کلود ولگرد
نویسنده:
ویکتور هوگو
مترجم:
محمد قاضی
امتیاز دهید
✔️ ویکتور هوگو در کتاب کلود ولگرد، ما را با کارگر فقیری به نام کلود ولگرد آشنا میکند که در پاریس زندگی میکرد. فشار زمانه کلود را متوسل به دزدى کرده است. «کلود» کارگرى لایق، قابل و باهوش بود. از طرفى، بر اثر تربیت غلط اجتماعى فاسد و مهمل شده بود و از طرف دیگر طبیعت همهگونه استعداد و جوهر ذاتى در وجود وى به ودیعت نهاده بود، به همین جهت کلود سواد خواندن و نوشتن نداشت ولى خوب مىفهمید و خوب فکر مىکرد. زمستان سردى فرا رسید و کلود بیکار ماند. در زیر شیروانى عمارتى که منزل محقر او بود نه آتشى وجود داشت که کلود خود را گرم کند و نه نانى که شکم خود و عائلهاش را سیر سازد، ناچار او و هم زن و بچهاش با سرما و گرسنگى دست به گریبان بودند. کلود متوسل به دزدى شد و نتیجه آن دزدى سه روز نان و آتش براى عائله خود و پنج سال حبس براى خود خرید...
کلود براى گذراندن دوران حبس خود به زندان مرکزى کلروو اعزام شد. کلروو صومعهاى است که مبدل به زندان باستیل شده، حجرهایست که دخمه جنایتکاران گردیده و معبدى است که به صورت قتلگاه درآمده است...
بیشتر
کلود براى گذراندن دوران حبس خود به زندان مرکزى کلروو اعزام شد. کلروو صومعهاى است که مبدل به زندان باستیل شده، حجرهایست که دخمه جنایتکاران گردیده و معبدى است که به صورت قتلگاه درآمده است...
آپلود شده توسط:
ماهتاب
1389/06/09
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کلود ولگرد
جمله ای قابل تامل از متن کتاب :
"کسی که مورد توجه و علاقه مردم شود ممکن نیست خشم و بغض دشمنان مردم را بر نیانگیزاند"
در ضمن فایل این کتاب در ادامه فایل کتاب "آخرین روز یک محکوم" که در سایت موجود می باشد، قابل دسترس می باشد.