خاطرات من (خاطرات نرودا)
نویسنده:
پابلو نرودا
مترجم:
هوشنگ پیرنظر
امتیاز دهید
در این خاطرات یا یادآوریها، گاهگاهی شکافهایی به چشم می خورد و گاهی نیز مطالبی فراموش شده است زیرا زندگی اینچنین است. لحظاتی که در رویایی می گذرد، کمک مان می کند که زیر فشار روزهای کار کمر راست کنیم. بسیاری از چیزهایی که به یاد می آورم، هنگام تجدید خاطره تیره و تار گشته و مانند شیشه شکسته غیر قابل استفاده ای با خاک یکسان شده اند.
آنچه نویسنده خاطرات به یاد می آورد همان نیست که شاعر به یاد می آورد او ممکن است کمتر زندگی کرده باشد ولی از زندگی بیشتر عکسبرداری کرده است و آنچه را که برای ما دوباره می آفریند با توجه خاص به دقایق و جزئیات است. شاعر دالانی به ما عرضه می کند پر از اشباح که از آتش و تاریکی زمان او تکان خورده اند. شاید من فقط در خودم زندگی نکرده ام، شاید با زندگی دیگران زیسته ام. از آنچه به صورت نوشته بر این اوراق برجای گذاشته ام همیشه برگ های زرد رو به سوی مرگ همچون در جنگل پائیزی و انگورهایی که در شراب مقدس زندگی تازه ای خواهند یافت. هنگام خوشه چینی در تاکستان فرو خواهند ریخت. خاطرات من مجموعه همه آن زندگی ها است: زندگیهای شاعر.
بیشتر
آنچه نویسنده خاطرات به یاد می آورد همان نیست که شاعر به یاد می آورد او ممکن است کمتر زندگی کرده باشد ولی از زندگی بیشتر عکسبرداری کرده است و آنچه را که برای ما دوباره می آفریند با توجه خاص به دقایق و جزئیات است. شاعر دالانی به ما عرضه می کند پر از اشباح که از آتش و تاریکی زمان او تکان خورده اند. شاید من فقط در خودم زندگی نکرده ام، شاید با زندگی دیگران زیسته ام. از آنچه به صورت نوشته بر این اوراق برجای گذاشته ام همیشه برگ های زرد رو به سوی مرگ همچون در جنگل پائیزی و انگورهایی که در شراب مقدس زندگی تازه ای خواهند یافت. هنگام خوشه چینی در تاکستان فرو خواهند ریخت. خاطرات من مجموعه همه آن زندگی ها است: زندگیهای شاعر.
آپلود شده توسط:
کته کتاب
1403/10/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطرات من (خاطرات نرودا)