فرگشت و ژنتیک

یکی از دوستان عزیز در پیام خصوصی نقل قول اینجانب را که چند روز پیش در زیر همین کتاب نوشته بودم با توضحیحاتی بشرح زیر آورده اند که مایلم اشاره ای به آن داشته باشم:

نقل قول از بنده:(از نظر فلسفی قدرت هرچقدر هم که مطلق باشد بر امرمحال تعلق نمیگیرد، به زبان ساده تر " ناممکن و محال" وجود خارجی ندارند و چون وجود ندارند نمیتوان بر آنها اعمال قدرت کرد. بعنوان مثال خلقت موجودات از "عدم" یا "هیچ" غیر ممکن است و امکان وقوع ندارد حتی اگر خالق مطلقی چون خداوند باشد)
و توضیحات ایشان: دوست ارجمند من این گفته شما را در بحث تکامل و ژنتیک مشاهده کردم و بهتر دیدم خصوصی در مورد آن صحبت کنیم: من با قسمت اول سخنتان موافقم مثلا رد کردن بنده از سوراخ سوزن بدون آنکه من تغیر شکل دهم یا سوراخ سوزن بزرگ شود محال و این کار از عهده خدا هم برنمیآید چون امر محال است (همانطور که گفتید)
اما بر سر مثالی که زدید با شما مخالفم!با مثالی روشن میکنم:
ما میخواهیم میزی بسازیم.یعنی الان میزی وجود ندارد ومیز را میتوان عدم میز دانست و نمیتوانیم به تیر و تخته و میخی که لازم است میز بگوییم پس میز بعد از ساخته شدن وجود می یابد و از عدم میز به وجود میز بدل میشود. در مورد اینکه خدا هم هستی را از عدم بوجود آورد من فکر میکنم این گونه منظور باشد که خدا از عدم هستی _ هستی را بوجود آورد. امیدوارم منظورم را رسانده باشم

دوست عزیز، از آنجا که من بحث خلقت از "عدم" را بارها در همین جا مطرح و رد کرده بودم، سعی کردم بطور خلاصه و فشرده فقط بعنوان یادآوری مطالب گذشته، جمله بالا را عنوان کنم. اما بنظر میرسد که مفهوم مورد نظر در خلاصه نویسی گم شده باشد.
اول تعریف "عدم" و "هیچ" است، "عدم و هیچ" مفهومی ذهنی است که قابلیت وجود خارج از ذهن ندارد. برای بررسی مثال "میز" شما، لازم میدانم تعاریف زیر را داشته باشم. فلاسفه برای حادث شدن هر پدیده ای 4 علت قائل هستند، و اعتقاد دارند برای حادث شدن معلول وجود هر 4 علت ضروری و واجب است، فقدان هر کدام از این علل 4 گانه منجر به عدم حضور "معلول" خواهد شد. این علل 4 گانه عبارتند از:
1) علت فاعلی، کسی یا عاملی که کار را انجام میدهد (در مثال میز، علت فاعلی نجار است)
2) علت مادی، چیزی که ماده اولیه ساخت است یا بعبارتی چیزی که کار رویش انجام میشود (علت مادی چوب، میخ و ..)
3) علت غایی، قصد و هدف اولیه از انجام کار (علت غایی ساخت وسیله ای برای نشستن است)
4) علت صوری، تصویر نهایی از معلول که در ذهن فاعل است (علت صوری نقشه ای از شکل میز در ذهن نجار که آنرا میخواهد پیاده کند)
مفهوم خلقت از "عدم" بر خلاف برداشت شما این نیست که در ابتدا چون میزی نبوده و سپس نجار از مواد اولیه آنرا ساخته است پس نجار به میز "وجود" از "عدم" داده است. بلکه خلقت از عدم در نزد فلاسفه بمعنای خلقت از هیچ و بدون استفاده از هرگونه مواد اولیه (حذف علت مادی) است، که امری محال و غیر ممکن است.
در علم فیزیک قانون بایستگی ماده و انرژی میگوید: که ماده و انرژی نه بوجود می آیند و نه نابود میشوند، بلکه از شکلی به شکل دیگر در می آیند. عده ای این قانون علمی را دلیلی بر حذف خالق و جاودانگی دنیای مادی میدانند، در حالیکه همانطور که قبلا" چند بار اشاره شده بود این قانون علمی و بحث جاودانگی دنیای مادی بدلایل زیر منافاتی با وجود خداوند ندارد:
1-قرنها قبل از کشف این قانون فیزیکی، فلاسفه اسلامی بحثی داشته اند تحت عنوان "قدوم یا حدوث" عالم، یعنی این عالم "قدیم، جاودانه و ازلی" است یا "حادث و دارای زمان شروع" است؟
ادامه دارد ...

دوست خوب اینایی که من نوشتم انکار می کنی که تو کتاب آسمانی است؟! یا انکار نمی کنی؟ می گم اگه هست ارزش پرستش ندارد .
جالبه از آزادی و اختیار می گی!؟
آزادین که راه خود را اختیار کنید ولی عواقبش با خودتان است اگر الله را نپرستید، کم نیست آیه هایی که به پزاندن غیر الله پرست توجه دارد! آزادی و اختیار داری ولی نپرستیدن الله جزء آزادی و اختیار نیست! اگر نپرستی go to hell . تازه الله یه بار گفته لا اکراه فی دین ! صد جا گفته جهنم ، عذاب دردناک ، آتش سوزان و ... برای دگر اندیشان(غیر الله پرستان) مهیا است. این کجایش آزادی و اختیار است! نپرستیدن الله تو کتاب آسمانی جزء ازادی نیست بلکه از واجبات است ،

دوست ارجمند به این مثال توجه کنید و تطبیق دهید!
من وشما سر یه 2راهی هستیم شما کسی هستید که از بچگی همه جوره به من رسیدین از پدر و مادر بهتر من هرچی دارم از شماست حالا 2تا لیوان جلو منه تویه یکی آب پرتقاله تو اون یکی سیانور. حالا شما به من میگین عزیزم من از بچگی بزرگت کردم و میدونی خیر و صلاحت رو میخوام بیا آب پرتقال رو بخور و از شر لیوان سیانور بگذر که اگه اونو بخوری سیانور سریع وارد خونت میشه و گلبولای قرمزت رو متلاشی میکنه و نفله میشی!!!!! اما من میگم دوس دارم سیانور رو بخورم به تو چه مگه من اختیار ندارم که میخوای مجبورم کنی آب پرتقال بخورم!!!! شما میگی اختیار داری ولی من واسه این عواقب خوردن سیانور رو واست گفتم چون دوستت دارم و گفتم شاید با شنیدن حقیقت بترسی و نخوریش اما حالا که دوس داری بخور خونت گردن خودت!!!!!منم سیانور رو می خورم و همون بلایی سرم میاد که شما قبلا گفته بودی!
آیا شما مقصر هستی یا بنده ی لجوج و نادان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:-(:-(:-(:-(:-(:-(

باز حرف مفت زدی! ببین از کجا شروع شد؟ به نظرم mohammadali123 دوست شما هستن!

سلام
یکی از دوستان نوشته بود:
من با خوندن اين كتاب بود كه خيالم از وجود خدا راحت شد و يقين پيدا كردم كه انسانها رو خدا نيافريده است بلكه انسانها طبق نظريه چارلز داروين تكامل يافته ي خانواده ميمون ها هستند..........
من که هنوز کتاب رو نخوندم. اما خیلی برام جالبه بود که کسی اینجوری فکر می کنه......
وقتی می بینم کسی مثل این آقا که اسمشم مهدی بود فکر می کنه احساس خواصی دارم. احساس می کنم مگه میشه کسی خدا رو نبینه. چطوری پیش خودش فکر می کنه... چرا من نمی تونم باور کنم که خدایی نیست؟! آیا واقعا به خدا اعتقاد نداره یا از دسته یه عده ناراحته؟! دلایل وجود خدا که خیلی زیاده..... یعنی روی همه این موضوعات فکر کرده؟ آیا همه راه های وجود خدا رو بررسی کرده؟ ایا میدونه معجزه چیه؟ آیا تا حالا قرآن رو خونده؟ آیا تا حالا جنبه های اعجاز قرآن رو خونده؟ چطور منکر تاریخ ادیان میشه (موسی و ابراهیم و عیسی و یوسف ... )؟ آیا فقط کتاب رو خونده یا فکر هم کرده؟

این چه ربطی به تکامل داره!؟ تازه یه جوری می گی کم آوردیم انگار هر چی نظر علمی درباره تکامل اینجا نوشته شده ! مال شماست؟ شگرد شما فقط تهمت زدنه نه چیز دیگری(!)
جواب سوالام ساده هستن بیا پروفایلم توضیح بده چرا الله بنده هاشو مسخره می کنه!؟تا با تکامل قاطی نشه!
بر عکس ادعاتون، هر وقت شما کم میارین و جواب سوالات رو پیدا نمی کنید به یاوه گویی و حکم دادن می پردازین!

وست خوب اینایی که من نوشتم انکار می کنی که تو کتاب آسمانی است؟! یا انکار نمی کنی؟

هر کدوم از اونایی که گفتی دربارشون هزاران کتاب و مقاله و .... وجود داره!جواب خیلی هاشون خیلی ساده تر از اونیه که فکرش رو بکنی!یک سرچ ساده در اینترنت و در سایتهای پاسخ به شبهات بکن!اگه خوندی و جوابشون رو پیدا نکردی یا قانع نشدی بعد بیا و مطرحشون کن!
مسئله اینجاست که شما برای فرار از کم آوردن و پیروزی کذایی در بحث مدام از این شاخه به اون شاخه میپری و بحث رو عوض میکنی و یک موضوع بی ربط به بحث رو مطرح میکنی!دوستان توجه کنند بحث از کجا شروع شد و به کجا کشوندنش!راهی برای فرار از گیر کردن در هنگام بحث
طرح این مباحث هیچ ربطی به درستی یا نادرستی نظریه تکامل نداره!(!)(!)(!)درباره نظریه تکامل فقط از منظر علمی نه چیز دیگه بحث کردیم که شما بحث رو به اینجا کشوندی!این هم از هنرهای شما و دوستانتان است!هنگام کم اوردن سریع دستتون رو به یه جای دیگه بند میکنین!

دوست خوب اینایی که من نوشتم انکار می کنی که تو کتاب آسمانی است؟! یا انکار نمی کنی؟ می گم اگه هست ارزش پرستش ندارد .
جالبه از آزادی و اختیار می گی!؟
آزادین که راه خود را اختیار کنید ولی عواقبش با خودتان است اگر الله را نپرستید، کم نیست آیه هایی که به پزاندن غیر الله پرست توجه دارد! آزادی و اختیار داری ولی نپرستیدن الله جزء آزادی و اختیار نیست! اگر نپرستی go to hell . تازه الله یه بار گفته لا اکراه فی دین ! صد جا گفته جهنم ، عذاب دردناک ، آتش سوزان و ... برای دگر اندیشان(غیر الله پرستان) مهیا است. این کجایش آزادی و اختیار است! نپرستیدن الله تو کتاب آسمانی جزء ازادی نیست بلکه از واجبات است ،

سلام
fafm_brain
بخونید شاید براتون مفید باشه:
http://www.ghorankalamegod.blogfa.com/

الله در قران شهادت دو زن را با شهادت دو مرد مساوی میداند! از بحث ارث بگذریم!

اصلاح می کنم ...
الله در قران شهادت دو زن را با شهادت یک مرد مساوی میداند! از بحث ارث بگذریم!

اکه منظورتون از خدا الله است! به نظر من اگه کتاب ایشون پر از معجزه هم باشه!!! قابل پرستش نیست.
الله در قران بنده ها شو به ریشخند می گیرد
الله در قران به محمد در نوبت هم خوابگی با زنانش مشاوره میدهد
الله در قران خود را مکار ترین معرفی می کند
الله در قران می گه مردی که زنش کار نادرستی انجام داد با اوردن 4 شاهد می تونه حرفشو اثبات کنه! اگر هم پیدا نکرد می تواند 4 با شهادتین بیاورد! ندیدم به زنم این حقو بدن!
الله در قران به محمد برای زنی که به اختیار خود را ببخشد استثنا گذاشته و این حکم را مخصوص او میداند! چون دانا و تواناست!
الله در قران شهادت دو زن را با شهادت دو مرد مساوی میداند! از بحث ارث بگذریم!
الله در قرآن بین ادیان تفرقه می اندازد و می گوید به غیر مسلمان دوستی نگزینید.
الله در قران ...

سلام
یکی از دوستان نوشته بود:
من با خوندن اين كتاب بود كه خيالم از وجود خدا راحت شد و يقين پيدا كردم كه انسانها رو خدا نيافريده است بلكه انسانها طبق نظريه چارلز داروين تكامل يافته ي خانواده ميمون ها هستند..........
من که هنوز کتاب رو نخوندم. اما خیلی برام جالبه بود که کسی اینجوری فکر می کنه......
وقتی می بینم کسی مثل این آقا که اسمشم مهدی بود فکر می کنه احساس خواصی دارم. احساس می کنم مگه میشه کسی خدا رو نبینه. چطوری پیش خودش فکر می کنه... چرا من نمی تونم باور کنم که خدایی نیست؟! آیا واقعا به خدا اعتقاد نداره یا از دسته یه عده ناراحته؟! دلایل وجود خدا که خیلی زیاده..... یعنی روی همه این موضوعات فکر کرده؟ آیا همه راه های وجود خدا رو بررسی کرده؟ ایا میدونه معجزه چیه؟ آیا تا حالا قرآن رو خونده؟ آیا تا حالا جنبه های اعجاز قرآن رو خونده؟ چطور منکر تاریخ ادیان میشه (موسی و ابراهیم و عیسی و یوسف ... )؟ آیا فقط کتاب رو خونده یا فکر هم کرده؟

من فقط پاسخ کوتاهی به سوال دوست عزیز fafm-brain از filis میدهم که گمان میکنم بین بقیه گفتارها گم شد.

فیلیس چند تا از نا ممکنهای قادر به انجام رو لطف می فرمایین!

از نظر فلسفی قدرت هرچقدر هم که مطلق باشد بر امرمحال تعلق نمیگیرد، به زبان ساده تر " ناممکن و محال" وجود خارجی ندارند و چون وجود ندارند نمیتوان بر آنها اعمال قدرت کرد. بعنوان مثال خلقت موجودات از "عدم" یا "هیچ" غیر ممکن است و امکان وقوع ندارد حتی اگر خالق مطلقی چون خداوند باشد