کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمد
نویسنده:
سلمان امین
امتیاز دهید
کاکا پسری است که در خانوادهای جنگ زده در خرمشهر متولد شده است. یکی از چشمهای او لوچ است، یکی از پاهایش بلندتر از دیگری است و دست راستش ۶ انگشت دارد، خانواده او چندان به سامان نیست و کاکا سختیهای زیادی را متحمل میشود، عروسی خواهر بزرگش و رفتنش به کویت که برایش مثل مادر بود، سرطان سینه و افسردگی مادرش، مرگ خواهر دومش از سرطان، فرار خواهر سوم با پسر محبوبش و..: «من درست با شروع جنگ به دنیا آمده بودم. همه منتظر بودند جنگ تمام شود جز من. نه اینکه از جنگ خوشم میآمد یا چی. منظورم این است که تمام شدنِ چیزی برای کسی که شروعش را به یاد ندارد کلاً بیمعناست. برای خواهرهایم یا تمام کسانی که زمانی صلح را دیده بودند یک چیزی، ولی من که زندگی را وسط آن آشوب آغاز کرده بودم نمیفهمیدم دنیای بدون جنگ چهطور دنیایی است. در نتیجه انتظارش را هم نمیکشیدم. اما غمانگیز بود که عمر یک عالَم از کسانی که چشمبهراه این پایان بودند به دیدن آرزویشان قد نداد. حالا که ته کشیده میفهمم؛ جنگ چیز خیلی مزخرفی است.» سلمان امین در «کاکا کرمکی»، داستان یک متولد اوایل دهه شصتیِ جنگ زده و سختیکشیده را روایت میکند و او را تا شانزده سال بعد همراهی میکند تا ما را در سرنوشت بههم پیچیده و رقتبار او سهیم کند. راوی داستان خود کاکا است که در زمان حال از زندگی اش تعریف میکند، لحن او رک و بیپیرایه و شخصیتش بسیار شبیه به هولدن کالفیلد «ناتور دشت» سلینجر یا «مومو»ی رومن گاری در «زندگی در پیش رو» است. او مدام وقایع پیرامونش را تحیلی و تفسیر میکند و تلاش میکند به زندگیاش معنا ببخشد. حتی زمانی بر اثر فشارهای زیاد تصمیم میگیرد خود را گم و گور کند و بهجای فرزند یک خانواده ارمنی جا بزند. داستان کاکا کرمکی که سخت به دنیای خود معترض است ممکن است داستان هزاران نفر از انسانهایی باشد که روزهای تلخ جنگ و مصیبت و آوارگیهای آن را تجربه کردهاند، عزیزترینهایشان را در آن از دست دادهاند، زندگی خود را باختهاند و آثار این جنگ تا مدتها زندگی آنها را رها نکرده است. سلمان امین، نویسندهای رو به پیشرفت با سبک خاص خود است که پیش از این، رمانهای «قلعهمرغی، روزگار هرمی»، «انجمن نکبتزدهها» و «پدرکشتگی» را منتشر کرده است.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمد