رسته‌ها
زندگی و افکار آدولف هیتلر
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 11 رای
نویسنده:
درباره:
آدولف هیتلر
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 11 رای
این کتاب به طور مجمل و موجز حاوی شرح حال هیتلر از آغاز زندگیش تا پایان عمر او در برلن می‌باشد. مولف سعی کرده است در ضمن نقل شرح احوال هیتلر شخصیت و خصوصیات اخلاقی او را نیز بیان کند و در طرز پیدایش حزب نازی به موشکافی بپردازد. خواننده با مطالعه این کتاب مختصر می تواند اطمینان حاصل کند که از خصوصیات و اسرار و افکار هیتلر به حد کافی اطلاعات لازم را کسب نموده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
129
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
شازده
شازده
1401/08/05
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگی و افکار آدولف هیتلر

تعداد دیدگاه‌ها:
18
قربانی جنایاتی که هیتلر و حزب او بر جا گذاشت تنها مختص یهودیان نبود, بلکه بسیاری از دگراندیشان,همجنس گرایان, معلولان حرکتی و ذهنی, کولی ها و غیره... نیز شامل قربانیان او بودند. نمیتوان به دلیل طرد او از اجتماع به دلیل عدم مرغوبیت آثار نقاشی و پذیرفته نشدن در اکادمی هنر, ویا افسانه هایی نظیر یهودی بودن پزشک مادر بیمارش, توجیهاتی آورد و وی را از خطاهایی که کرده بود مبری نمود. چه بسا بسیاری از نوابغ و مخترعین بودند که با وجود معلولیت و یا طرد شدن از جامعه,به مدارج بالایی از علم و هنر دست یابند که بتهوون,و ادیسون از آن نمونه ها هستند و یا حتی جورج الیوت(ماری آن آوانز) که به دلیل مرد سالاری جامعه خود, اثار خود را با نام مستعار مرد منتشر می نمود.
اکنون نیز به خوبی مشخص است که افتخارات ملی و تاریخی در سطح قشر وسیعی از مردم در حال گسترش است . هر چند چنین مواردی در نزد سایر ملل ، امری معمول و طبیعی است ولی در جوامع احساسی مانند ایران ، به سرعت حالت افراطی به خود گرفته و دوباره کشور را به ورطه ناسرانجام دیگری می اندازد ،
براستی ، ملت ما چند بار باید چوب احساساتی شدن و افراطی شدن را بخورد تا بخود آید و مسیر عادی و زندگی طبیعی را در پیش گیرد ، فقط خدا داند و بس
در هر جامعه ای ، آدم خوب و بد فراوان است ولی هرگاه یک نوع جهان بینی خاص بر ملتی غلبه کند (مانند اینکه ما نژاد برتریم یا هنر نزد ایرانیان است و بس ، یا بهترین مذهب از آن ماست و ... ) در این زمان ، یک نفر با همین تفکر و با پشتوانه اکثریت سوار کار می شود تا به آن آرمان ملی جامه عمل بپوشاند ،
آنگاه مدتی که گذشت ، همه به غلط کردن و گه خوردن می افتند الا همان فرد ... پس مشکل در فرد نیست مشکل در جمع است ...
چون به طومار کشید و وقت تنگه بگذارید مرور کنم و جمع بندی خودم رو انجام بدم به عنوان پیام آخر.
من گفتم هیتلر انسان درست و حسابی نبوده و به دیدم بد و در واقع جانی جنگی بوده، نه تنها بخاطر کشتاری که انجام داده بلکه به این دلیل که در پایان خودکشی کرده و مسئولیت کارهاشو نپذیرفته، چون به شدت ترسو و از مشکلات زیاد روان ناشی از اعمالی که انجام داده رنج می‌برده.
چکیده صحبت‌های شما در پیام آخر این بود:
" آیا اگر هیتلر نبود هیتلر دیگری به وجود نمی آمد؟"
مثل اینکه من بگم خوب اگه من از همسایه‌ام دزدی نکنم لابد بالاخره یکی یه روزی اینکارو انجام میده پس شاید بد نباشه من پیش قدم بشم! این پرسش شما بسیار خلاف منطقیه که من میشناسم و اگر چه شاید با اونچه در ذهن شماست همخوانی داشته باشه ولی من رو یاد فرخ افروخته و منطق و درکش میندازه که اصلا چیز خوبی نیست!
" فرض کنیم همیشه روز بود و تاریکی نبود دنیا چه شکلی می شد؟"
پرسش‌های شما فلسفی نیستند، سوال‌های ساده هستند که پاسخ‌های بسیار ساده‌تر دارند، در مقیاس چند ماهه کافیه تشریف ببرید سوئد تا ببینید چجوری میشد، ولی پاسختون اینه که خوب حتما یه جور دیگه میشد، همونطور که اگر هیتلر نبود دنیا الان شکل دیگه‌ای داشت ولی وظیفه ما داستان پردازی در مورد اگرها نیست، ما در مورد واقع صحبت می‌کنیم.
" ولی آیا متفقین هم همچنان بی گناه و معصوم بودند که در یک روز حدود 300 هزار نفر مردم ژاپن را کشتند و نسل کشی کردند"
من از اولم به همین فکر می‌کردم که احتمالا شما با ذات کشتار مخالف نیستی بلکه با انجام شدنش توسط چه کسی مشکل داری، احتمالا اگه با دید ایدئولوژی و فلسفه شما بخونه ممکنه کشتار خیلی هم کار خوب و بالاتر از اون تبدیل به وظیفه بشه.
با منطق خود شما هم متفقین هم قابل تبرئه شدن هستند، ولی از دید من اونا هم حتما کارهای ناجوری انجام دادند و اینجا اینکه چه کسی جنگ رو شروع کرده مهمه و...
بهرصورت من در هیچ جایی نگفتم:
" همین هیتلر را به راحتی می توانم تبرئه کرده و راحتی می توان محکوم"
اگر کسی بتونه هیتلر رو به راحتی تبرئه کنه اون مشکل از اون گوینده و شنونده‌های پای منبرشه و گرنه عقل و منطقی که ما می‌شناسیم این چیزارو هرگز قبول نمی‌کنه.
در مورد خط آخر، نه من در هر صورت نظرم همینه که گفتم، شایدی در مورد من وجود نداره.
هیتلر خوب است یا بد؟
این گفته مبهم بوده و بحث پیرامون آن بیهوده
قطعا او هم خوبی هایی برای عده ای داشته به حق او را در دوره آلمان آن زمان می پرستیدند که توانست آلمان را از زیر فشار بعد از جنگ جهانی اول نجات دهد و اعتبار آلمان را برگرداند و هنوز هم در آلمان بسیاری به او افتخار می کنند.
و قطعا هم بدی هایی داشته است و ملل دیگر را خوار و اذیت و تحت سلطه قرار می داد.
منظورم این است که نگاه را فقط از یک سمت نگاه نکنید.
به نظرم بیشتر باید از این وقایع درس گرفت که اما انسان ها به دلیل ذات حیوانی خودشان و اینکه دوست دارند بر دیگران مسلط شوند و قدرت داشته باشند و دیگران را به بردگی بگیرند درست نمی شود مثل الان کشور خودمان
نکته دیگر این است که ایدئولوژی بودن حکومت ها و خودکامه بودن و شرایط زمانه و ... می تواند چه اتفاقات عجیب و دردناکی درست کند که نمونه اش را الان داریم
آره با این منطق بخوای نگاه کنی به مسائل حتما کسی که اختلاس میکنه و به دوروبری‌هاش مبلغ میرسونه هم بالاخره خوبی‌های برای عده‌ای داشته، آلمانی‌ها ملت جوگیری بودند و می‌خواستند تحت یک آرمان! به جهان حکومت کنند و سالار و آقای دنیا بشن و توهمات گنده تو سر می‌پرورندند و تهش نزدیک بود همون یه مقدار کشوری رو هم که داشتن مقداریشو روسیه برداره یکمشو فرانسه و بقیه‌اش رو هم در راه کشته‌ها خیرات کنند!(رجوع شود به تغییرات ارضی و سرزمینی آلمان)
وقتی محمد بسیجه اومد به بیشتر از 30 تا بچه تجاوز کرد و بعد کشتشون من و شما نمی‌تونیم بیایم مورد اول رو ول کنیم و اینو سند و مدرک بذاریم که تو کوچشون یکی "محمد آقا" یا "آقا محمد" صداش می‌کرده. وقتی جنایتی به گستردگی دسترنج هیتلر انجام میشه طرف باید خودش بیاد و پاسخگو باشه نه اینکه یه تیر تو کله پوک خودش خالی کنه و تمام. بله هیلترم ممکنه جایی یه استخونی جلو سگ انداخته باشه و کمک مالی به خانواده‌ای کرده باشه، یا اصن کلیه‌اش رو مجانی به نیازمندی داده باشه، حالا این کمک و اون استخون اگه بتونند ذهن ما رو از اصل ماجرا منحرف کنند این دیگه مشکل از ذهن ماست.
عدالت هم از قدیم به ترازو تشبیه میشه شما تو یه کفه اجساد اون چند ده میلیون آدم کشته شده ناشی از تجاوز و قتل رو میذاری تو یه کفه هم همون عده خوشحال هیتلر پرست رو، خود ترازو نشون میده هیتلر خوب بوده یا نه.
در مورد پایانی با شما موافقم.
این دیدگاه شماست و مقایسه ها معنای خاصی ندارند
من کلا خاکستری نگاه می کنم یا شاید بی رنگ
این نگاه شما سیاه و سفید است
وقتی می گویم این بحث ها بیهوده است اما شما باز حرف از خوب و بد می زنید خوب و بد را اول باید تعریف کنید من دقیقا منظور شما را نمی دانم
همین هیتلر را به راحتی می توانم تبرئه کرده و راحتی می توان محکوم
در مورد محمد بیجه یا سعید طوسی و امثالهم هم به همین شکل
این موارد را اگر بررسی کنید می رسید به این که این افراد اختلال روانی دارند آیا فردی که اختیاری از خودش ندارد و در بستری ناسالم رشد کرده می توان گفت یک انسان بد.
آیا این بیجه حتی با وجود اختلالش در یک بستر سالم رشد کرده بود و آزار ندیده بود به این شکل در می آمد؟!
من از نظر فلسفی دیدگاه شر و خیر و خوب و بد را خارج از منطق می دانم. چون این مسائل در بستر زمان و مکان می تونند تغییر کنند.
مثلا یک فرد ممکن است یک گل را بد بداند چون در یک زمانی با خارش به او آسیب زده است ولی فرد دیگری آن را خوب بداند چون آن گل را آماده گرفته یا هدیه گرفته و از بویش لذت برده
البته نگاه من به این دو آبژه یا موضوع بیشتر بر مبنای کاربرد آن چیز برای انسان است.
مثلا یک زمانی انرژی هسته ای خوب محسوب می شد تا اینکه متوجه شدند ضررهای آن بیشتر از نفع آن است و الان انرژی هسته ای را خوب نمی دانند حال آیا انرژی هسته ای خوب است یا بد؟
وقتی بی رنگ یا خاکستری بخوای نگاه کنی احتمالا هیچی معنا نداره.
انسانی که سر عقل بوده، سن و سالش از حدود اشتباهات احمقانه نوجوانی گذشته دیگه بی معنیه بخوایم بگیم نفهمی کرده یا... وقتی نفر یا گروهی کله‌اشون باد داره نمیشه رفت تو تک تک کودکی و داستان زندگی این افراد و هی گفت نه اینجام تقصیر جامعه است و اونجام تقصیر زمینه و اینجام مشکل از ابر و ماه و مه و خورشید بوده.
من تعریفی از خوب و بد ارائه ندادم، شما گفتی خوبی هم داشته منم گفتم بله بالاخره خوبی داشته ولی به چه قیمتی و...
بر مبنای آمار از هر چهار ایرانی یک نفر اختلال روانی داره این یعنی ما تو کشوری زندگی می‌کنیم با چیزی در حدود 20 میلیون بیمار روان و اگه بخوایم با فرمول خاکستری شما پیش بریم سنگ روی سنگ بند نخواهد شد چون اولین حرف هر شخص 20 ساله کاملا سالمی بعد جنایت میتونه این باشه:
چون من در یک محیط فوق العاده روانی که اجتماع باشه رشد و نمو پیدا کردم پس من بد نیستم و اختیاری از خودم نداشتم و ندارم و اینا همه تاثیرات محیط بوده و البته در مورد محیط کاملا با شخصه، چه چیزی بدتر از همچین جامعه‌ای وجود داره؟ درسته جامعه که از هر چهار نفر دو نفر مشکل روان داشته باشند!
من دنبال اون ریشه‌یابی که شما هستی نیستم، چون اگر بستر زندگانی محمد بسیجه رو بد بدونیم هستند خیلی‌ها که بستر رشد و موفقیت خوبی هم داشتند ولی در نهایت به کارای شرورانه دست زدند و البته هستند کسانی که دشواری‌هایی شبیه زندگی بسیجه داشتند ولی همچین جنایت‌هایی رو رقم نزدند.
مثال شما نادرسته، گل درک و فهمی از کار درست و نادرست نداره ولی شما یه حداقلی رو داری(چون گل نیومده پیش شما بگه به من دست بزن که بعد خارش بخواد آسیب بزنه بهت، شما رفتی سمت گل)، بله اگه انسان دوپا رو فاقد شعور، درک، فهم و ... درنظر بگیریم مانند گل چیزایی که میگی درسته و در حالت دیگه اگر گل درک و فهمی از آسیب زدن داشت باز هم مثال شما درست میبود.
انرژی هسته‌ای مانند مثال قبلی شماست، شما چیزی رو که فاقد شعور و فهمه رو نمیتونی با موجودیت انسان بسنجی، مثل اینکه آیا چاقویی که باهاش میوه پوست می‌کنند و میشه باهاش آدمم کشت چیز خوبیه یا بدیه؟ وقتی شما انسان رو مثل چاقو وسیله نیل به یه هدف قرار بدی مثالت درسته، چاقو خودش فهم، درک و شعور نداره پس نه خوبه و نه بد و مهم نوع استفاده ازشه، انرژی هسته‌ای و چاقو هیچوقت نیومدن درب خونه شما رو بزنند و بگن بیا با ما یه حرکتی بزن بلکه شما با نیت خاصی رفتی سمتشون.
من با توجه به دیالوگ های اولیه شما در زیر این متن حرف از خوب و بد زدم. آن چیزی که در مبحث اخلاق در فلسفه بحث می شود. باید و نباید های تنظیم شده انسان که اخلاق را می سازند
مثلا هیتلر جنایتکار است و بد چون چنین کرده است و چنان
در مورد مثال گل و انرژی هسته ای یک اشتباه در استدلالت و برداشت از استدلال های من کردی
اینکه هنوز روی خوب و بد بودن آبژه زوم هستی در حالی که ما را به عنوان سابژه یا شکل دهنده آبژه یا موضوع را کنار زدی یعنی علاوه بر کنار زدن زمان و مکان و موضوع ، نگاه خودت را نیز حذف کردی
در حالی که نهایت در مثال گل یا هر موضوعی ما به عنوان آبژه یا سازنده موضوع (آبژه) نقش موثری داریم و با توجه به مثال ها به این می رسیم که ذهن شما تمام این ها را می سازد
این که آیا این موضوعات اخلاقی عینیت خارجی دارد به نظر من چنین چیزی امکان ندارد.
بگذار تا با هیتلر مثال دیگری بزنم
فرض کنیم شما در کشور آلمان بودی هیتلر شما را از فقر و بدبختی و گرسنگی نجات می دهد و انتقام شما را از دشمنان ملت می گیرد و همچنین این امپراتوری او سال ها ادامه می یابد و سال های زیادی را در لذت و خوشی و افتخار سپری می کنی شما از هیتلر چه موضوعی می سازی؟
هر چیزی رو بخوای با فلسفه قاطی کنی سر از ناکجا آباد درمیاره، مثل اینکه اطراف بیمارستان بوق زدن ممنوعه، بعد ینفر دو سه ساعت اینکارو انجام بده محض تنوع و خنده بعد بخوایم بیاییم کارشو با فلسفه گره بزنیم، اینکه به دید ما بستگی داره کار یارو درست بوده یا نه، بله بقول خود شما میشه با این نگاه همه کاری رو از همه افراد توجیه و سمبل کرد.
این سناریو شما نیاز به پیش زمینه داره، چرا من در فقر و بدبختی هستم؟ عامل این بدبختی مثلا پادشاه اسکاتلنده یا عدم کفایت دولت مردان وقت آلمان، دشمنان ملت چجور دشمنانی هستند و با چه انگیزه‌هایی؟ من اصلا جزو اون ملتی که می‌گید هستم یا نه. زمانی من مورد ظلم هستم و یکسره نمودن کار ظالم به من واجبه و حتما پشت اون اشخصای که پرچم‌دار هستند درمیام. زمانی دیگه اینطور نیست، سبب بدبختی و فقر و گشنگی من خودمم(درصد بسیار قابل توجهی) یا علت‌های دیگه، غارت همسایه به اسم دشمن و لذت و خوشی حاصل از اینکار برای یک ثانیه ارزش نداره چه برسه به سال‌ها.
هیتلر با ذهنیت اینکه منابع کافی ندارند(حداقل اینطور در تاریخ اومده) تجاوز و قلع و قمع کردن بقیه رو مجاز دونست، چند قدم بعدتر زنده سوزاندن مردم و چند قدم بعدتر جنایت‌های فجیع‌تر در کشور آلمان. سبک جنگ و روند هیتلر هیچ کجا خبر از بزرگی و درخشندگی ملتش نمیداد، کما اینکه در تاریخ هم به عنوان انسان بدرد بخوری ازش یاد نمیشه در صورتی که از ماری کوری با هر بدی که داشته به نیکی و خوبی یاد میشه.
بدون فلسفه این دنیایی که الان داری و خودت هستی با همه ماهیتی که دارد وجود نداشت
و من با فلسفه در پی توجیه نیستم بلکه لایه لایه موضوع را باز کردم ممکن است لایه های زیاد دیگری وجود داشته باشد اینکه بخواهیم مثل هر کسی در مورد خوبی و بدی چیزها قضاوت کنیم کاری است بیهوده
اینکه چه چیزی اینجا حتی مهم است خود جای بحث دارد
نکته های زیادی وجود دارد که می توان در این موضوعات دقت کرد
اما هدف من از این بحث این است که ساده و یک لایه به موضوعات نگاه نکنیم.
من همچون بسیاری دنیای بدون شر(آنچه می دانی یا در زمانی می دانیم) را نمی توانم تصور کنم
دنیای بدون هیتلرها آیا ممکن است؟
و اگر چنین اتفاقی آیا قابل امکان است؟
آیا اگر هیتلر نبود هیتلر دیگری به وجود نمی آمد؟
دنیایی که ما الان داریم بدون ظهور هیتلر چه شکلی می شد؟
فرض کنیم همیشه روز بود و تاریکی نبود دنیا چه شکلی می شد؟
حال خارج از بحث فکری و فلسفی اگر به بحث عامیانه و عوامانه برگردیم
گفته اند تاریخ را فاتحان می نویسند و به نظر من کاملا درست است
اینکه متحدین چه کردند و بد بودند خود، درست
ولی آیا متفقین هم همچنان بی گناه و معصوم بودند که در یک روز حدود 300 هزار نفر مردم ژاپن را کشتند و نسل کشی کردند
استالین فقط در نسل کشی قحطی اوکراین حداقل حدود 3 میلیون و حداکثر تخمین زده اند 10 میلیون را کشت و در اقمار دیگرش نیز کشتارهای میلیونی داشت مثل قزاقستان
چین و مائو میلیون ها آدم را کشت بدون سر و صدا و هنوز در قسمت های مسلمان نشین در حال نسل کشی است بدون سر و صدا
همین بریتانیا چه نسل کشی هایی در مستعمره هایش انجام نداده است
همین بریتانیای کبیر در جنگ جهانی اول و دوم دوقحطی بزرگ در ایران به وجود اورد که میلیون ها انسان را کشتند
چرا هیچ کس از آمریکا و رئیس جمهور آن زمان آن بد نمی گوید تا حالا فکر کرده ای چرا؟
تا حالا فکر کرده ای که چرا هیتلر یک هیولا شد اما آنها خیر؟
دقت کن که تمام اطلاعات و فیلم ها و ... همه را متفقین ساختند و به خورد مردم دادند
شاید اگر هیتلر فاتح شده بود با تمام کشتارش الان فکر تو این نبود

با  سلام‌  . آقای Head book . من در باره نظر شما در باره دیدگاه خودم در باره کتاب آدولف هیتلر ، توضیحات و ملاحظاتی دارم که اگر شرایط سلامتی ام اجازه بدهد و بتوانم , در همین جا خواهم نوشت . همین قدر اشاره می کنم که نظرات شما در باره آمار تلفات جنگ جهانی دوم ،  بر خلاف سخن شما که گفته اید ۸۰ یا ۹۰ میلیون ، طبق آمار رسمی تقریبا ۴۰ میلیون نفر بوده است و بقیه نظرتان در پاسخ به دیدگاه این جانب با شواهد علمی تاریخ و مستندات تاریخی آن دوره یعنی جنگ دوم جهانی و میزان نقش هیتلر و سایر شخصیت های سیاسی آن زمان در این آمار ، زیاد با واقعیت همخوانی ندارد و دارای خطاها و اشتباه هایی است که احتمالا خود شما هم از آن ها آگاه هستید و شاید نیازی به تذکر مانند ما هم نباشد و خوانندگان محترمی که از تاریخ اطلاعات دقیق و درستی داشته باشند ، خود خوب می دانند و حقایق و واقعیات را تشخیص می دهند . در هر حال احترام شما به عنوان یک عضو محترم کتابناک به جای خود باقی است و ما فقط بحث علمی و تاریخی می کنیم و قضاوت را در مورد سخنان مان ، به عهده مخاطبان و خوانندگان محترم سایت کتابناک واگذار می کنیم . باشد که قضاوت شان به عدالت و حقیقت و انصاف باشد . در پایان از شما خواهش می نمایم در نظرات و دیدگاه های خودتان ، حداکثر تلاش را نمایید که از کلمه ها و عباراتی که مخالف ادب در سخن و کلام است و یا دون شأن و شخصیت شماست , استفاده نفرمایید و به نظر من این طور خیلی بهتر است . روز و شب بر شما خوش باد .
40 میلیون، 80 میلیون، هر چند میلیون و شما بگو حتی 1 نفر.
حق با شماست، آدم با کشتن 80-90 میلیون نفر، زنده سوزوندن مردم، پاکسازی قومی، بردگی و اردوگاه کار اجباری و تجاوز، قتل عام گسترده بیماران اعصاب و روان بد نمیشه و لکه ننگی به کارنامه‌اش نمی‌افته دیگه... یه چیزی بوده حالا... شوخی دستی کردن تموم شده رفته... اصلا اینجوری بگیم که مسئله خانوادگی بوده!
هیتلر خیلی‌ام آدم خوب و نایسی بوده و اینو از رو تابلوهایی که کشیده میشه فهمید و هر کی نمیفهمه خوب مشکل از خودشه!
خدا با شماها کاری نداره ولی کاش حداقل مارو گاو میآفرید تا این روزهارو نمی‌دیدیم و نمی‌فهمیدیم و برا خودمون میچریدیم و خوش بودیم و حتما منطق بین گاوها بسیار استوارتر و جو‌ندارتر از چیزاییه که این روزها دوروبرمون میبینیم و میشنویم.
اللهم اشغل الظالمین بالظالمین
خدایا ، ظالمین را به یکدیگر مشغول کن
با سلام و درود . اخیرا در یک خبرگزاری معروف داخلی ، مطالب نسبتا مفصلی در مورد کتاب آد‌ولف هیتلر به نام نبرد من که در حدود ۱۰۰ سال قبل ، نوشته شده است ، خواندم . استنباط کلی این جانب از مطالب آن خبرگزاری در مورد این کتاب هیتلر و افکار و عقاید او ، این بود که هیتلر آن قدرها هم که در جوامع غربی و حتی شرقی و تاریخ های رسمی گفته شده است و همچنان گفته می شود ، انسان بدی نبوده است ، حداقل این که دشمنان او از کشورهای غربی و شرقی در آن زمان به مراتب انسان های بدتر و حتی جنایتکارتری بوده اند , و با استفاده از رسانه ها و تواریخ رسمی و تبلیغات بسیار و فریب ملت ها در کشورهای خودشان و همچنین سایر نقاط جهان , خودشان را خوب و طرفدار صلح و آزادی و مانند آن جلوه داده اند و دیگرانی از جمله آدولف هیتلر را بد . و این موضوع به ما نشان می دهد که در مطالعه تاریخ و شخصیت های تاریخی باید همه جانبه نگر بود و تمام جوانب امر را در نظر گرفت و به تحقیق و بررسی زیاد دست زد و فریب تبلیغات و رسانه های دروغ پرداز مانند رسانه های غربی را نخورد و با دقت فراوان و با امعان نظر موضوعات گوناگون را پژوهش و بررسی نمود و سپس با احتیاط نظر داد ، تا خدای ناکرده انسان دچار اشتباه و خطا در نظرات و قضاوت های خود نشود . انشاءالله . و الی الله المستعان . فصل بهار و سال جدید 1403 و روز و شب بر شما خوش .
SirRezaMuhamadani11402_2023 و MRMuhamedRezaChehraq1402I2023 گرامی، اگر امکان دارد چند مورد از اقدامات نیک و بشر دوستانه هیتلر را بیان کنید تا ما هم از قضاوت نابجا در مورد این بزرگوار دوری بورزیم. ضمنن این عزیز خود فردی "غربی" بوده (حتما التفات دارید که ایشون آلمانی اتریشی تبار بودند) و تمام منابع دست اولی که در مورد ایشون وجود دارد بوسیله غربیها نوشته شده. شما اگر منبع دست اولی که بوسیله شرقیها و یا مسلمین و افراد انقلابی و مکتبی و خداترس نوشته شده را سراغ دارید، لطفا معرفی کنید.
متاسفم برای شما تاریخ نخونده از بقیه انتظار سند و مدرک دارید... فقط یکی از کارهای خوب هیتلر و میگم و خوندن بقیه‌اش با خودتون.
ایشون در سالهای سخت و زمستان طاقت فرسا که نه چوب گیر میومده نه آتیشی بوده نه هیچی سیستم گرمایشی خیلی خفن و آسی رو میسازه و همطوری مجانی رو میکنه برا ملت شریف اون موقع.
انقد این سیستم خوب بوده که طرف میتونسته همونجا لخت کنه کلا بدنشو و حتی نچاد، بگو ماشاالله! طریقه کارش هم به این صورت بوده اول همگی لباساشون و اشیا فلزی و غیره رو درمیاوردن به صف میشدن میرفتن تو یه محفظه ای بعد اونجا گرمایش از کف و از سقف داشته(اینم اختراع متخصصین حاذق هیتلر بوده) خیلی خوش و خرم اونجا گرم میشدن و حالا گاهی یه مقداری هم درجه اینور اونورتر میشده که ملت یکمی برنزه میشدن ولی خوب بازم وسط زمستون کی و کجا رو سراغ داری بی منـــــــــت! بی منت بیاد برات سیستم گرمایش مرکزی راه بندازه؟! بگو ماشاالله!
بعد بنده خدا هیتلر دیده اینجوری خیرش به همه نمیرسه و یه ملتی تو نوبت سونا خشک موندن، چه کنه چیکار کنه میاد تعداد بیشتری از اون محفظه ها میسازه، این هیتلر اینقدر به فکر مردم بوده آقا جان... تاریخ بخونید و انقدر زود آدمارو قضاوت نکنید!
زندگی و افکار آدولف هیتلر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک