رسته‌ها
سه سال در ایران
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 9 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 9 رای
از متن کتاب:
اینک دوره ماموریت ما در کشور ایران آغاز شده و ما از این تاریخ تا مد سه سال در این کشور زندگی خواهیم کرد و بر اثر مرور هر یک از ایام، تجربیاتی در خصوص روحیات و زندگی این ملت به دست خواهیم آورد و هر روزی که بگذرد قدری بیش تر به اسرار این ملت پی خواهیم برد.
زندگی این ملت اگر به کلی با زندگی اروپاییان فرق نداشته باشد، خیلی با آن فرق دارد و شاید یکی از علل آن این باشد که نژاد ایرانی مخلوطی از اقوام بسیار می باشد. اشتباه نشود... من نمیگویم که نژاد ایرانی از اقوام بسیار ترکیب شده زیرا این نژاد هرگز با نژاد دیگر ترکیب نمیگردد بلکه همواره شخصیت خود را حفظ می کند. همانگونه که فندق و گردو وقتی با هم مخلوط شدند هرگز فندق خواص خود را از دست نمی دهد.
یکی از کارهای بسیار مشکل دنیا این است که شخص بخواهد خصوصیات یک نژاد و یا یک ملتی را تشریح نماید. فلاسفه و روان شناسانی که خواستند شخصیت و خصوصیات ملت خود را تشریح نمایند مشاهده کردند که کاری بس مشکل در پیش دارند و حال این که این اشخاص در میان ملت و نژاد خودشان زندگی میکردند و با این وصف نتوانستند به طرزی صریح و معین در خصوص نژاد و ملت خود ابراز عقیده نمایند. تا چه رسد به این که شخص بخواهد در خصوص روحیات و طرز فکر ملل دیگر بررسی و قضاوت نماید و حقیقتاً کسانی که به خوبی از عهده انجام این کار برآمدند نه تنها دارای جرات و پشتکار بودند بلکه میتوان آنها را در ردیف روان شناسان و اجتماعیون بزرگ جهان محسوب نمود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
200
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
shahroozsam
shahroozsam
1402/09/17

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سه سال در ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
12
اگر انجام شده بود که دیگه عنوان کتاب جای ایراد گیری و گله نداشت، فرقش اینه زمانی که شما به ترجمه های قدیمی برمیگردی اونها عاری از ممیزی و تیغ سانسور هستند و حتی اگر منصوری بخش هایی رو از تجارب خودش و محیط پیرامونش الهام گرفته و نوشته باشه باز هم نشون دهنده اینه که شخصی حداقل 90 سال پیش در برخی زمینه ها تونسته آینده رو پیش بینی کنه. حالا اصلا فرض رو بر این بذاریم که این جملات و ترجمه دست رنج منصوری نباشه و متعلق به شخص ایکس باشه و سال 1384 به کتاب اضافه شده باشه. باز هم معنیش اینه که شخصی از 18 سال قبل تونسته بخشی از اینده رو ببینه و حدس بزنه و حتما که از جنس و بافت مردم بوده که تونسته انقدر دقیق مطلبی رو بنویسه.
ترجمه کتاب مهدوی هم رگه هایی مشابه کتاب منصوری رو داره و بالعکس با این تفاوت که ترجمه مهدوی بسیار محتاطانه نوشته شده و گرنه بخشی درباره واعظی دینی داره که روی منبر میخواد سخنرانی کنه و مردم بی امان تیکه بارش میکنند از اینکه این یارو هر چقدر مسلمون هست تنبلم هست بگیر تا وقتی توی شهر این همه مشروب فروشی باز هست چرا اینجا اومدی و نکنه صنفشون اعتصاب کرده و نمونه های فراوان دیگه.
شروع کتاب هر دو مترجمین متفق القول هستند که مردم در اون زمان استفاده از عبارات مذهبی رو بیشتر بابت ریا انجام میدادند تا چیزی باشه که بهش باور داشته باشند و البته که این تزویر و ریا فقط محدود به توده مردم نبوده و بخش های بسیار گسترده ای از جامعه رو شامل میشده. یا جایی که جوانی ان یکی را کشته و بعدش از فساد و رشوه و رانت صحبت میکنه.
بنظرم ترجمه منصوری چون بخش بسیار زیادی از کتاب مباحث جامعه شناسی رو دربرمیگیره بسیار رک و صریح و بی پرده نوشته شده و حداقل برای من خواننده بند بندش با وضع و حال فعلی مملکت کاملا لمس پذیر و قابل مقایسه هست، ولی در هر صورت شما و من مختار هستیم چه ترجمه ای رو برای خواندن انتخاب کنیم.
بحث عوض شد گفتم ترجمه معتبر نیست ( منظورم این نبود ‌که کل جملات کتاب ساخته مترجمه)گفته شد درجه یکه بعد از طرح یه سری فرضیات آخر سر هم مشخص شد چون جملاتی باب طبع اومده ترجمه خوبی شده نه این که به متن وفادار باشه. حرف زیاده ولی مختصر روی جلد و در شناسه کتاب اومده ترجمه و اقتباس به نظرم گویاست ( مقدمه جناب مهدوی و اصل کتاب هم هست میشه مطابقت داد)هر دو ترجمه هم بعد انقلاب چاپ شدن پس بحث سانسور یکی و آزاد گذاشتن دیگری عجیبه در ثانی سانسور بسته به موضوع داره که در دوره گذشته هم به اندازه کافی بوده در ادامه مثلا نظرات گوبینو اینه که ریاکاری ریشه در تاریخ دور مردمان این سرزمین داره یا در جایی اهالی شیراز رو شریر و اهالی اصفهان رو هم دلال و حقه باز میخونه. دین زرتشتی رو آیینی جزمی
و بیمار میدونه از این موارد کم نیست اینها صرفنظر از بررسی درست و حسابی ،سوگیری شتاب زده و از روی غرور گوبینو رو میرسونه البته انتخاب با شماست
چون جملات باب طبع اومده ترجمه خوبی نشده چون میشه جملاتش رو مو به مو در بدنه جامعه دید و پیش بینی خوبی از آینده داشته ترجمه عالی و درجه یکی شده. مترجم علاوه بر متن اصلی مشاهدات عینی خودش رو هم به اشکال مختلف وارد کتاب کرده، اگر این موارد واقعی و حقیقی نبود بله میشد اینطور نتیجه گرفت که داستان گفته ولی وقتی متن رو مطالعه میکنیم و میبینم به طرز عجیبی جملات درست و واقعی زیادی داره که در همین حال حاضر میتونیم اونو در جامعه خودمون ببینیم دیگه نمیشه براحتی ازش عبور کرد.
در کتاب مهدوی هم همین موارد به شکل مختصر و همونطور که گفتم محتاطانه اومده و مثال و مانند هم بسیار داره. در مورد سانسور بطور کلی آثار مربوط به گذشته رو گفتم نه صرف همین کتاب.
اصلا ترجمه قابل اعتماد نیست چه برسه به اینکه دوگوبینو این رو گفته باشه یا نه از عنوان کتاب هم که مخدوشه میشه متوجه شد چون دو گوبینو سه سال در آسیا رو تالیف کرده و اصلا کتابی با این عنوان نداره کتاب سه سال در آسیا با ترجمه آقای عبدالرضا هوشنگ مهدوی دقیق و بدون دخل و تصرفه
کاش حداقل مقدمه مترجم و شناسه کتاب رو میخوندی بعد میگفتی قابل اعتماد نیست، اتفاقا ترجمه بسیار عالی و درجه یکی داره این کتاب و خصوصا که با افست چاپ شده و ترجمه اولیه اون مربوط به دهه سوم زندگی مرحوم منصوری بوده
سه سال در ایران ترجمه منصوری در واقع فقط ترجمه بخش دوم کتاب سه سال در آسیا ترجمه هوشنگ مهدویه.
قبلش اینهایی که اشاره داشتی انجام شده نمیدونم ترجمه در دهه سوم زندگی و چاپ آفست چه ربطی به اعتبار ترجمه داره ولی در پایان مقدمه جناب مهدوی به ترجمه آزاد و عدم تطابق با اصل کتاب در ترجمه منصوری اشاره شده در ثانی نسخه فرانسوی کتاب هم راحت در دسترس هست و میشه تطابق داد
... دلم به حال جوان سوخت و به طور غیرمستقیم به دربار شکایت کردم و دربار آخوند را دستگیر نموده و وادارش کرد که پول جوان شیرازی را بپردازد.
اکثرا آخوندهای ایرانی همین طور هستند و به مبادی دیانتی پابند نمی‌باشند و این موضوع خطر بزرگی برای طبقه روحانیون خواهد داشت زیرا چون مردم ایران هر روز زیادتر از روز قبل با اروپایی‌ها حشر می‌نمایند و معلومات اروپایی تدریجا در ایران رایج می‌شود و از طرفی رفتار آخوندها را می‌بینند، روزی خواهد رسید که به کلی از آن‌ها رو برمی‌گردانند و به هیچ قدر و قیمتی حاضر نیستند که زیر بار نفوذ آخوندها بروند و در چنین روزی زهد و تقوا حقیقی چند روحانی واقعی هم نمی‌تواند از محو و اضمحلال طبقه آخوند جلوگیری نماید.
[از متن کتاب]
گوبینو یک نژادپرست افراطی و برای خود رسالتی الهی قائل بود، اما چون در کشور خودش، به او اعتنایی نکردند به آلمان رفت و به اثبات برتری آلمان‌ها بر اقوام دیگر پرداخت. او‌ اندیشه‌های خود را در کتابی به نام درباره نابرابری نژادهای انسان در چهار جلد بیان داشت. این کتاب، در سال‌های بعد به شعله‌های تفوق نژاد آریایی در آلمان بسیار دامن زد و سال ها پس از مرگ گوبینو، به عنوان یکی از الگوهای آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی درآمد. به نظر شما چنین آدمی اظهارنظرهای معتدلی دارد؟
معتدل و نامعتدلش رو نمیدونم و قرارم نیست من این شادروان رو مرجع تقلیدم قرار بدم
فقط اینکه آینده نگری داشته که بنظر خیلی درست از آب در اومده و البته کلیت آنچه که دیده و بر روی کاغذ اورده هم بسیار با واقعیت پیرامون ما جور درمیاد.
سلام، وقت بخیر، اگر کتاب زندگی پزشک من از آندره سوبیران ترجمه و اقتباس از جناب منصوری رو در اختیار دارید، برای علاقمندان ایشان بگذارید.
کتاب خوب و آموزنده ای درباره بیماری‌ها و علم پزشکی ست و تجربیات یک پزشک را در اختیار خواننده می گذارد.
ممنون از شما.
این کتاب را هم آپلود کرده ام .... فقط منتظر تایید کتابناک برای انتشار می باشد
سه سال در ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک