اسرار کمیته مجازات
امتیاز دهید
ضمیمه مجله ترقی
از متن کتاب:
تهران در دهشت و اضطراب عمیق و خردکننده و جانفرسائی بسر می برد. هیچکس برجان خود ایمن نبود و امیدی بادامه حیات نداشت همه از هم وحشت داشتند، بیگانگان یکدیگر را بدیده سوظن می نگریستند و آشنایان از مواجه شدن باهم از سلام و احوالپرسی و گفتگو اجتناب می کردند. زیرا می ترسیدند ندانسته در بحث و مناظره خطرناکی وارد شوند و سخنی بگویند و اظهار نظری بکنند که بقیمت جان آنها تمام شود و کالبد بیروحشان را روانه گورستان نماید. زن و مرد و پیر و جوان و فقیر و غنی با دغدغه خاطر زندگی میکردند. ترس روی چهره ها ماسیده بود و عفریت مرک بالهای مخوفش را مانند حجاب و حائل تیره و ضخیمی در میان اجتماعات گسترانیده بود. خبرهای هولناک و رعشه آوری که از ولایات دور و نزدیک و سرحدات مملکت می رسید، جنایات و تعدیات ننگین و شرم آور سپاهیان بیگانه نسبت بمردم بیدفاع و بی پناه، بمباران شهرها و قصبات و فجایع جانگداز اشرار و یاغیان و گردنکشانی که در آن رژیم بلبشوی پر از فتنه و آشوب خانخانی بکشتار مامورین و عمال دولت، سر بریدن ژاندارمها و گذاردن سر بریده خون آلود آنها در داخل امعا و احشایشان، قتل و غارت و سوزاندن محصول غله رعیت بیچاره، قطع کردن پستان و هتک نوامیس دختران دهاتی و شهر نشین و دریدن شکم زنان باردار گرم بودند، همچنین خبر روشن شدن آتش اختلافات و دشمنی و زدوخورد و خونریزی مذهبی بین مسلمانان و آسوریهای آذربایجان یاغیگری سمیتقو، اعمال وحشیانه الوار، خودسریهای جنایت آمیز نایب حسین کاشی، داعیه های عجیب و غریب شیخ خزعل، اعدام آزادیخواهان و ژاندارمهای میهن پرست در شیراز و نابود کردن و تار و مار ساختن دلیران تنگستانی در نواحی جنوبی فارس توسط قوای اجنبی و خلاصه اخبار و گزارش تمام حوادث وحشتناک و شوم و مهیبی که با سرایت شعله های خانمانسوز جنک بایران، مرتباً بطهران واصل می شد، تحت الشعاع حادثه مرموز و مخوفی واقع شده بودند...
بیشتر
از متن کتاب:
تهران در دهشت و اضطراب عمیق و خردکننده و جانفرسائی بسر می برد. هیچکس برجان خود ایمن نبود و امیدی بادامه حیات نداشت همه از هم وحشت داشتند، بیگانگان یکدیگر را بدیده سوظن می نگریستند و آشنایان از مواجه شدن باهم از سلام و احوالپرسی و گفتگو اجتناب می کردند. زیرا می ترسیدند ندانسته در بحث و مناظره خطرناکی وارد شوند و سخنی بگویند و اظهار نظری بکنند که بقیمت جان آنها تمام شود و کالبد بیروحشان را روانه گورستان نماید. زن و مرد و پیر و جوان و فقیر و غنی با دغدغه خاطر زندگی میکردند. ترس روی چهره ها ماسیده بود و عفریت مرک بالهای مخوفش را مانند حجاب و حائل تیره و ضخیمی در میان اجتماعات گسترانیده بود. خبرهای هولناک و رعشه آوری که از ولایات دور و نزدیک و سرحدات مملکت می رسید، جنایات و تعدیات ننگین و شرم آور سپاهیان بیگانه نسبت بمردم بیدفاع و بی پناه، بمباران شهرها و قصبات و فجایع جانگداز اشرار و یاغیان و گردنکشانی که در آن رژیم بلبشوی پر از فتنه و آشوب خانخانی بکشتار مامورین و عمال دولت، سر بریدن ژاندارمها و گذاردن سر بریده خون آلود آنها در داخل امعا و احشایشان، قتل و غارت و سوزاندن محصول غله رعیت بیچاره، قطع کردن پستان و هتک نوامیس دختران دهاتی و شهر نشین و دریدن شکم زنان باردار گرم بودند، همچنین خبر روشن شدن آتش اختلافات و دشمنی و زدوخورد و خونریزی مذهبی بین مسلمانان و آسوریهای آذربایجان یاغیگری سمیتقو، اعمال وحشیانه الوار، خودسریهای جنایت آمیز نایب حسین کاشی، داعیه های عجیب و غریب شیخ خزعل، اعدام آزادیخواهان و ژاندارمهای میهن پرست در شیراز و نابود کردن و تار و مار ساختن دلیران تنگستانی در نواحی جنوبی فارس توسط قوای اجنبی و خلاصه اخبار و گزارش تمام حوادث وحشتناک و شوم و مهیبی که با سرایت شعله های خانمانسوز جنک بایران، مرتباً بطهران واصل می شد، تحت الشعاع حادثه مرموز و مخوفی واقع شده بودند...
آپلود شده توسط:
شازده
1402/12/08
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اسرار کمیته مجازات