رسته‌ها
تلاش برای استقلال: خاطرات سیاسی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 11 رای
درباره:
محمد مصدق
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 11 رای
کتاب «تلاش برای استقلال: خاطرات سیاسی» نوشته دکتر عبدالکریم انواری، حقوق‌دان و از اعضای جبهه ملی ایران، اثری است که روایت شخصی نویسنده را از سال‌ها تجربه سیاسی و مبارزاتی بازتاب می‌دهد. انواری در این خاطرات نه تنها به شرح وقایع و تحولات مهم تاریخ معاصر ایران می‌پردازد، بلکه تلاش کرده است با نگاهی تحلیلی ریشه‌ها و پیامدهای تصمیم‌ها و سیاست‌ها را نیز بررسی کند. او از سال‌های شکل‌گیری فعالیت‌های سیاسی خود، همکاری با نیروهای ملی، چالش‌های درون‌جبهه‌ای، فشارها و محدودیت‌های دوران حکومت پهلوی، و سپس تجربه‌های سال‌های پس از انقلاب و فضای تبعید سخن می‌گوید.
در سراسر کتاب، دغدغه اصلی نویسنده حفظ استقلال ایران و پاسداری از آرمان‌های آزادی‌خواهانه است؛ آرمان‌هایی که گاه در سایه قدرت‌طلبی یا فشارهای خارجی به حاشیه رانده می‌شدند. این خاطرات علاوه بر ارزش تاریخی، تصویری نزدیک و انسانی از یکی از فعالان سیاسی می‌دهد که شاهد مستقیم کشاکش‌های سیاسی دهه‌های پرحادثه بوده است. «تلاش برای استقلال» بیش از آنکه صرفاً ثبت خاطرات باشد، دعوتی به اندیشیدن درباره سرنوشت ملت و معنای واقعی استقلال در بستر تاریخ ایران است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
422
آپلود شده توسط:
درباری
درباری
1404/06/17
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تلاش برای استقلال: خاطرات سیاسی

تعداد دیدگاه‌ها:
1
بیشتر مطالب کتاب غیر واقعی، یا ناشی از توهم های نویسنده و با اغراض سیاسی نوشته شده اند. به عنوان مثال بنا به ضرب المثل " مشت نمونه ی خروار است " به یک نمونه زیر بسنده میکنم:
نویسنده در صفحه ی ۴۶ کتاب، از مشاهدات خود در غروب ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ در خیابان استانبول تهران و شعارهای زنده باد مصدق ... و زنده باد شاه و ... سخن گفته است، و در پی آن خود را با شتاب به خانه رسانده و به خانه ی سرتیپ ریاحی( رئیس وقت ستاد مشترک ارتش ) تلفن کرده است! و مشاهدات خود را با او در میان گذاشته است! تیمسار ریاحی در نهایت خونسردی به او پاسخ داده است که《مساله ی نیست و خیالتان راحت باشد!》
نویسنده در کتاب گفته است که متولد سال ۱۳۱۴ میباشد، در سال ۱۳۳۲ جوانی ۱۸ ساله بوده است. در این رابطه پرسش های زیر به ذهن می آید:
۱ - چگونه یک جوان ۱۸ ساله از خانواده ای معمولی تلفن تیمسار ریاحی رئیس ستاد ارتش را داشته است؟! آیا بجز مقامات عالی رتبه حکومت، افراد عادی هم می توانند به تلفن رئیس ستاد ارتش دسترسی داشته باشند؟!
۲ - تیمسار ریاحی چه قرابتی با عبدالکریم انواری ۱۸ ساله داشته است که به تلفن او آن هم با چنان ادبیاتی پاسخ داده است؟! تو گویی که با دکتر مصدق گفتگوی تلفنی میکرده است!
۳ - تیمسار ریاحی هم سن و سال، یا دوست دبیرستانی آقای انواری بوده است که او بتواند چنین راحت و آسان به تیمسار زنگ بزند؟!
کتاب را علیرغم عنوان جذابش، فاقد حقایق تاریخی و تحلیل های جامعه شناسانه یافتم.
تلاش برای استقلال: خاطرات سیاسی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک