تبر و صندوقدار: دو تک پرده
نویسنده:
محمود مهدیان
امتیاز دهید
برگرفته از متن کتاب:
صحنه:
اداره صندوق یا دایره پرداخت یک بنگاه، که تقویم دیواری روبرو اول ماه را نشان می دهد. پرده که بالا می رود آقای صندوقدار پشت میزش -روبروی تماشاچیان- با کاغذ و پرونده ها ور میرود، زیر لب آوازی زمزمه می کند، بعد متوجه تماشاچیان می شود از پشت میز به جلو صحنه میاید.
صندوقدار:
(با هیجانی ناشی از تعجب به تماشاگران) عجیبه شما خسته نمی شید؟ الان سه ماه آزگاره که هر شب مرتب
به دیدن این نمایش میاین و شگفت تر اینکه همیشه روی همون صندلی شب قبل میشینید (مکت) یا خیلی پولدار هستید یا به این نمایش علاقه دارید (مکث) مهم نیست اصلا بمن چه (با خود) برم زودتر خودمو آماده پرداخت حقوق کنم امروز کارم خیلی زیاده (می رود سر جایش می نشیند و بعد از چند لحظه زنگ میزند. چند لحظه سکوت. پیشخدمت وارد می شود.)...
بیشتر
صحنه:
اداره صندوق یا دایره پرداخت یک بنگاه، که تقویم دیواری روبرو اول ماه را نشان می دهد. پرده که بالا می رود آقای صندوقدار پشت میزش -روبروی تماشاچیان- با کاغذ و پرونده ها ور میرود، زیر لب آوازی زمزمه می کند، بعد متوجه تماشاچیان می شود از پشت میز به جلو صحنه میاید.
صندوقدار:
(با هیجانی ناشی از تعجب به تماشاگران) عجیبه شما خسته نمی شید؟ الان سه ماه آزگاره که هر شب مرتب
به دیدن این نمایش میاین و شگفت تر اینکه همیشه روی همون صندلی شب قبل میشینید (مکت) یا خیلی پولدار هستید یا به این نمایش علاقه دارید (مکث) مهم نیست اصلا بمن چه (با خود) برم زودتر خودمو آماده پرداخت حقوق کنم امروز کارم خیلی زیاده (می رود سر جایش می نشیند و بعد از چند لحظه زنگ میزند. چند لحظه سکوت. پیشخدمت وارد می شود.)...
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
1403/03/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تبر و صندوقدار: دو تک پرده