ازدواج دائم و ازدواج موقت از نظر اسلام
درباره:
اکبر هاشمی رفسنجانی
امتیاز دهید
گرد آورنده: حسن موجودی
پاسخ به ایرادات ازدواج موقت
گاهی گفته می شود چه تفاوتی میان ازدواج موقت و فحشا وجود دارد؟پاسخ آنها که چنین می گویند گویا اصلا از مفهوم ازدواج موقت آگاهی ندارند،زیرا ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمی شود بلکه مقرراتی همانند ازدواج دائم دارد،یعنی چنان زنی در تمام مدت ازدواج موقت منحصرا در اختیار این مرد باشد و به هنگامی که مدت پایان یافت باید عده نگه دارد یعنی حداقل 45 روز از اقدام به هرگونه ازدواج با شخص دیگری خودداری کند،تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن شود.حتی اگر با وسایل جلوگیری اقدام به جلوگیری از انعقاذ نطفه کند باز هم رعایت این مدت واجب است.واگر از او صاحب فرزندی شد باید همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت او قرار گیرد و تمام احکام فرزند بر او جاری خواهد شد. در حالیکه در فحشاء هیچ یک از این شرایط و قیود وجود ندارد.
ایراد دیگری که به این نوع ازدواج وارد میکنند اینست که ازدواج موقت توسط بعضی افراد هوسباز مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و هر نوع فحشا را در پشت این پرده انجام میدهند. تا آنجا که افراد محترم هرگز تن به ازدواج نمیدهند و زنان با شخصیت از آن ابا دارند.در پاسخ باید گفت سوء استفاده از کدام قانون در دنیا نشده است؟آیا باید جلوی یک قانون فطری و ضرورت اجتماعی را به خاطر سوءاستفاده گرفت؟یا باید جلوی سوءاستفاده کنندگان را بگیریم؟
میگویند : ازدواج موقت سبب می شود که افراد بی سرپرست همچون فرزندان نامشروع تحویل به جامعه داده شود..در پاسخ باید گفت فرزندان نامشروع از نظر قانونی نه وابسته به پدرند و نه مادر،در حالیکه فرزندان ازدواج موقت کوچکترین تفاوتی با فرزندان ازدواج دائم حتی در میراث و سایر حقوق اجتماعی ندارند و گویا عدم توجه به این حقیقت سرچشمه اشکال فوق شده است.
بیشتر
پاسخ به ایرادات ازدواج موقت
گاهی گفته می شود چه تفاوتی میان ازدواج موقت و فحشا وجود دارد؟پاسخ آنها که چنین می گویند گویا اصلا از مفهوم ازدواج موقت آگاهی ندارند،زیرا ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمی شود بلکه مقرراتی همانند ازدواج دائم دارد،یعنی چنان زنی در تمام مدت ازدواج موقت منحصرا در اختیار این مرد باشد و به هنگامی که مدت پایان یافت باید عده نگه دارد یعنی حداقل 45 روز از اقدام به هرگونه ازدواج با شخص دیگری خودداری کند،تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن شود.حتی اگر با وسایل جلوگیری اقدام به جلوگیری از انعقاذ نطفه کند باز هم رعایت این مدت واجب است.واگر از او صاحب فرزندی شد باید همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت او قرار گیرد و تمام احکام فرزند بر او جاری خواهد شد. در حالیکه در فحشاء هیچ یک از این شرایط و قیود وجود ندارد.
ایراد دیگری که به این نوع ازدواج وارد میکنند اینست که ازدواج موقت توسط بعضی افراد هوسباز مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و هر نوع فحشا را در پشت این پرده انجام میدهند. تا آنجا که افراد محترم هرگز تن به ازدواج نمیدهند و زنان با شخصیت از آن ابا دارند.در پاسخ باید گفت سوء استفاده از کدام قانون در دنیا نشده است؟آیا باید جلوی یک قانون فطری و ضرورت اجتماعی را به خاطر سوءاستفاده گرفت؟یا باید جلوی سوءاستفاده کنندگان را بگیریم؟
میگویند : ازدواج موقت سبب می شود که افراد بی سرپرست همچون فرزندان نامشروع تحویل به جامعه داده شود..در پاسخ باید گفت فرزندان نامشروع از نظر قانونی نه وابسته به پدرند و نه مادر،در حالیکه فرزندان ازدواج موقت کوچکترین تفاوتی با فرزندان ازدواج دائم حتی در میراث و سایر حقوق اجتماعی ندارند و گویا عدم توجه به این حقیقت سرچشمه اشکال فوق شده است.
آپلود شده توسط:
Reza
1387/05/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ازدواج دائم و ازدواج موقت از نظر اسلام
دوست عزیز.شما از نویسنده تفسیر المیزان توقع داری واست اختراع کنه؟ هر کسی را بهر کاری ساختن.مفسر قرآن کارش تفسیره.اختراع که نیست.در ضمن اگر هم باز خوب ببینی میتونی در بین همین علماء مذهبی یه چیزایی پیدا کنی.
بهت توصیه میکنم در مورد علامه حسن زاده آملی تحقیق کنی.ایشون علاوه بر اینکه یک عالم مذهبی هستند در زمینه ستاره شناسی کتاب دروس هیئت رو نوشتند و فوق لیسانس ریاضی هم دارند.
متوجه منظورت نشدم وقتی گفتی یک اختراع از نوع قرآنی بیار.یعنی باید تو قرآن دستورالعمل اختراع مثلا برق می بود؟البته در مورد ذات پدیده ها در جاهایی اشاراتی داره اما اینکه بخواهیم انتظار داشته باشیم قرآن بیاد و اختراع کنه دیگه از اون حرفاست.
شما کتاب "امام صادق:مغز متفکر جهان تشیع" انتشار سازمان مطالعات اسلامی استراسبورگ(فرانسه) رو بخون.شاید به دردت بخوره
غیر از خداوند کسی نمی تواند تعیین کند چه کسی به بهشت می رود و چه کسی به جهنم.در مورد اختلاف ادیان هم باید بگم از دیدگاه اسلام حرام است حرام است حرام است که مسلمانی در جامعه اسلامی دست درازی به کلیسای مسیحیان یا کنشت یهودیان یا معبد زرتشتیان و حتی بوداییان(در صورتی که ذکر خدا در آنجا بسیار برده شود) بکند.هیچ کس حق ندارد کلیسایی را خراب کند و یا آن را تبدیل به مسجد کند.دیگران چه می کنند ربطی به اصل دین و مذهب ندارد.بارها گفته ام برای بررسی یک دین نباید اعمال پیروان آن را ملاک قرار داد.خیلی ها تظاهر به دین داری می کنند.
در کشورهای اسلامیِ شیعه مذهب مرد برای صیغه کردن یا عقد موقت باید جملهی زیر را بگوید:
"اَنكَحتُکَ نفسى فى المدتِ المعلوم و المبلغِ المعلوم"
(من تو را براى مدت معين و در مقابل مبلغ معين در اختيار خود مى گيرم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رابطه جنسى مرد و زن در جريان صيغه موقت ، لزوما با گفتن عبارت مزبور است كه شكل قانونى پيدا مى كند ، يعنى تنها باپرداخت پول و تعيين مدت معامله(مثلا یک ساعت یا چند روز)
برای اولین بار با حرفت موافقم ولی من یه مشکلی دارم باهاش اگه مهم انسانیت و همه انسان باشن چرا کسانی که ادعای دینی دارن و خودشون را مومن تر و از کسانی که حتما به بهشت میرن میدونن و بقیه رو این حق را برای خودشون قائل هستن که به دیگران بی احترامی کنن و دیگران را جهنمی بدانند و حق نظر درباره دیگران دارن:D
و چرا همه ادیان با هم مشکل دارن و یه مسلمان یه یهودی و مسیحی را نجس و بین مسلمان و مسیحیت جنگ صلیبی شکل میگیرد یهودی اون دو تا دین رو بد میدونه مسلمون سنی با شیعی بده؟؟؟؟
و جایی که دین باعثه وحدت باشه بدتر باعث کشت و کشتار شده است؟؟؟؟:D
(منبع کلی تمام نظرات دانشمندان : قرآن،كتابی شگفت انگیز/گری میلر/ترجمه:صلاح الدین توحیدی)
ازت میخوام:
شما برای من 1اختراع یا 1 کشف رو در طی 1400 سال گذشته تا الان بیار از نوع قرآنی با اثبات علمی تا من همین جا تشهد بگم
یارو سی جلد تفسیر المیزان نوشته ییه کاغذ کادو نمیشه از توش در آورد به عنوان اختراع . کلینی ها و مجلسی ها و طباطبایی ها آمدن و رفتن 1 دسته بیل اختراع نکردن یا با این همه زیر و رو کردن قران و نهج البلاغه و نهج الفصاحه ودامبالا دیمبوهای بی ارزش و فاقد اصول علمی و اخلاقی با این همه تبلیغ این امت بزرگ و عزیز هنوز که هنوزه تو سری خور ترو نادان تر از خودش توی منظومه ی خورشیدی گیر نمیاد.دست بردارین ، این همه انرژی تا کی قرار از دست بره واسه 1 بابایی که 1 جایی در 1 زمانی 1چیزایی رو واسه 1 سری میگفت و اونا هم حاضر به پذیرشش نشدن.شما دیگه کی هستید.تا کی................تا کی......................تا کی.................................... تا کی..........................بسه دیگه
دومین منبع در متن:ویل دورانت در تاریخ تمدن میگوید
سومین منبع در متن:تولستوی اندیشمند ونویسنده مشهور روسی در کتابی به نام «حکم محمد»چنین می گوید
چهارمین منبع در متن:منبع : مجله پرسمان، شماره 3.
منبع پنجم:http://www.ketabnews.com/detail-3177-fa-0.html.
دوست عزیز اول متنو خوب بخون شاید چیزی که دنبالش می گردی اون تو باشه.
مسلمونی به چیه ؟ اینکه یه نفر میگه:یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت خسته میشوم و میخواهم درهایی از معانی و کمال بر روی من باز شود آن را مطالعه میکنم و از مطالعه زیاد آن خسته و ملول نمیشوم. این کتاب، قرآن کتاب آسمانی است.ما نمیتونم به این شخص بگیم مسلمون؟اونوقت کسی که نماز میخونه و از صبح تا شب سر 100 نفرو کلاه میگذاره مسلمونه ؟ اگه شما مشکل اسم گذاری داری میتونی بگی این افراد مسلمون نیستن.
دیروز برحسب اتفاق (خیلی کم پیش میاد ) سوار تاکسی شدم و با پسر سه ساله ام عقب ماشین جا گرفتم .کنا رمن یه پسر محصل نشست و صندلی جلو هم یه پسر محصل دیگه .می دونید درباره چی صحبت می کردن .
پسر جلویی با پررویی و با صدای بلند پسر عقبی رو مخاطب قرار داده و میگفت : به خدا اگه حمید بیشتر از ده تا دوست دختر داشته باشه !!!به من حسودی میکنه .می بینه من خوش تیپم و دخترا تند تند با من دوست میشن حسودیش میشه دیگه .تف به روش دروغگو ...
پسر عقبیه هم که نوچه اش بود و نقش مشوقش رو بازی میکرد میگفت : غلط کرده سگ کی باشه !!!آره آره حسودیت رو میکنه .
دوباره پسر جلویی میگفت :میگه نیوشا بهش شماره داده مرتیکه .....نیوشا دوست منه اون که نمیتونه از من بگیرتش مگه اینکه منو لو بده و بگه چند تا دوست دختر دارم .به امام قیمه قیمه اش میکنم . .....دم مترو پیاده شدم در حالیکه فکر میکردم دارم تو مریخ راه میرم .:O
سوار مترو شدم روبروی چند تا دختر دانشجو نشستم که بلند بلند صحبت میکردن .یکیشون میگفت : آره مجید بد جوری تو نخ ملیحه است .اصلا" بهم نمیان حیفه ملیحه که بخواد بهش جواب مثبت بده .اون یکی میگفت :مگه ازش خواستگاری کرده .دوباره سومی میگفت : نه بابا پیشنهاد دوستی داده .اما حیف واقعا" ملیحه بخواد قبول کنه .باز چهارمی میگفت : مگه خبریه و دوباره اولی میگفت : نه بابا .حالا زد و خواست باهاش عروسی کنه .....و هرهر کرکرشون فضای مترو رو پر کرده بود که یه خانم چادری با داد گفت : چه خبرتونه انقدر بلند بلند می خندید .یکی از دخترا جواب داد: اینجا که تا ده تا کوپه اونورتر صدا به کسی نمیرسه .(منظورش قسمت آقایون بود که چون ما جلوترین قسمت نشسته بودیم راست میگفت بنده خدا )باز خانمه صداش رو بالا بردو گفت : پررو شدن و ...من یهو گفتم بخندید عزیزان من الان وقت خنده تونه .یه روزی حسرت همین خوشیاتون رو خواهید داشت .همه شون با هم برام دست زدن و به صحبتشون ادامه دادن .منم تا آخرین لحظه که پیاده شدم از تیر نگاه غضبناک اون خانم در امان نبودم .یاد دوران دبیرستانم افتادم که همه به ما دخترا میگفتن خفه شید چه خبره انقدر می خندید .تو کلاس دبیرمون ناراحت میشد تو حیاط رانندگان سرویس که مرد بودن ممکن بود تحریک بشن .تو کوچه و خیابون که مینی بوسش ظاهر میشد و خانمها و آقایون اخمو اسلحه بدست بهمون تذکر میدادن .تو خونه که تو دعواهای خانوادگی غرق می شدیم و بیشترین تیرها هم به سمت دخترا نشونه گیری میشد .
فقط تنها چیزی که فرق نکرده بود دخترای زمان من با زمان امروز بود که هنوز هم فکر میکردن اگه پسری باهاشون دوست میشه میخواد باهاش ازدواج کنه و همیشهکنارش بمونه .
این واقعیت رو بپذیریم که دختران به دوستی یه نگاه همیشگی دارن .یعنی همیشه کنار دوست پسرش بمونه و در کنار هم خوشبخت بشن ؛ برعکس پسرا که از همین کلمه همیشه فراری هستن و از همیشگی شدن میترسن .
همه زنان نیاز به یک مرد قوی و عاشق در کنار خودشون دارن و دنبال تنوع نیستن .اگه هم خیلی هنر کنن تو دو تا دوست پسر می مونن و تصمیم میگیرن دیگه با پسری دوست نشن چون خیلی آسیب رو حی می بینند ولی پسرا به دنبال تنوع میتونن همزمان صد تا دوست دختر داشته باشن فقط وقتش رو ندارن .;-)
البته یکی از دوستان عزیز از من خواهش کرد آقایون رو جمع نبندم .چشم من همین جا عذر خواهی میکنم از تمام آقایون سایت و مطمئنم که این سایت از این تیپ آقایون اصلا" نداره و همه شون خوب و با اخلاق هستن و تلاش میکنن برای ساختن سرزمینی پاک و به دور از دروغ و فساد .8-)
مگه میشه آدم کتابخون باشه و با اخلاق نباشه . .;-)
بدرود
وضع مالی خیل خوبی داشت از اون تازه به دوران رسیده ها بود .دوتا دختر با کلی ثروت باد آورده پدرشون .با پسر خوبی ازدواج کرد .دوست بودن و هر بار پسره میگفت هیچی ندارم و نمیتونم باهات ازدواج کنم و دختره میگفت از بابام میخوام برای تو یه مغازه بگیره .آخه پسره فروشنده کفش بود .پسره هم با خوشحالی موافقت کرد و این شد که عروسی گرفتن چه عروسی مجللی .چند سال بعد ورشکسته شد و بابای دختره باز دست و بالش رو گرفت .خوشی زده بود زیر دلش .نمی دونست با زنش چه جوری رفتار کنه .به زن خودش آزادیهای بیش از حد میداد .هر بار خانمش میگفت میخوام با دوستام برم ترکیه ؛ نه نمیگفت .تشویقشم میکرد .خانمش میگفت عزیزم این لباس زیادی بازنیست .اصلا" نگاه نمیکرد و میگفت : به تو خیلی میاد .خانمش که منتظر کمی توجه بود دوباره خودش رو لوس میکرد و میگفت : آخه مامان میگه خیلی دیگه بازه .ممکنه مردا رو به هوس بندازه .میرفت تو قیافه و خانمش رو می بوسید و میگفت :غلط کرده هرکی به خانم من نگاه چپ بندازه .تو هر جور دوست داری بپوش !
تا اینکه دوباره ورشکست شد و این بار خانم تصمیم گرفت طلاق بگیره .میگفت : خیلی بی عرضه است و خسته ام کرده .خونه و ماشین رو فروختن تا بدهکاریها رو بدن و خانم هم رفت منزل پدری و طلاق خواست .بعد از یکسال پشیمون شد و خواست برگرده پیش همسرش که متوجه میشه رفته یه دختر مومن گرفته و زنش هم حامله است .بهش گفته بودن خانمت میخواسته برگرده سر زندگیش .گفته بوده اون زن فاسد به درد من نمیخوره .خانم میگفت :من که هر جور می گشتم مورد تاییدش بودم اگه میگفت این طوری نپوش من دوست ندارم خوب منم گوش میدادم .حالا رفته یه زن محجبه گرفته تازه یادش افتاده من بد بودم .من اگه رفتم خواستم یه خورده به خودش بیاد و این قدر بی عرضه بازی در نیاره .حالا همه جا میشینه میگه من طلاقش دادم چون فاحشه بود .من دوسش داشتم و حاضر بودم هر چی بگه گوش بدم .خودش برام لباس می خرید و تو مسافرتها با هم میرفتیم کنا دریا و ماساژ بدن .حالا اون شد مومن و من شدم فاسد!!!
شنیدم بعدش با یه مرد پولدار آشنا شده و صیغه اش شده .مرده براش یه خونه تو دبی و یه خونه تو نیاوران خریده بود.اوایل با هم همه جا میرفتن بعد کم کم مرده خسته شده و بهش گفته چند تا زن صیغه ای دیگه هم داره و چون پولداره میخواد حالش رو ببره و هیچوقتم حاضر نیست با این ازدواج کنه .میگن مرده خیلی بد قیافه است و خیلی هم پیره فقط پول داره .
نتیجه این قصه :این خانم نباید از همسر اولش به هیچ قیمتی طلاق میگرفت و مقصر هم تنها خودش نیست بلکه بابای پولدار تازه به دوران رسیده اش بوده که دست از حمایتهای الکیش برنداشته و نخواسته که این جوونا رو پای خودشون بایستن .دیگه اینکه چرا باید یه پسر جوون خانمش رو به جای تشویق به خوب پوشیدن و خوب گشتن رها کنه چون من تا اون جاییکه میدونم زنان در همه زمینه ها به مردان وابسته هستن و به خاطر عشق حاضرند هر کاری انجام بدن این آقا میتونست با تعریف کردن از سادگی این خانم و اینکه دوست دارم طوری بپوشی که کسی بهانه ای برای نگاه کردن بهت نداشته باشه و حرفای قشنگ دیگه و کمی دل دادن به کار از این اتفاق جلوگیری کنه و بعد از طلاق هم با آبروی این خانم بازی نکنه و به راحتی تهمت نزنه .
یکی از مشکلات بیشتر زنان جامعه ما به عامیانه اش آویزون بودن است یعنی زن امروز اگه همسرش به زنان بد لباس و آراسته توجه نشون بده او هم سعی میکنه به همون شکل و قیافه دربیاد تا بتونه تمام توجه همسرش رو مال خودش بکنه .متاسفانه کمتر پیش میاد که زنی همون شخصیت قبل از ازدواج خودش رو حفظ کنه .من شاهد هستم زنی که به خاطر همسر مومنش با حجاب شده و از این موضوع خوشحاله و زنی که به خاطر شوهر هیز و فاسدش بد لباس و زننده شده و هر دوی اینها برای جلب توجه همسرشون از شخصیت اصلی دور شدن .
به راستی اگر مردان به زنان بد توجه نکنند آیا هیچ زن بدی وجود خواهد داشت ؟؟
نیاگارای عزیز .اگر مردان بد در جامعه نباشند زن بد نخواهیم داشت .
وقتی مردی به زنی که بد لباس می پوشه آرایش زننده ای داره اهمیت نده و نگاه خودش رو به اون نبخشه مسلما" تعداد زنان ساده تر بیشتر میشه .
من داستانهایی که مینویسم ذکر میکنم درباره زنان چند ساله است .اولین داستانم نگاهی داشت به زنان قدیمی .دور نیستند ممکن است مادر من یا مادر دوست من یا مادر کسی که این نوشته رو میخونه باشن .گفتم میخوام درباره دختران نسل امروز هم بنویسم .شما با دقت تربخونید و کمی منتطر باشید تا من بنویسم و بعد قضاوت کنید .
چون من بارها و بارها ذکر کردم که جوانان امروز برای زنان ارزش بالاتر و برابر باخودشون قایل هستن .اگه پیامهایم رو یکبار دیگه بخونید متوجه میشوید .
ممنون
باز هم مینویسم و به این گفته خود باور قلبی و عینی دارم که مرد نجیب و پرهیزکار زن رو به وادی پاکی و نجابت میکشونه و مرد زن باز و فاسد زن رو به ورطه نابودی سوق میده ..
دختران امروز بازتاب درد مادران دیروزند .
و نام خود را جاودانه تر میکردن