رسته‌ها
قرآن هرگز تحریف نشده
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)

آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
آپلود شده توسط:
eyolin
eyolin
1389/07/18

کتاب‌های مرتبط

روح از منظر قرآن
روح از منظر قرآن
2.8 امتیاز
از 4 رای
مرزهای اعجاز
مرزهای اعجاز
3.4 امتیاز
از 5 رای
تفسیر منظوم سوره ق
تفسیر منظوم سوره ق
3 امتیاز
از 4 رای
تفسیر نمونه - جلد ۵
تفسیر نمونه - جلد ۵
4.1 امتیاز
از 27 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده

تعداد دیدگاه‌ها:
1204
مظلوم نمایی کدومه مرد حسابی!اون آقا همرزم شما یه فهرست منتشر کرده بود کمکش کردم تا یه وقت به راه خطا نره.عمرا اگه بزرگ نمایی کرده باشم.تازه اگه تو کنه حرف من بری منظورم این بودش که چطور جنایت هیتلر و استالین به پای نیچه و مارکس نوشته میشه ولی اینایی که من گفتم نمیشه؟؟؟حالا باز حرکتای غیر منطقی بزن.
قابل توجه مدیران و اعضای سایت من این متن را فقط برای filis آوردم تا بداند اسلام هم از ایران است
خانه الله (بيت الله)
روايت مستندي كه در رابطه با تبديل شدن خانه كيوان (بيت زحل) به خانه خدا(بيت الله) نقل شده است، از اين قرار است كه: « شخصي تازي بنام عمروبن لح يا (لحي) كه مردي تنومند و دلير بود و گروه مقتدر و راهزني را رهبري ميكرد، كعبه را به پايگاه و ستاد فرماندهي خود تبديل نموده بود.»
بدين روكعبه را خانه لح (بيت اللح) ميگفتند، كم كم (ح) تبديل به (ه) شدو بيت اللح را بيت ‌الله ميگفتند.به گفته‌اي ديگر در آن دوران كه هنوز نوشتن رسميت كاملي درميان تازيان نداشت، چگونگي نوشتن بيت‌اللح را هم مردم نميدانستند و اين نام هرگونه نوشته شود يك تلفظ تقريبي و مشابهي دارد، مشهور شد. اللح روزي به سوريه رفت ودر آنجا ديد كه مردم بتهايي را مي‌پرستند. وي بت بزرگي را بنام هبل خريداري نموده و به خانه خود (كعبه ) آورد و از مردمش خواست تا آن بت را بجاي خداوند پرستش كنند. بدين رو عمروبن اللحي انساني شد محبوب و مشهور و مقدس… و بت هبل را كه بزرگترين بت كعبه بود را نيز «الله» ميخواندند هرچند روايتهايي وجود دارد كه بت بزرگتري از هبل هم بوده است بنام «الله».
پس از آن، قبايل ديگر عرب نيز بتهايي بنام لات، العزي، منات و … را به خانه اللح (بيت الله) اضافه نمودند. اجداد پيامبر اسلام نيز نامهاي عبدالعزي (بنده بت العزي) و عبد مناف (بنده بت مناف) داشتند، چنانچه نام پدرپيامبر اسلام عبدالله (عبداللح) بود.
البته بسياري از تاريخنگاران عرب براين باور هستند كه پس ازمرگ اللح، بتي قوي هيكل نيز بنام اودركعبه نهادند و آنرا (الله) ناميدند.
بدين رو خانه كيوان (بيت زحل) كه بعنوان آتشگاه وبه شكل تمامي آتشگاههاي رايج آن زمان چون «كعبه زرتشت» در نقش رستم توسط ايرانيان بناشده بود. بيت الله يعني خانه الله بجاي خانه كيوان سابق! نام گرفت و تا به امروز مردم از سراسر جهان براي زيارت به آنجا ميروند و به دور آن ميگردند و نميدانند كه به دور آتشگاه كهن ايراني ميگردند.
بخشي از پژوهش سياوش اوستا
از سويي پس از اسلام عده‌اي مدعي شدند كه آدم و يا نوح آنرا ساخته‌اند كه همه اين سخنان خالي از سند تاريخي است و بر شك آدمي ميفزايد. چگونه است كه يك خانه چند سازنده آنهم در دورانهاي مختلف چندهزار ساله داشته است؟ البته هريك از اين نامها ميتواند نام تعميركننده‌اي براي كعبه باشد كه مثلا (خانه كيوان) را بازساري نموده اند… و در قرآن نيز از ابراهيم بعنوان نظافتچي و تعميركار كعبه ياد شده است.
كعبه بارها مورد هجوم قرارگرفته و با خاك يكسان شده است، بدين رو طي بازسازيهايي كه انجام شده است تغييرات اندكي در ساختمان آن پديده آمده است و بدون شك در تاريخ نام افراد بسياري بعنوان تعميركننده كعبه بچشم ميخورد.
آتشگاه مكه (كعبه ) ساليان سال بنام خانه كيوان (بيت زحل) مشهور بود. اما پس از اينكه ايرانيان تسلط خودرا بر يمن حفظ نمودند و مكه را رها كردند. دولت مقتدر ايرانيان رو به ضعف رفته بود و امكان كنترل عربستان را نداشتند و يا هم نگهداري از آن از نظر هزينه و نيروي انساني نيز برايشان ميسر نبود، لذا پس از اينكه سپاه ايرانيان مكه را ترك نمودند و كعبه را رها كردند، كعبه خوابگاه مردم بي‌پناه شده بود و آتش مهر در آن خاموش شده بود.
هر از چندي افراد زيرك و باهوشي با ترميم و مرمت و پاكيزه نمودن كعبه «خانه كيوان» متولي آن محل ميشدند و به اين بهانه هم قدرتي سياسي درميان قبايل عرب بدست ميآوردند و هم از نظر اقتصادي با دريافت نذورات و مركزيت بخشيدن به مكه درآمدهاي سرشاري بدست ميآوردند.
صحراگردان تازي كه سالها شاهد نيايشهاي ايرانيان (بعنوان ملت متمدن و مقتدر جهان آنروز ) درخانه كيوان بودند، پس از فروكش نمودن آتش در آن، بتهايي را از سوريه آورده و در درون كعبه نهادند تا بازارشان رونق بيشتري بيابد. (دركتاب از ميترا تا محمد درباره مديريتهاي مختلف كعبه شرح مختصري داده ايم.)
چنانچه طبري و اكثر تاريخنگاران اسلامي نوشته‌اند، تازيان در كعبه عمليات همخوابگي انجام ميداده اند كه اين عمليات تا پيدايش اسلام هم ادامه داشته است. خانه كيوان ميشود.
نقل قول:: مشخص است که نه تنها تحصیلات دانشگاهی ند ارید بلکه در مورد این نظریه نیز چیزی نمیدانید.

خیلی جالب است که دیگران را نادان می خوانی در حالی که خودت نادان ترینی
منظورت از تحصیلات دانشگاهی همان حوزه ی علمیه ی قم است
فقط این را بگم اگر ایران باستان هیچی نداشت جهان هم هیچ چیزی ندارد
از سخنانت فهمیدم تو یک تازی(معنی:سگ شکاری) هستی
نمی خواستم دهن باز کنم ولی مجبورم کردی
تنها چیزی که اسلام دارد خانه ی کعبه است که آن را آریاییان باستان بنا کردند و آتشکده بوده است
در نقش رستم ايران، آتشگاهي است كه آرامگاه داريوش نيز درآنجاست و كعبه مكه بسبك و شكل همين آتشگاه است:
«اهورامزدا، خداوند بزرگي است كه آبها را ‏آفريده، او اين زمين را آفريده، او انسان را آ‏فريده، نيكي و پاكي را براي ايشان آفريده است، و اهورامزدا بشر را آ‏فريده، شادي براي بشر آفريد، داريوش را شاه كرد، يگانه شاه از ميان شاهان يگانه، سرور از ميان سروران بسيار.
من ، داريوش، شاه بزرگ، شاه جهان، شاه سرزمينهاي جهان از هرزمان، شاه اين سرزمين فراخ و گسترده، پسر ويشتاسب هخامنشي، پارسي فرزند پارسي، با مهر اهورامزدا، اينها هستند ممالكي كه من خارج از پارس گرفته‌ام و برآنها حكم ميرانم، مالياتهاي آن به من ميرسد و تمامي فرمانهاي مرا انجام ميدهند و تمامي قوانين من مورد احترام است. آري اين است سرزمينهايي كه من برآنها حكم ميرانم: ماد، ايلام، پارت، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، سيستان، رخج، ثقه‌گوش، قدو، گنداز هند، گيريان، آميركي، گيمريان، بابل، آشور، عربستان، مصر ارمنستان، كابادوكيه، ساروس، يمن…»
چنانچه از نوشته‌هاي اين كتيبه پيداست، در زمان هخامنشيان، عربستان و يمن و مصر… تحت سيطره ايران بود و مهمترين دهكده در عربستان كه در آن آب پيدا ميشد، مكه بود. سپاهيان هخامنشي هنگام گشايش اين دهكده و استقرار در آن لازم بودكه پيش از هركار يك آتشگاه براي نيايش خود بسازند، اين آتشكاه بر اساس سبك آتشكده‌هاي ايران (مانندكعبه زرتشت در نقش رستم) به شكل كعبه ساخته شد كه سقف آن باز و دريچه‌هايي در چهار ديوار آن بود و در ميان آن آتش افروخته بودند.
بدينسان كعبه واقع در مكه كه قبله‌گاه ميليونها نفر است در حدود چهارهزارسال پيش توسط ايرانيان ساخته شده است و در هيچيك از كتابهاي تاريخي خردگرا و غيرديني نشاني از نام ابراهيم و يا اسماعيل براي توجيه ساختن كعبه توسط آنان نميبينيم و كلا بر اساس روايتهاي تاريخي از زندگي ابراهيم كه درتورات و قرآن آمده است، ابراهيم براي رها كردن هاجر و اسماعيل در صحراي خشك عربستان، نميتوانسته است آنهمه مسير صحرا را طي كند.
یا من منظور شما را نمی فهمم یا شما منظور مرا
منظورم از جهان چیزی یا شکلی که الان موجود است نیست ماده وانرژی آن است که تکامل یافته وبه این شکل در آمده به هر راه وشیوه
انفجار بزرگ هنوز نظریه است و خیلی چیزهایش نامعلوم است و مخالفان زیادی دارد و هنوز اثبات نشده است که البته نظریه های مخالفش درست تر به نظر می رسد
ولی پایستگی انرژی و ماده اثبات شده وهیچ مخالفی ندارد پس ماده و انرژی اولیه ی انفجار بزرگ از قبل بوده و آفریده نشده
درضمن نمی شود گفت جهان کی بوجود آمده و همه ی اینها نظریه و حدس هستند چون ما هر چه به عقب تر بر می گردیم ابهامات ما بیشتر می شود چه برسد به آن همه سال
من می گویم خدا چگونه به وجود آمده؟؟(دلیل ساده ی فیزیکی اثبات شده)چون برای اثبات یک چیز باید وجود آن چیز را اثبات کرد
1 تقریبا همه‌ی ما به اجبار برای نمره در دبستان راهنمایی دبیرستان قرآن را خواندیم پس نگو که قرآن نخواندم

این قرآن خواندن نست! که چند جمله را جدا کرده معانی آن را در میاورند!!! که اصولا هم عبارت های معروف و ضرب المثلی قرآن است.
من به شما توصیه میکنم یک بار قرآنی را بگیرید و از ابتدا آیات ان را بخوانید(تا هر جایی که شد). امتحانش ضرری ندارد.
کدام دوران شکوفایی اسلامی

بله! این همه دانشمند دوران اسلامی و همچنین اذعان اکثر دانشمندان بزرگ جهان (نیوتن و ..) به مدیون بودن جهان به دانشمندان مسلمان برای شما که هیچ نخوانده اید و آن درس های قرآن مدرسه! را خواندن قرآن میدانید، مسلم است که آشنا نیست.
دوران آتش زدن کتابخانه ها و کشتن دانشمندان

کدام کتاب سوزی؟
افسانه سرایی برای پوشاندن نداشته ها!
به لینکهای زیر رجوع کنید:
دروغ آتش سوزی اعراب
کتاب زیر را نیز بخوانید:
کارنامه اسلام
گیبون اظهار می دارد کتابخانۀ گرانبهای اسکندریه سه قرن پیش از حمله مسلمین به مصر، به دست مسیحیان متعصب سوخته شد» (ن.ک: ادوارد براون-ß نقد اثار خاورشناسان)
نزول یعنی پایین آمدن نمی توانی چیزی بگویی با واژه ها بازی نکن از کجا پایین آمده از کوه از نردبان از سیاره های دیگر

بازی با واژگان نداریم! از این کار متنفرم! آیه های قرآن جور دیگری نزول را بیان میدارند.
فرستاده ی آسمانی به قول قدیمی ها انگاری که آسمان دهن باز کرده و او از توش افتاده(ضرب المثل)

جالب است! ضرب المثل و باورهی خرافی مردم را به پای دین میگذاری!
(ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی اللمتقین)
و این قانون ساده گویاست که چیزی آفریده نشده و فقط تغییر می کند در حالی که نظریه‌ی انفجاربزرگ هنوز هم نظریه می باشد و صددرصد اثبات نشده که این نظریه هم وجود خدا را اثبات نمی کند

مشخص است که نه تنها تحصیلات دانشگاهی ند ارید بلکه در مورد این نظریه نیز چیزی نمیدانید.
می توان گفت جهان هم از ازل بوده و محصور زمان نمی باشد و زمان فقط او را تغیییر می دهد

زمان خود یک موجود و آفریده است.زمانی دهریون (ماتریالیستهای قدی) ایاد میگرفتند که اگر خدا هست پس از چه زمانی بوده است؟
در جواب از ائمه (ع) میشنیدند که زمان خود یک آفریده خداوند است مکان نیز همینطور.اکنون با پیشرفت علم اینها ثابت شده ولی برای بسیاری غیر قابل فهم است.واقعیت آنجاست که برای ما که در بند زمان و مکان محصوریم فهم و درک چگونگی نبود زمان قابل سخت است و غیر ممکن چه رسد به فهم چگونگی خالق که محصور در این موارد نیست.
در مورد نظریه بیگ بنگ نیز باید بگویم آن مقداری از آن که میگوید جهان در ابتدا حجم بسیار کوچکی داشته، و انبساط یافته اثبات شده است.مشکل این نظریه آنست که سرعت انبساط جهان با گذشت این همه سال در حال افزایش است و شتاب دارد!!!!
شتاب نیازمند یک انرژی است که پیوسته باشد.در صورتی که در نظر ماتریالیست ها انرژی و ماده موجود در جهان همانی است که بوده و افزایش نیافته است.
:-(
در مورد ماده تاریک )dark material) نیز تحقیق کنید.تنها علتی که باعث پی بردن به وجود آن شد تاثیری بود که میگذارد.یعنی تنها از طریق تاثیری که میگذارد به وجود آن پی برده اند(ستارگانی که بدور میدانی گرانشی در گردش بودند گرانش توسط جرم به وجود میاید پس باید عامل ایجاد این میدان نوعی جرم باشد که دیدنی نیست ووو آن دوران یادم است سخن از ممکن شدن رفتن به دیگر زمانها به وسیله این میدان گرانش و سیاه چاله ها ماده تاریک ووو بود) و به علت ندیدن آن،نام ماده تاریک بر ان گذاشته اند.
این که یک مخلوق خداست و تنها از روی تاثیری که میگذارد به وجودش ایمان بلکه ان را اثبات شده میدانند،آن وقت خدا را به سبب تاثیرش باور نداشته باشیم؟؟به سبب هوشمندی ای که در نظام خلقت قرار د اده؟؟
فقط یه پرسش کردم: این درسته که بعد از جنگ بتونیم هر بلایی که دلمون میخواد سر مردان و زنان کشور مقابل بیاریم؟ البته امروز رو میگم نه قرنهای پیش.

نه! (!):-(:stupid:
چه کسی گفته که دموکراسی همان فاشیسم است؟! چه کسی گفته که لیبرالیسم همان نازیسم است ! ! ! ! ! ؟!؟ ؟!؟ !؟!؟

چه کسی گفته دین همان فاشیست است؟چه کسی گفته دین همان تحجر است؟؟
البته مهم گفتن نیست مهم نفس و اصل موضوعه.
و این ها باعث نمی شود بشر گمان کند؛ حقوق بشر دستاوردی بد است! علم دستاوردی بد است، مناجات خالصانه یک درویش بد است... نه حقوق بشر بد است، نه علم بد است؛ نه مناجات شبانه بد است... بد آن انسانهایی هستند که به نام علم؛ به نام حقوق بشر؛ به نام مناجات... دست به ریختن خون انسانهای بیگناه میزنند تا به پول بیشتر؛ زمین بیشتر؛ زن بیشتر و قدرت بیشتر دست یابند.

یک قرنی است داریم این موارد رو گوشزد میکنیم و میگیم طالبان ساخته امریکا ربطی به دین نداره دین بد نیست.
خدا را شکر که بالاخره این نکته را فهمیدی!
snape!
احساسی کردن فضا و مظلوم نمایی و در نظر گرفتن فجایع تاریخ و انداختن آنها گردن یک عده خاص و تمرکز و بزرگنمایی کارهای نادرست آنان!!! ..........به نظرت اینها میتونه جای بحث منطقی رو بگیره؟؟یا نه اصلا منطق شما اینه؟؟؟
عقیده ام این ست که .. دنیا باید .. مکانی برایِ بیانِ احساساتمان باشد ..

و البته فراموشی منطق؟!
پس چه اصراری دارین که اعتقاد و دین را غیرمنطقی جلوه بدین؟ و به قول خودتون این احساس و ایمان را که مفید است! از بین ببرید؟؟
این رو جدی میگم:
اگه درد و دلی داری من میتونم بهت کمک کنم.میتونی رو من حساب کنی!;-)
ایشان به کسی آسیب نرسانده

این فرد روانی را نیکوکار میدانی که از فیگورها و قیافه اش خوی وحشی گری اش فریاد میزند!!
توصیه میکنم لینکهای زیر را بخوانید:
قربانی انسان
قربانی انسان در ایین های شیطانی
جهان هم از ازل بوده و محصور زمان نمی باشد

جهان از ازل نبوده است. بیان عمر یک چیز به معنی آن است که از ازل(زمان بینهایت قبل) نبوده است.
The estimated age of the universe is 13.75 ± 0.17 billion years
http://en.wikipedia.org/wiki/Age_of_the_universe
The age of the Earth has been determined to be 4.54 billion years
http://en.wikipedia.org/wiki/Age_of_the_Earth
فضا و زمان همراه با انفجار بزرگ خلق شده است. زمان بعدی از ابعاد ماده است. و جهان از ازل نبوده است وقتی گفته می شود که عمر جهان 13.75میلیارد سال است به معنی آن است که جهان از ازل نبوده است. اینجا صحبت از جهان است نه ماده تشکیل دهنده آن.
برای شما یک مثال می زنم: میزی چوبی را در نظر بگیرید ماده این میز زمانی درخت بوده است و این درخت روزی دانه ای بوده است. وقتی گفته می شود که این میز زمانی نبوده است و بعد بوجود آمده است صحبت از بوجود آمدن میز است نه ایجاد مواد تشکیل دهنده آن. همچنین وقتی گفته می شود که منظومه شمسی زمانی نبودن است و بعد بوجود آمده است به معنی این است که : زمانی زمین و خورشید نبوده است و بعد بوجود آمده است البته همه مواد تشکیل دهند این زمین و خورشید در همان ماده متمرکز وجود داشته است.
گفته شد که:
هر پدیده و هر چیزی که زمانی نبوده است و بعد بوجود آمده است نیازمند خالق و آفریدگاری می باشد
لذا جهان و منظومه شمسی و .... که زمانی نبوده اند و بعد بوجود آمده اند، نیازمند به خالق و آفریدگاری می باشند. همانطور که گفته شد بی خدایان در گذشته اعتقاد داشتند که جهان از ازل این گونه بوده است لذا زمانی نبوده که این جهان نبوده باشد و از نیستی به هستی رسیده باشد تا نیازمند خالق و آفریدگاری باشد ولی انفجاز بزرگ نشان داده است که جهان و زمین و ... زمانی نبوده است.
اما:
همانطور که گفته شد زمان مخلوق آفریدگار است و آفریدگار، محدود و محصور در مخلوق خود نمی باشد و آفریدگار خارج از زمان است لذا آفریدگار از ازل بوده است و این به معنی آن است که زمانی نبوده است که آفریدگار نبوده باشد تا از نیستی به هستی رسیده باشد و لذا آفریدگار نیازمند به خالق و سازنده ای نمی باشد.
اعجازهای قرآنی وبحث های خداشناسی در زیر کتاب:
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925
قرآن هرگز تحریف نشده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک