تردستیهای اسکاپن
نویسنده:
مولیر
مترجم:
بدرالدین مدنی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
صحنه نخست – اکتاو، سیلوستر
اکتاو: آه ! خبرهای ناگوار برای یک دلباخته! سرانجامی سخت در پیش دارم! سیلوستر، میخواهی به بندر بروی
و از آمدن پدرم خبری بگیری؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: همین بامداد میرسد؟
سیلوستر: همین بامداد.
اکتاو: قصد دارد برایم زن بگیرد؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: دختر آقای ژرونت را؟
سیلوستر: دختر آقای ژرونت را.
اکتاو: و این دختر را به همین منظور از تارنت به اینجا فراخوانده اند؟
سیلوستر: بله...
بیشتر
صحنه نخست – اکتاو، سیلوستر
اکتاو: آه ! خبرهای ناگوار برای یک دلباخته! سرانجامی سخت در پیش دارم! سیلوستر، میخواهی به بندر بروی
و از آمدن پدرم خبری بگیری؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: همین بامداد میرسد؟
سیلوستر: همین بامداد.
اکتاو: قصد دارد برایم زن بگیرد؟
سیلوستر: بله.
اکتاو: دختر آقای ژرونت را؟
سیلوستر: دختر آقای ژرونت را.
اکتاو: و این دختر را به همین منظور از تارنت به اینجا فراخوانده اند؟
سیلوستر: بله...
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
1403/03/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تردستیهای اسکاپن