود را مقید به شریعتِ مقدس نشان بدهند!! .. از قلع و قمع و مجازاتِ متخلفان .. به هیچ روی .. فروگزار نکرده اند ..
در ادبیاتِ ایران .. شراب را گاه با همان معنیِ کلامیِ خودش میبینیم ..
آنجا که حافظ (همشهریِ من!!) میگوید :
بی باده بهار خوش نباشد!!
یا .. با یارِ شکر لب و گل اندام!!! .. بی بوس و ..!!!
منظور این که .. لازم نیست در این شعر .. سعی کنیم .. شراب را چیزی دیگر و بوسه بر رخِ یار را .. چیزی دیگر .. انگاشت!!
برخی اشعار هم هستند که منظور از شراب را .. حقایقِ عرفانی!! .. میدانند ..
البته این جور اشعار بیشتر به بحثِ فلسفی و عرفانی شبیه ست!! .. تا یک شعرِ پرمایه!!
خرابات چیست؟
کلمهء خراب .. منشأ کلمهء خرابات ست .. منظور از خرابات جایی ست که در آن جا .. یک عده تارِکِ دنیا .. جمع شده و شراب نوشیده و از حقایقِ عرفانی بحث میکنند!!
حالا چرا باید شرابخانه را خراب نامید؟
دو دلیل دارد :
اول آنکه شرابخانه هایی که قبل از اسلام .. در ایران به راه بوده .. بدستِ مأمورانِ شرعِ مقدس (عسس ها و محتسب ها) .. به ویرانی افتاده بوده!!
دوم آنکه دیر ها و صومعه ها و آتشکده ها .. پس از خراب شدن بدستِ حکومت!! .. محلی برای زندگیِ زردشتی ها (که تن به اسلام نداده بودند!!) .. شده بوده و آنان به تولیدِ شراب و فروشِ آن مشغول شدند!!
مغ بچه ها.. اما .. ریشه در یک حقیقتِ تاریک و زشت دارند!!
آن را توضیح نمیدهم .. زیرا شرم گینانه از کاری که گزشتگان میکرده اند .. خاموشی را برمیگزینم!!
در ایرانِ پس از اسلام!! به چند دلیل نمیتوان نقشِ شرابخانه ها را .. بنیادی دانست ..
.. یک آنکه شرابخانه ها تنها فروش گاه هایی برایِ شراب بوده اند .. پس ساختمانِ آنها .. آنقدر محکم نبوده که پس از خراب شدن بدستِ عسس ها و محتسب ها .. سالم باقی بماند!!
حال آنکه .. آتشکده ها را از سنگ میساخته اند .. و پس از تخریب .. خراباتی .. از آنها باقی میمانده!!
.. دوم آنکه .. آنان که قبل از اسلام شراب میفروخته اند!! .. پس از ورود به اسلام .. توبه کرده و از تولید و فروشِ شراب دست کشیدند!!
حال آنکه .. زردشتیان .. هنوز اسلام نیاورده ... و شراب ساخته و میفروختند ..
.. سوم آنکه .. با ورودِ اسلام .. زردشتیان سه شعبه شدند
اولی آنانکه ماندند و اسلام آوردند
دوم آنانکه رفتند و کوچ کردند .. تا اسلام را نپذیرند!!
و سوم آنانکه ماندند و اسلام نیاوردند!! .. و لازم شد .. برایِ مصون ماندن از دستِ مسلمانان!! .. تن به هر خواری و ذلتی بدهند .. از جمله همین است که مغ بچه ها را ...
پس با آوردنِ دلایلِ بسیار میگویم :
.. اسلام (شرعِ اسلام و دینِ محمد) شراب را حرام دانست
.. اما عُرف و فرهنگِ اسلامی .. نوشیدنِ شراب را نه تنها زشت نمیدانسته .. بلکه در آن افراط نیز میورزیده!!
.. خرابات .. آتشکده های ویران شده .. جایی بوده که بسیار خطر ها .. در آن بوده!!
.. اما تفکرِ افرادی مانندِ حافظ (خیلی دوستش دارم!!) .. از همین خرابات ها .. پای گرفت!!
.. ایران هم مانندِ بسیاری از کشورهای اسلامی .. در حدِّ گسترده!! ... نوشیدنِ شراب و (...) را .. تجربه کرده!!
اوه .. فیلیس جان ؟!!
نمیدانم چه کسی به شما گفته که فاطمه بنت اسد! مادر پیامبر (ص) است! ایشان مادر امام علی (ع) بودند. سادیست!

چرا مطالبم را درست نخواندی؟!!!
من که در پرانتزِ به آن بزرگی نوشته بودم!!
خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیكُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ (انبیا 37)

این آیه به نظرم خوش آمد!! در کامنتی جدا .. شاید .. به آن پرداختم!!
گاه برخی نظرات شما نشان میدهد که چندین گام جلوتر از دوستانتان هستید.این قابل تحسین است

خواهش میکنم!! ..
شراب به معنای شراب مست کننده نیست.بلکه در شعر حافظ شراب منظور دیگری دارد چنانچه در شعر علامه طباطبایی و .. نیز این مضامین فراوانند و می ناب! عرفانی را میرسانند.

هم موافقم ... هم مخالف .. بعداً .. مفصل توضیح میدهم .. البته اگر وقت کردم!!
خداوند (اهورا مزدا) را سری است مانند سر شاهین.. یشتها 1/ 39 و 40

اوه .. خدایِ من .. فیلیس!!
جداً .. راست میگویی؟!!
.. تو نمیدانی .. در میانِ این سخن .. چه جواهری را نهفته ای؟!!!!!!
ممنون که این را آوردی!!!
بعداً .. مفصل توضیح میدهم .. چرا؟
قرآن هرگز تحریف نشده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک