مثل ثریا گریه خواهم کرد - جلد ۱
نویسنده:
خسرو معتضد
درباره:
ثریا اسفندیاری بختیاری
امتیاز دهید
زندگی ثریا، ملکه سابق ایران
از متن کتاب:
در تابستان سال ۲۰۰۰ در ویلای «کازاماریام» در شهر بندری تفریحی ماربلا در اسپانیا، زن شصت و هشت ساله ای زندگی می کند که هنوز رنگها و جلوه هایی از یک زیبایی شرقی - غربی دورگه فوق العاده بر سیمای همیشه غمگین او باقی مانده است. چشمانی سبز، با نگاهی ملایم و نوازشگر و تبسمی گهگاهی. او غمگین نیست و همیشه ادعا می کند که روحی با نشاط دارد اما هر کسی که او را می بیند احساس می کند که با زنی غمگین روبروست.
کشیدن پوست چهره به وسیله جراحان زیبایی (استتیک) نتوانسته است چهره او را چندان دگرگون کند. هر چند پوست کشیده شده تا چینها زدوده شود، اما ثریا همچنان زیبا و ملیح و باشکوه به نظر می رسد و گذر زمان دگرگونیهای ناچیزی بر چهره او باقی گذارده است.
این زن تقریباً تنها بازمانده سرشناس و بین المللی یک ایل، یک خانواده و یک دوره بحران آمیز تاریخی است. او مناظر زیبایی را دیده و در عین حال خاطرات تلخی را پشت سر نهاده است. او از دغدغه و اضطراب برکنار نبوده و در عین حال افراد بسیار سرشناسی را ملاقات کرده و در مهمانیهای سلطنتی شکوهمندی شرکت کرده است. او زمانی در ایتالیا، فرانسه، آلمان، مکزیک، برمودا زندگی کرده و در ده سال آخر عمر خود پاییز و زمستان را در آپارتمان باشکوه خود در پاریس، نزدیک خیابان شانزه لیزه و اواسط بهار و تمام تابستان را در ویلای سلطنتی اش کازاماریام در ماربلا می گذرانده است.
ثریا وارث و شاهد یک ماجرای بزرگ تاریخی است. زمانی او بر یک تخت مرمرین و زمانی دیگر بر یک تخت زرین جلوس کرده، علیا حضرت ملکه شاهنشاه ایران خوانده می شده است...
بیشتر
از متن کتاب:
در تابستان سال ۲۰۰۰ در ویلای «کازاماریام» در شهر بندری تفریحی ماربلا در اسپانیا، زن شصت و هشت ساله ای زندگی می کند که هنوز رنگها و جلوه هایی از یک زیبایی شرقی - غربی دورگه فوق العاده بر سیمای همیشه غمگین او باقی مانده است. چشمانی سبز، با نگاهی ملایم و نوازشگر و تبسمی گهگاهی. او غمگین نیست و همیشه ادعا می کند که روحی با نشاط دارد اما هر کسی که او را می بیند احساس می کند که با زنی غمگین روبروست.
کشیدن پوست چهره به وسیله جراحان زیبایی (استتیک) نتوانسته است چهره او را چندان دگرگون کند. هر چند پوست کشیده شده تا چینها زدوده شود، اما ثریا همچنان زیبا و ملیح و باشکوه به نظر می رسد و گذر زمان دگرگونیهای ناچیزی بر چهره او باقی گذارده است.
این زن تقریباً تنها بازمانده سرشناس و بین المللی یک ایل، یک خانواده و یک دوره بحران آمیز تاریخی است. او مناظر زیبایی را دیده و در عین حال خاطرات تلخی را پشت سر نهاده است. او از دغدغه و اضطراب برکنار نبوده و در عین حال افراد بسیار سرشناسی را ملاقات کرده و در مهمانیهای سلطنتی شکوهمندی شرکت کرده است. او زمانی در ایتالیا، فرانسه، آلمان، مکزیک، برمودا زندگی کرده و در ده سال آخر عمر خود پاییز و زمستان را در آپارتمان باشکوه خود در پاریس، نزدیک خیابان شانزه لیزه و اواسط بهار و تمام تابستان را در ویلای سلطنتی اش کازاماریام در ماربلا می گذرانده است.
ثریا وارث و شاهد یک ماجرای بزرگ تاریخی است. زمانی او بر یک تخت مرمرین و زمانی دیگر بر یک تخت زرین جلوس کرده، علیا حضرت ملکه شاهنشاه ایران خوانده می شده است...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مثل ثریا گریه خواهم کرد - جلد ۱